skip to Main Content
کمبود امکانات، توزیع نابرابر
اسلایدر جامعه دانش

روایت یک پزشک از وضعیت مبارزه با کرونا در گفتگو با میدان

کمبود امکانات، توزیع نابرابر

این گفتگو با یکی از پزشکان متخصص شاغل در بیمارستانی سطح یک انجام شده. وی در این مصاحبه از روزهای پیش از اعلام رسمی شیوع کرونا تا روز ۱۴ام اسفند که این گفتگو انجام شده را شرح می‌دهد.

«خدا به دادمون برسه فقط» این آخرین جمله گفتگوی ما با یکی از پزشکان متخصص بود. شاغل در بیمارستانی سطح یک که فاقد بخش و متخصص عفونی است اما چندین روز است که ناچار به پذیرش بیماران مبتلا به کرونا شده است؛ بدون داشتن حداقل امکانات ایزوله و قرنطینه

می‌گوید: «لقب شهادت میدهند به کادر درمانی که در اثر کرونا مردند. اولا که باید بگویم بیمارستان جبهه نیست. شهادت هم اجباری نیست. مرگ درمانگر هم شهادت محسوب نمیشود. به جای این القاب یک مدیریت عاقلانه انجام شود

نام و محل کار مصاحبهشونده برای ما محفوظ می‌ماند چرا که تا همینجا هم به قول خودش «خیلی جرات کرده» و قبول کرده حرفهایش را بزند. اما آنچه در ادامه می‌خوانید روایت‌های اوست از روزهای پیش از اعلام رسمی شیوع کرونا تا روز ۱۴ام اسفند که این گفتگو انجام شده است.

شیوع بیماری از واقعیت تا اعلام رسمی

اعلام عمومی شیوع بیماری و اولین موارد ابتلا بعد از انتخابات بود. بنابر شنیدههای موثق از متخصصان ریه و عفونی حدود یک و نیم ماه پیش از اوایل اسفند که دو مورد مرگ بر اثر کرونا در قم اعلان عمومی شد، موارد متعدد بیماری گزارش شده بود. یعنی همان اوایل بهمنماه کرونا به ایران رسیده بود. میدانستند و شیوع بیماری را بنا به مسائلی مانند انتخابات اعلام نکردند. متاسفانه اعلام عمومی و آموزش از اوایل اسفند شروع شد. این پنهانکاری در شروع گسترده بیماری در کشور ما نقش بهسزایی داشت.

با توجه به نرخ شیوع روزافزون و حتی ساعت به ساعت بیماری و آمار مبتلایان من به روزهای آینده خیلی خوشبین نیستم. بعد از این شاهد پیک بیماری خواهیم بود. تعداد مبتلایان خیلی بیشتر از آن چیزی است که در تصور بگنجد.

در مراحل اولیه خیلی انکار میکردند. در استان ما که یکی از استانهای به شدت درگیر اپیدمی است و تعداد مریض مبتلا به شدت زیاد است تا مدت‌ها انکار میکردند. چهار روز پیش (دهم اسفند) گفتند نتیجه کیت دو نمونه از موارد استان مثبت اعلام شده است. در حالی که موارد ابتلا بسیار بیشتر است.

اولین مواجهه

بیمارستان ما بیمارستان مجهزی نیست. بیماران مبتلا به کرونا بدون قرنطینه و ایزولاسیون مناسب، بدون اینکه تجهیزات در اختیار ما قرار دهند، به بیمارستان مراجعه میکردند. این بیماران به مرکز استان اعزام میشدند.

مریضهای با علایم مشکوک و تست ایکسری قفسه سینه اگر مشکوک بودند و تصویر ریهشان درگیری را نشان میداد به مرکز استان اعزام می‌شدند. آنجا سی تی اسکن ریه انجام میشد. اصولا وقتی سیتی‌اسکن درگیری ریه را نشان میدهد از ته حلق بیمار نمونهبرداری میشود. نمونهبرداری کار بسیار پرریسکی است. نمونه به تهران فرستاده میشد. بعد از ۴۸ ساعت جواب میآمد اما تشخیص با کیت را به علت کمبود شدید، از پروتکل درمان خارج کردهاند.

