چطور در خود نشکنیم
اگر ناچار شویم به مدت نامعلوم در فضایی بسته محبوس شویم باید بدانیم هسته اصلی همه راهکارها برای مقابله با آن شر و بدیای که از آیندهای نامعلوم میآید، دور کردن اضطراب و ترسِ فلجکننده است.
از بین اتفاقهای پیشبینینشدنی، یکی این است که ناچار شویم برای مدتی در فضایی بسته محبوس بمانیم؛ بیمار یا زندانی، یا هر کسی که بیاختیار در فضایی بسته تنها میماند. این فضا یک واحد کوچک است، که میتواند زمان معلوم یا نامعلومی بدل به تمامی طول و عرض جهان یک فرد شود. تنهایی، در وضعیتی که انتخابی نباشد، میتواند هر کسی را خرد کند. خصوصا زمانی که ناگهانی و پیشبینی شده نباشد. یا با اضطراب و ترس همراه باشد. میتواند ابزار فشاری شود در برابر تسلط نسبی انسان بر فضای بیرون از خودش. مسئله این نیست که چطور در چنین شرایطی با موقعیت پیش آمده کنار بیاییم یا به آن عادت کنیم. مسئله این است که چگونه با کمترین هزینه و با حداکثر توانایی از چنین موقعیتی خارج شویم. چطور ابزارهای تسلط بر فضای بیرون از خودمان، یعنی ذهن و بدن را فعال و زنده نگه داریم. هشیار و چابک باشیم، چرا که در شرایط افت توان ذهنی و بدنی، در وضعیتی که ناامیدی مستولی شده، نه توانایی تصمیمگیری خواهیم داشت، نه توان عملی کردن به تصمیمها. این درخودنشکستن اگر هم کافی نباشد، حداقل و لازمه عبور از چنین موقعیتی است.
پیشنهادهای این یادداشت هیچیک به منزله دستورالعملهایی تجویز شده بدون شرط نیست. واضح است که هیچ صورتبندی قطعیای در این شرایط وجود ندارد، بلکه اینها تنها ایدههایی هستند بر پایه چند نقطهنظر، و تجربه افرادی که پیش از این در چنین شرایطی قرار داشتهاند، و دستآخر باید گفت که آشکار است خلاقیت فرد بر هر دستورالعمل پیشینیای میچربد. بنابراین هسته اصلی همه راهکارها، دور کردن اضطراب و ترسِ فلجکننده است، برای مقابله با آن شر و بدیای که از آیندهای نامعلوم میآید.
بازی کردن را جدی بگیرید
بازی با ذهن همانکاری را میکند، که ورزش با بدن؛ هم سرگرمکننده است و هم باعث ورزیدگی و چابکی میشود. به همین ترتیب، همانطور که ورزشهای مختلف کارهای مختلفی با بدن میکنند و ضرر و فایدههای گوناگونی دارند، بازیها هم به شکلهای مختلفی روی ذهن تاثیر میگذارند. یکی از بهترین ورزشهای ذهنی، بازسازی بازیها در ذهن است. خیالپردازیای که عموما از عادات کودکی برای سپری کردن لحظههای ملال و کسالتآور میآید، و تاثیر شگفتآوری بر روان و قوی شدن سازوکار ذهنی دارد، در عین حال که بسیار سرگرمکننده است. بدینترتیب، در شرایطی که کرختی و ملال بر ذهن حاکم شد، بهترین راه تبدیل کردن آنها به بازیهای دیوانهوار خیالی است.
بهترین ضربه را بزنید
خودتان را در حال انجام والیبال، فوتبال یا هر ورزشی که با آن آشنا هستید تصور کنید. تکتک جزئیات را اضافه کنید. چه لباسی به تن دارید؟ در فضای باز هستید یا سالن؟ هوا و نور چگونه هستند؟ در صورتی که فضای کافی دارید بلند شوید و تکتک حرکات را با بدنتان انجام دهید. با راکت به توپ ضربه بزنید، توپ فرضی را شوت کنید. منطقی بازی کنید، شما در دنیای واقعی همیشه امتیاز نمیگیرید. هربار سعی کنید ضربات بهتری بزنید. هربار حریفهایتان را قدرتر انتخاب کنید. بازیها را تا پایان ادامه دهید. حتی میتوانید لیگ برگزار کنید، و کسانی را که میشناسید به جای رقبای مسابقه بگذارید. میتوانید قواعد مسابقه را تغییر دهید؛ چه کسی گفته است زمین فوتبال حتما باید مستطیل باشد؟ چرا مسابقات ورزشی حتما بایستی میان جنسیتها، کشورها و رده سنیهای متفاوت برگذار شود؟
پایانهای جایگزین
اگر اهل کتاب یا فیلم و سریال هستید، سعی کنید داستانها را به یاد بیاورید و جزئیات را تغییر دهید. پایان داستانها را عوض کنید، شخصیتها را جابهجا کنید. در صورتی که آن مسیر را نمیرفتید، بقیه ماجرا چطور میشد؟ سراغ زندگی شخصیتان نیز بروید. اگر فلانی را بیرون دعوت کرده بودم؟ اگر ادامه تحصیل میدادم یا نمیدادم؟ اگر مهاجرت کرده بودم؟ این خیالپردازیها میتوانند هم رویدادهای مهم و هم گفتگوها روزمره را شامل شوند.
ورزش در یک متر جا
حرکات سادهای هستند که نیاز به دانش پیشینی چندانی ندارند. مهم این است که این نرمشهای ساده در ریتم و آهنگی مشخص و ادامهدار انجام بگیرد. اگر بتوانید هر روز در زمان مشخصی بدنتان را در شکل مشخصی به حرکت در بیاورید، نتایج شگفتانگیز آن را در زمان بسیار کوتاهی روی ذهن و بدنتان خواهید دید. مهم این است که ماهیچههایتان در ریتم و نظمی مشخص بیدار شوند، در عین اینکه به مفصلهایتان فشاری وارد نشود.
