چندی پیش متنی با عنوان «حسی همچون انجامدادن چیزی دارم»؛ نقد ترجمه کتاب «بندگان مشتاق سرمایه» اثر فردریک لوردون، ترجمه فؤاد حبیبی و امین کرمی به قلم صالح نجفی در سایت میدان منتشر شد، نوشتار حاضر با عنوان «دیدن بهتر و انجامدادن بدتر» به قلم فؤاد حبیبی پاسخ به «نقد» صالح نجفی بر ترجمهی کتاب «بندگان مشتاق سرمایه» است.
اکبر معصوم بیگی به مناسبت رو جهانی ترجمه یادداشتی نوشته است و در آن به این موضوع پرداخته که مترجمان ادبی در ایران با «خلاقیت» خود، آثار ادبی جهان را آنگونه دچار تحول میکنند که در اثر ترجمه شده تنها «مضحکهای ترحمانگیز از نویسنده و شاعر اصلی به چشم میآید».
آنچه در زیر آمده است نقد صالح نجفی در صفحه اندیشه روزنامه شرق (۳۱ خرداد ۱۳۹۴) به ترجمه کتاب «فلسفه چیست؟» اثر ژیل دلوز و فلیکس گتاری است که توسط پیمان غلامی و زهره اکسیری در سال ۱۳۹۱ از سوی انتشارات رخداد وارد بازار کتاب شده است. میدان پیشتر در پرونده «بحران ترجمه در فارسی؛ پیرامون ترجمه متون نظری به فارسی» یادداشتهای صالح نجفی و نقدها به پروژه نقد ترجمه او را منتشر کرده است.
«آشفتهبازار ترجمه» بهترین توصیف وضع کتاب و نشر در سالی بود که گذشت. هفتهای نبود که کتاب جدیدی در حوزه نظریه و نقد ادبی روی پیشخوان کتابفروشیها نرود؛ کتابهایی با عنوانهای جذاب و نویسندگانی مهم که مخاطب را ترغیب به خرید میکرد. اما دریغا که این خریداران خیلی زود، و بعد از ورقزدن فقط چند صفحه و خواندن چند پاراگراف کتاب میفهمیدند با ترجمههایی غیرقابل فهم سر و کار دارند. و مترجمانی تازهکار که حتی یکبار کتاب را تا انتها نخواندهاند. در ادامه نقد ترجمههایی که سال گذشته در صفحه اندیشه روزنامه شرق منتشر شد برای بررسی وضع نشر و ترجمه با اکبر معصومبیگی مترجم باسابقه به گفتوگو نشستیم. او فضای فعلی ترجمه را اقیانوسی از رشد میداند که بیش از یک سانتیمتر عمق ندارد و معتقد است ترجمه کتاب در اغلب موارد به معنای تدارک یک رزومه است و نوعی «پز» تلقی میشود. او همچنین اصلیترین معضل فعلی وضع ترجمه را در ایران مدگرایی میداند. معصومبیگی مترجم کتابهای «مارکسیسم و فلسفه» آلکس کالینیکوس، «مارکس و آزادی» تری ایگلتون، «هزاره كدام كس؟ آنها يا ما؟» دانيل سينگر، «زندگی و هنر پیکاسو» لوتار بوخهایم، «پول» امیل زولا و «فوتبال در آفتاب و سایه» ادواردو گالئانو و .. است. آخرین کتابی که از او منتشر شد «چگونه مارکس بخوانیم» پیتر آزبورن در سال ۱۳۸۹ بود. این گفتوگو همچنین به بهانه تجدید چاپ کتابی از او پس از چند سال وقفه اجباری در انتشار آثارش صورت میگیرد: «مارکسیسم و نقد ادبی» تری ایگلتون که پیش از این در سال ۱۳۸۳ توسط نشر اکنون توقیفشده «دیگر» منتشر شده بود و اواخر سال ۱۳۹۳ از سوی نشر بوتیمار تجدید چاپ شد. معصومبیگی نظر خود را نسبت به ایگلتون و این کتاب اینگونه توضیح میدهد: «از ابتدای جوانی علاوه بر سیاست به هنر دلبستگی داشتم. در تفکر ایگلتون این دو به هم میرسند. نثر او رقصان و طنزآمیز و نو است، این کتاب اثری است میانرشتهای که مدام از سینما و تئاتر و ادبیات مثال میآورد. علاوه بر اینها ایگلتون یکی از سر موضعترین مارکسیستهایی است که درباره ادبیات مینویسد.» او همچنین از علاقهاش برای ترجمه کتاب «والتر بنیامین به سوی نقد انقلابی» میگوید که ایگلتون در سال ۱۹۸۱ نوشته است.
آنجه در پی میآید یادداشت «صالح نجفی» است درباره «ترجمه و نقد ترجمه» که در سالنامه روزنامه شرق منتشر شده است. میدان پیشتر در پرونده «بحران ترجمه در فارسی؛ پیرامون ترجمه متون نظری به فارسی» یادداشتهای صالح نجفی و نقدها به پروژه نقد ترجمه او را منتشر کرده است، که خواندن آنها ارجاعات متن جاری را روشنتر میکند.