بعد از مدتی بیمارستانی که سانتر عفونی استان بود به بیمارستان ما اعلام کرد که بخش عفونی و آی‌سی‌یو ما پر شده است و دیگر ظرفیت پذیرش بیمار کرونایی را نداریم. بیماران را در بیمارستان خود بستری کنید. در کمال تعجب و تاسف مریضی که مبتلا به کرونا بود، بدون کوچکترین امکانات، تجهیزات و ایزولاسیون مناسب در آیسییو بیمارستان بستری شد.

کمبود تجهیزات

مشکلات عدیده ای وجود داشت و دارد. حتی بعد از اعلام عمومی اولین موارد ابتلا منجر به مرگ تجهیزاتی در اختیار ما قرار نگرفته است. از جمله این تجهیزات  ماسک N۹۵ و یا حتی ماسک فیلتردار بود. ماسک معمولی هم سهمیهبندی شده بود. به زحمت در اختیار ما قرار می‌گرفت. نه تنها ماسک، بلکه عینک و لباس مناسب به هیچ عنوان در اختیار ما نبود.

متخصص بیهوشی بدون ماسک N95  بالای سر مریض مبتلا به کرونا در آی‌سی‌یو رفته بود. درواقع در پرخطرترین حالت ممکن انتقال ویروس مریض را اینتوبه کرده بود، یعنی لولهگذاری داخل دهان. لولهگذاری در مورد مریضهایی انجام میشود که در مراحل آخر وخامت بیماری هستند. این کار واقعا کار خطرناک و  پرریسکی است و نیاز به لباس مخصوص دارد. به خاطر نبود تجهیزات، پزشک بیهوشی با همان لباس و ماسک معمولی این کار را کرده بود. بعد از آن با همان لباس برای عمل سزارین به اتاق عمل آمده بود و گفت «الان از بالای سر مریض کرونایی میآیم که در آیسییو اینتوبهاش کردهام. پرستار و خدمه آیسییو حتی ماسک معمولی هم نداشتهاند

خدا به دادمان برسد. همکاران من بدون لباس و ماسک ناچار به بستری مریض حامله مشکوک به کرونا شدند. به همین راحتی شیوع اتفاق میافتد. متاسفانه هنوز کیت‌های سازمان بهداشت جهانی و کمک‌های جهانی در اختیار ما قرار داده نشده‌اند.

خیلی از همکارانم بدون لباس، گان، شیلد و عینک مخصوص بالای سر بیمار رفتند. ما نمیتوانیم بگوییم چون تجهیزات نداریم بالای سر مریضی که جانش در خطر است نمیرویم. متاسفانه تجهیزات اولیه حتی ماسک در اختیار ما قرار نمیگیرد. من خودم تعدادی ماسک برای همکارانم تهیه کردم. آن هم ماسک فیلتردار معمولی.

کیت تست بی کیت تست!

 فلوچارتی برای تست کیت در اختیار ما قرار گرفت. براساس آن تنها در مراحلی از کیت استفاده می‌شود که مریض نشانه‌های اولیه شامل تب بالا، تنگی نفس و سرفه خشک را داشته باشد. این مریض آزمایشات اولیه شامل آزمایش خون را می‌دهد. در صورت مثبت بودن سی‌تیاسکن ریه انجام میشود. اگر سی‌تی‌اسکن در ریه درگیری خاصی را نشان دهد، سپس به تست تشخیص با کیت می‌رسد. نمونه ترشح ته حلق مریض برای تست با کیت فرستاده میشود. درست برخلاف فلوچارت، نمایندگان مجلس و برخی روحانیون حتی بدون داشتن علائم اولیه، کیت در اختیارشان قرار گرفت و نمونه دادند. ظرف ۱۲ ساعت جواب تستشان مثبت اعلام شد. کارشان را تعطیل کردند و در خانه قرنطینه شدند. این در حالیست که کادر درمانی که به طور دائم در مواجه با ویروس است دسترسی به کیت ندارد و مردم عادی باید به سر کار بروند