چالش پلانک
پلانک یک حرکت قدرتی است که بخش زیادی از ماهیچههای بدن را درگیر میکند. کافی است به بدنتان فرم مناسب بدهید و خود را در همان حالت ثابت نگه دارید. فرم پلانک شبیه شنای سوئدی است، با این تفاوت که ساعد میشکند، و دست به حالت نود درجه قرار میگیرد. معمولا این حرکت را به سه شکل انجام میدهند و هر روز در نظم مشخصی زمان این حرکت را طولانیتر میکنند. این حرکت به بخش زیادی از ماهیچههای شکم، ران و کمر فشار میآورد بنابراین حتما پیش از این حرکت بدنتان را گرم کنید، و مراقب باشید که بدنتان مانند یک تخته صاف باشد.
بوکس کنید
بخش زیادی از تمرین بوکس به صورت انفرادی انجام میشود. زمان زیادی که شما باید روی پاهایتان برقصید و با تمرکز روی حرکات دستتان مشتها را به نقاط مشخصی رها کنید. روزانه ده دقیقه تا نیمساعت این کار را تکرار کنید. کمکم میتوانید به حریف فرضیتان مشت بزنید. خواهید دید که در مدت کوتاهی بهتر خواهید شد.
لانژ یا لانج
یکی از پاهایتان را جلوتر از دیگری بگذارید و فاصله آنها را حدودا به عرض شانه حفظ کنید. سرتان را به سمت بالا بکشید و سعی کنید پشتتان کاملا صاف شود. حالا زانوها را خم کنید تا اندازهای که ران پای جلویی با زمین موازی شود و زانو دقیقا بالای مچ قرار بگیرد. نگذارید زانو از انگشتان پا جلوتر قرار بگیرد و همینطور زانوی پشتی نباید با زمین برخورد کند. در حالی که پاشنه پای جلویی به زمین فشار میآورید سعی کنید زانوی جلویی را صاف کنید و به موقعیت شروع حرکت باز گردید بعد از اجرای تعداد تکرارهای مشخص برای یک پا، در ادامه حرکت را با پای مخالف تکرار کنید.
رپ کنید
همهی ما آنقدر آهنگها و ترانههای سبک رپ را شنیدهایم که با چگونگی ساخت یک ترانهی رپ آشنایی داشته باشیم. موضوعی را که دوست دارید انتخاب کنید، یا مخاطبی را که برایتان مهم است در نظر بگیرید و با جملات ساده آغاز کنید. سعی کنید جملات بعدی را متناسب با وزن و قافیهی جملهی اولیه بسازید. در رپ دست شما برای داشتن هر احساسی باز است: خشم، نفرت، عشق، سرپیچی و …
پانتومیم بازی کنید
در پانتومیم جمعی، روند بازی به این شکل است که اعضای یک تیم سعی میکنند حدس بزنند فرد اجراکننده چه کلمه یا عبارتی را بازی میکند. در پانتومیم فردی فرایند برعکس است. خودتان کلمه یا عبارت انتخاب کنید و سعی کنید آن را با پانتومیم اجرا کنید.
راهنمای تور شوید: هرکسی حداقل با جغرافیا و مسیرهای یک یا دو شهر آشنایی دارد. راهنمای تور زادگاهتان، شهری که در آن بزرگ شدهاید، شهری که در آن ساکنید و … شوید، مسیرها و آدرسها را تصور کنید و داستان آن شهر و خیابانها و اماکن ویژهاش را برای اعضای تور خیالیتان روایت کنید.
و در آخر بازی بسازید
کسانی که اهل بازی (از نوع کامپیوتری یا مسابقات ورزشی و سایر اشکال بازیهای جمعی) باشند میدانند که بازی ساختن، حتی از بازی کردن هم لذت بیشتری دارد. برای ساختن بازی، نیازی به دانش فنی یا تکنیک خاصی ندارید. کافی است فقط کمی از خلاقیتتان بهره ببرید؛ به اطرافتان نگاه کنید، به بخشهای مختلف جامعه و سیاست، نهادهای آموزشی و تمامی عرصههایی که در زندگیتان تاثیری دارند و شما را در بر گرفتهاند. این میدانها میتوانند الهام بخش ساختن بازیهای ساده باشند. همانطور که در واقعیت، شما در درون زمین آنها بازی میکنید، میتوانید در ذهنتان این میدانها را به بازی بگیرید. میدانهایی که عموما در آن یک عضو هستید و بهطور مرتب در معرض نیرویی قرار دارید که از مرکزها به سمتهای مختلف وارد پرتاب میشود. نیرویی که اجازه حرکت نمیدهند و گاها حتی شما را چند مرحله به عقب پرت میکند. اما شما پیش میروید، و سعی میکنید با بالا بردن تواناییتان، خود را به مراحل پایانی نزدیک کنید. میتوانید تمرین کنید تا بازی خودتان را بسازید.
مرسی جالب بود
سلام اولا خسته نباشید . مقالات و کلا نحوه قلم زدن نویسنده ها و حتی مترجمای “میدان” واقعا عالی و دلنشینه . سوژه هایی هم که انتخاب میکنید هم واقعا دست مریزاد دارن . خوب البته هیچ پدیده ای بی عیب نیست ولی واقعا از تفکر و دغدغه مندیتون سپاسگزارم . پیروز و پابرجا باشید و سال جدیدتون هم ( هر چند چیزی که جای تبریک داشته باشه نمیبینم ) مبارک.