هیولایی که از مدتها پیش منتظرش بودیم پشت در است. با توجه به ناتوانی عمیق سرمایهداری جهانی در مواجهه با این بحران زیستشناختی، مطالبه ما باید به سمت زیرساخت درمان عمومی بینالمللی هدایت شود.
اگر ناچار شویم به مدت نامعلوم در فضایی بسته محبوس شویم باید بدانیم هسته اصلی همه راهکارها برای مقابله با آن شر و بدیای که از آیندهای نامعلوم میآید، دور کردن اضطراب و ترسِ فلجکننده است.
ويروس کرونا مشکل مشترکی است که میتواند افراد را با يکديگر همدل کند و شايد بتواند اين اميدواري را به ما بدهد و به آن فکر کنيم که نوع ديگري از سياستگذاري اجتماعي از پايين و ميان مردم نيز ممکن است.
سختگیری و کنترل تخیل را از بین میبرد و آدمها مجبور میشوند فانتزی را حذف کنند، چون از فکر کردن میترسند. تخیل ممکن است دچار ترس و عادت شود و خاصیت رهاییبخشش را از دست بدهد.
پروسه بررسی داروها و ترکیباتی که ممکن است در برابر یک بیماری مفید باشند، پروسهای کند و زمانبر است اما شاید بتوان با دست بردن به داروهای شناختهشده، مدت زمان پیدا کردن داروهایی موثر را کوتاهتر کرد.
طبقه کارگر در ایران از داشتن تشکل طبقاتی مستقل و ویژه و حضور تاثیرگذار در سرنوشت خود و جامعه محروم است. اما دلایل مختلف این محرومیت چیست؟
برداشتِ ما از آنچه اینجا و اکنون در حالِ وقوع است زیرِ نفوذِ انتظاراتیست که طیِ سالهای دراز شکل گرفتهاند و ماهیتِ حقیقیِ آنها را فراموش کردهایم؛ چیزی که روانشناسان آن را میراث عاطفی مینامند.
این گفتگو با یکی از پزشکان متخصص شاغل در بیمارستانی سطح یک انجام شده. وی در این مصاحبه از روزهای پیش از اعلام رسمی شیوع کرونا تا روز ۱۴ام اسفند که این گفتگو انجام شده را شرح میدهد.
تولید واکسن برای کرونا یکی از اولویتهای این روزهای دانشمندان است. اما وقتی که این واکسن تولید شد آیا تمام افراد جامعه میتوانند از آن بهره ببرند؟
سرپیچی از کار خانگی یعنی نقد خانواده بهعنوان اتصالدهندۀ اصلی روابط اجتماعی کار بازتولیدی خانگی و نقد اخلاقیاتش بهعنوان حمایت ایدئولوژیک این روابط؛ یعنی نقد کل سازمان کار و زندگی.