بیماران مبتلا به کرونا در زجر تنفسی هستند

من شیفتهای متعددی در بیمارستان و در معرض بیمار مبتلا بودم، علایمی مانند ضعف و بیحالی و سرفه  داشتم. حتی زیر سرم رفتم، اما از من تست گرفته نشد. اما برای افراد خاص تست به سرعت انجام میشود. در اختیار خودشان و خانوادهشان قرار می‌گیرد. یکی پس از دیگری با حالی خوش و صورتی خندان اعلام میکنند که من هم کرونایی شدم. در صورتی که من مریض کرونایی را دیدم، بیماران مبتلا به کرونا در زجر تنفسی هستند

وقتی از بیمار تست میگیرند قاعدتا باید جواب را بدهند اما می‌گویند برای جلوگیری از ایجاد رعب و وحشت در جامعه اعلام نمیکنند. دوستم در بیمارستان امام حسین بستری است. با وجود اینکه ۴۸ ساعت پیش از او تست گرفتهاند هنوز جواب را به او اعلام نکرده‌اند

همچنین بخوانید:  کاهش امید به زندگی و افزایش میل به خودکشی در بین کادر درمان

دوست دیگرم که انترن بیمارستان فیروزگر تهران است نیز تجربه مشابه داشته. مثل تمام مواردی که سرپوش گذاشته میشود. آمار دقیق مبتلایان و مرگومیر بسیار فراتر از چیزی است که در صداوسیما و رسانههای رسمی اعلام میکنند. کما اینکه حتی کسانی که در اثر ابتلا به کرونا درگذشتند را سرپوش می‌گذارند. میگویند آنفولانزا بوده است.

اعلام فراخوان داوطلبان

نیروهای بیمارستان را آماده باش کردهاند به دلیل اینکه وزارت بهداشت در واقع توان پرداخت اضافه کار ندارد، بدون ماسک، بدون تجهیزات. همکاری را دیدم که با همان لباسی که بالای سر مریض کرونایی در آی‌سی‌یو رفته بود، در بخش بستری نشسته بود. این واقعا تاسفبرانگیز است کسانی که می‌خواهند به مردم کمک کنند، خودشان در شرایط امنی قرار ندارند.

آماده‌باش ۲۴ ساعته

به همه ما اعلام آماده باش کردند. بخشنامه دادهاند در صورت نیاز باید ظرف ۲۴ ساعت در محل کارتان حضور داشته باشید. سازمان نظام پزشکی از همه پزشکان درخواست اعلام آمادگی خدمت در زمینه کرونا کرده است.

به ما بخشنامه دادند که کلیه درمانگاه‌ها، کلینیک‌ها و بیمارستا‌‌ن‌ها موظفند بیماران کرونایی را پذیرش کنند. بیمارستان ما سطح یک است. چنین مریضی را نباید پذیرش کند. اما به علت اشباع شدن بیمارستان‌های مرجع استان ما، با وجود کمبود امکانات، بیماران بستری میشوند. بخش بستری و آی‌سی‌یو بیمارستان به بیماران کرونایی اختصاص داده شده‌اند. در واقع این کار قانونی و معمول نیست. بیمارستانی که متخصص عفونی ندارد، بیمار عفونی را بستری میکند؛ در حالی‌که باید در بخش عفونی و زیر نظر متخصص عفونی بستری شود. این کار به علت کمبود تخت انجام میشود و به درمانگاهها هم خواهد رسید.

بیمارستان ما حتی متخصص عفونی و بخش عفونی ندارد. چرا جایی که حداقل امکانات را ندارد ناچار است مریض کرونایی را بستری کند؟ تعداد بسیار محدودی لباس در حد آیسییو و اورژانس به تازگی به پرسنل بیمارستان ما داده شده است.

در یکی از بیمارستان‌ها در انتظار مرگ بیماران کرونا هستند

من واقعا متاسفم که بگویم از بیمارستانی به ما اعلام کردند که تمام مریضهای کرونایی را در یک بخش جمع کردند. منتظرند که بمیرند. متاسفم به عنوان یک پزشک که این حرف را میزنم، اما گفتند دیگر به هیچ عنوان تخت اضافه‌ای برای مریض کرونایی ندارند.

با کمبود کادر درمان مواجه هستیم. چرا که به طور مرتب تقاضای جذب نیروی داوطلب میکنند. به شدت برای قم تقاضای نیروی داوطلب میکنندخانواده یکی از دوستان من، که در هرمزگان پزشک عمومی است، از او خواستهاند با قبول کردن تمام عواقب طرحش را ادامه ندهد و بازگردد. من وقتی شیفت بودم از طرف خانواده و دوستانم دایم مورد اصرار قرار گرفتم که وقتی ماسک نداری بزنی، وقتی که ویروس در بیمارستان پخش است، پرسنل آلودهاند، از جان خودت که عزیزتر نیست، رها کن تهش اخراج و محرومیت از ادامه کار است.

هشتگ عدم سواستفاده از کادر درمان در برابر کرونا را راه بیندازیم

الان شروع کارمان است. هنوز به مرحله کمبودها از دارو تا پرسنل درمان نرسیدیم. نامه زدند هیچ کس نمی‌تواند به هر نحوی از فعالیت کنار بکشد. خبر موثق دارم که رزیدنت‌های عفونی انصراف داده‌اند. اعضای گروه عفونی در سطح کشور بیشترین درگیری را دارند. رزیدنتهای بیهوشی هم به علت نبود تجهیزات در معرض ابتلای شدید هستند. به جای امید بیهوده دادن، چالش لبخند، هشتگ شکست کرونا، هشتگ عدم سواستفاده از کادر درمان در برابر کرونا را راه بیندازیم.

 اگر سیستم بهداشتی ما خسته شود، که دارد میشود، متاسفانه آمار مرگ و میر کادر درمان بالا میرود. چون هیچ جایگزینی برای نیروی انسانی و تجهیزات نداریم، خدمترسانی کمتر و کمتر میشود.

بله من به عنوان یک پزشک از ابتدا میدانستم که در معرض چنین اتفاقاتی ممکن است قرار بگیرم اما نه به این شکل! یک ماه و نیم بعد از شیوع بیماری و مخفیکاری، هیچ اقدامی برای جلوگیری از شیوع بیماری انجام نگرفته تا به این اوضاع اسفبار و فاجعه برسیم

من با توجه به شغلی که انتخاب کردم واقعا نگران خودم نبودم. همسرم نیز متخصص و در شهر دیگری  شاغل است. دیروز برای بیمار مبتلا  بدون تجهیزات لوله گذاشته و کاملا با ترشحات تنفسی بیمار در تماس بوده است. امروز برگشته است و من هنوز خوشبختانه یا متاسفانه او را ندیدهام .

من هیچ وقت نمیتوانم بگویم من چون دستکش ندارم بیمار را عمل نمیکنم. هرگز نمیتوانیم همچین حرفی بزنیم. من نجات جان مریضم را به خودم ارجح میدانم اما برای برگشتن به خانه نگران بودم. پدرم هفتاد ساله است. قند خون دارد. تحت درمان دیابت است. دیابت نقص ایمنی محسوب میشود. من واقعا نگران این بودم به عنوان منبع متحرک کرونا خانوادهام با بیماری درگیر کنم. فک می کردم اگر من بخواهم بیماری را به آنها منتقل کنم هیچ وقت خودم را نمیبخشم.

در تمام درمانگاهها و کلینیکهای سرپایی بیماران مانند قبل پذیرش میشوند. حتی بیماران بارداری که سیستم ایمنیشان نسبت به بیماران عادی ضعیف‌تر است و در ریسک بالای ابتلا قرار دارند با وجود حضور بیمار مبتلا به کرونا در بیمارستان به بیمارستان ما مراجعه میکنند

مریضهای سرپایی به دلایل بسیار غیراورژانسی به درمانگاهها و کلینیک های ویژه مراجعه میکردند. من با تعجب از بیماران می‌پرسیدم که مگر نمی‌دانید در وضعیت بحرانی هستیم و خود و جنینتان را در وضعیت خطر قرار دادید برای چه مراجعه کردهاید؟ جواب دادند پذیرش بیمارستان به ما گفتهاند مریض کرونایی در بخش نداریم. با وجود اینکه من میدانستم همان موقع در آی‌سی‌یو یک مریض کرونایی بستری است.

جلوگیری از ماسک زدن کادر درمانی تا مدت‌ها

خانواده من برایم از تهران ماسک تهیه کردند و من با ماسک  به بیمارستان رفتم. ریاست بیمارستان و ریاست حراست در جلسه مدیریت بحران به من چپ چپ نگاه میکردند که چرا ماسک زدی. حتی از ماسک زدن کادر درمانی جلوگیری میشد.

 زمانی که من با مریضها در درمانگاه صحبت میکردم درباره اینکه به بیمارستان نیایند به من تذکر دادند و گفتند حراست تو را به علت ایجاد رعب و وحشت در مردم میخواهد.

در حالی‌که درخواست دادیم مردم تنها در موارد اورژانسی به بیمارستانها مراجعه کنند، مواردی که پای مرگ و زندگی در میان است گفتند خیر. دکتر جان بابایی معاونت درمان وزارت بهداشت نامه زدند مطبها و کلینیکها باید دایر باشند و بیماران غیرکرونا را ویزیت کنند. به ما دستور دادند که کماکان مریض‌های سرپایی را ببینیم.

علت این تصمیم درآمدزایی بیشتر بیمارستان است و یا اجرای سیاست عدم ایجاد هراس در مردم. من فکر میکنم هیچ مسیله‌ای مهمتر از این نیست که این بیماری در حال تبدیل شدن از اپیدمی به پاندمی (همه‌گیری جهانی) است و باید واقعیت را مردم بدانند.

سازمان جهانی بهداشت صداقت را مقدم به امید بی‌خود دادن می‌داند. واقعیت را به بیماران بگویند نه اینکه پذیرش بیمارستان به دروغ به سایر بیماران بگوید بیمار کرونایی نداریم

همچنین بخوانید:  چرا خدمات عمومی باید خصوصی شود؟

ریاست بیمارستانی در استان ما پانسیونی در اختیار پرسنل قرار داده تا رفتوآمد به خانه نداشته و در شیوع بیماری به خانوادههاشان نقشی نداشته باشند. وقتی از یکی از مسئولان بیمارستان جایی مانند یک اتاق خواستیم که آنجا بمانیم و به خانه نرویم  جواب داد «بذارید کار به جاهای باریک کشید فکر آنجا را هم میکنیم

شیوع بیماری

الان ایران به عنوان دومین کشور صادرکننده کرونا، زامبی خاورمیانه و کشورهای دیگر است. با سناریوی موجود پیک تا آخر فروردین است باید محدودیت‌ها بیشتر شود تا به شب عید برسد. بنابراین این مسئله مهم است و باید به مردم اطلاع رسانی شود و آگاه شوند که واقعا در خانه بمانند.

دکتر شروین شکوهی مدیر گروه عفونی دانشگاه بهشتی گفته با سناریوی محدودیت موجود، آخر فروردین ماه به پیک میرسیمپیک بیماری اواخر فروردین اتفاق بیفتد یعنی دو ماه بعد از آن هم درگیر خواهیم بود.

ضدتبلیغات

اطلاعات رسانه ملی و آمارها همه چیز را زیر سوال میبرند. این آمار مبتلایان و مرگ و میر متناقض است و با الگوی جهانی ویروس مغایرت دارد.

برای من جالب است این همه تبلیغات علیه خطرناک بودن و شیوع ویروس می‌شود. حتی از طرف پزشکانی که به صداوسیما می‌روند. می‌گویند ما کرونا را شکست می دهیم. بیماری خطرناکی نیست.

خیلی از افراد هنوز که هنوز است کرونا را جدی نمی‌گیرند و با خنده و شوخی با موضوع برخورد می‌‌کنند. کمافی السابق آرایشگاهها و باشگاهها فعال هستند. ترافیک وجود دارد

من نمی‌دانم سرانجام این پنهانکاریها چه خواهد شد. اینکه مریضی که  به بیماری مبتلا شده و در قم ساکن است به راحتی و با رضایت شخصی از بیمارستان مرخص میشود. در رشت بیمار مبتلا با وسیله نقلیهعمومی به بیمارستانها منتقل میشود.

متاسفانه هیچ ایزولاسیون و اقدام پیشگیرانه صورت نمی‌گیرد

ما مریض جوانی داشتیم که علایم حاد داشت. لوله گذاری انجام شد. افرادی که در تماس نزدیک با این بیمار بودند و اعضای خانواده بیمار باید ایزوله میشدند اما متاسفانه هیچ ایزولاسیون و اقدام پیشگیرانه صورت نمیگیرد.

ما نمیتوانیم مبتلایان بدون علامت را کنترل کنیم. خارج از کنترل هستند. اما نمیفهمم بودجهای که صرف بسیج سیصد هزار نفر می‌شود چه فایده‌ای دارد.

مشکل دیگری که جو ضدپزشکی در سالهای اخیر به آن دامن زده خرافاتی است که وجود دارد، افرادی که به اسم طب سنتی و اسلامی علم پزشکی را زیر سوال میبرند. کسی که کتاب هاریسون را در حضور دوربین آتش میزند و کسی کاری به او ندارد. توصیههایی مانند خوردن گرمیجات، دود دادن عنبر نسا و کار ما را سخت‌تر میکنند. افرادی که ضریح را میلیسند و

من نمیدانم این قضیه تا کی ادامه پیدا می‌کند اما جالب است که برای ویروس تا شنبه مهلت تعیین شد که از بین برود و شرایط عادی شود. مسوولان حتی در مقام انکار هستند درحالی‌که اپیدمی این ویروس حداقل تا اردیبهشت  و خرداد ماه  ادامه مییابد.

برای اولین بار در جهان نوزاد مبتلا گزارش شده است و انگار داریم در ایران رکوردهای بدی وضعیت شیوع کرونا در جهان راجابهجا میکنیم. احتمال ابتلا در زنان باردار بیشتر است و برای همین  بیشتر به ایزوله بودن و عدم مراجعه به بیمارستان جز در موارد اورژانسی توصیه میشود. اما متاسفانه اطلاعرسانی دقیقی در این زمینه انجام نگرفته.

 چیزی که من میبینم واقعا خجالت آور است شبکه خبر زیرنویس کرده بود: «سه بار سوره حمد را بخوانیدیا مصاحبه میکنند امروز روز خوشمان است و اوج درگیری و ابتلا در آینده نه چندان دور در انتظار ماست.

نرخ بالای ابتلای پزشکان

علیرغم درخواستهای مکرری که برای تجهیزات حتی ماسک معمولی چند فیلتره کرده بودیم به ما گفتند درخواست دادیم اما موجود نیست. حداقلش این است که برای کادر درمانی تجهیزات کافی وجود داشته باشد. مرگومیر بر اثر کرونا در جامعه پزشکان ایران بسیار بالاتر از مرگ و میر جهانی و مردم عادی است.

در گیلان چندتایی از اساتید فوت کردند یا در مراحل پیشرفته بیماری هستند واقعا امیدوارم سلامتی خود را باز بیایند. واقعا حق کادر پزشکی این نیست.

 آمار ابتلا در کادر درمان واقعا اسفبار است. حداقل چهار پنج نفر از اساتید پزشکی برجسته دانشگاه شهید بهشتی مبتلا شده اند. یکی از دوستان رزیدنتم در قم میگوید موارد درگیری بالاست.

به من تذکر داده شد که بیشتر از این حرف نزنم

هر روز خبری از ابتلای کادر درمان میشنویم و بالاترین آمار را در جهان داریم. وقتی در گروه پزشکان بیمارستان هشدار دادم که قضیه جدی است، به من تذکر داده شد که بیشتر از این حرف نزنم.

خدمه بیمارستانها بسیار نگران هستند. اطلاعات کافی ندارند. یکی از خدمه که بالای سر مریض کرونایی رفته بود، با همان پوشش و بدون ماسک به بخش آمده بود. گفتم چرا اینجا نشستی. باید ایزوله باشی. شروع به شکایت کرد و گفت: «خانم دکتر ما مجبوریم شما یک چیزی بگویید. ما ناچاریمهمان لحظه حراست بیمارستان آمد. گفت «خانم فلانی بیابه او گفت که دهانش را ببندد. من هم نمی‌دانم. حتی ممکن است بعدا برایم نامه و اخطاریه بیاید و یا حتی اخراج شوم

نیروی متخصص و تجهیزات کافی آی‌سی‌یو وجود ندارد اما بعید است که کار به عدم پذیرش بیمار برسد. چون میتوانند با تریاژ (اولویت‌بندی بیماران) این مساله را حل کنند و تنها بیماران با علایم شدید را بستری کنند.

الان باید از دیگر کشورها و سازمان بهداشت جهانی تقاضای کمک کنند. تنها راه مقابله عاقلانه ایمن کردن کادر درمانی و تجهیز آنهاست. ساخت بیمارستانهای صحرایی، تجهیز بیمارستانها به دستگاه‌های تنفس مصنوعی بسیار مهم است.  

همان اندک تجهیزات هم بسیار ناعادلانه توزیع میشود. بیمارستانی که هنوز درمانگاه است. اتاق عمل و بخشهای بستریاش راه نیفتاده به تمام پرستاران لباس مخصوص دادهاند. در صورتی که در بیمارستان ما هنوز حتی پرسنل اورژانس حتی ماسک هم ندارند چه برسد به لباس، شیلد و سایر تجهیزات.

توزیع امکانات بین بیماران هم  ناعادلانه است. معاون دادگستری  با تست دروغین مثبت یکی از تخت‌های بیمارستان مسیح دانشوری را اشغال کرد و عده زیادی از پرسنل متاسفانه تا مدتها درگیر ایشان بودند. همسرم میگفت یک سری از روحانیون را با این تصور که ویروس در هوای گرم از بین می‌رود انتقال داده‌اند ماهشهر. کما اینکه هوای گرم دمای بالا چهل درجه است و آنجا هم سردتر است. اما خیلیها به کیش و جاهای گرم منتقل شدند و این بیعدالتی است.

واقعیت این است که درمانی برای بیماری وجود ندارد و همه درمان‌هایی که انجام میشود حمایتی است. دارویی به اسم تامیفلو که برای درمان آنفولانزا استفاده میشود. یک داروی ضدمالاریا هیدوروکسی در حد آزمایشی دارد استفاده میشود. ویروس درمان قطعی ندارد دوره بیماری باید طی شود.

3 نظر
  1. سلام بر منجیق
    حرف های شما میتونه درست باشه همچنین حرف های خانم/اقای دکتر اما :
    “اولین موارد ابتلا بعد از انتخابات بود” – اولین مورد ۳۰ بهمن – انتخابات ۲ اسفند و موارد دیگر….
    از اینجا به بعد متن اصالت خودش از دست میده-
    سوال اینجاست ایا گزارش برای اگاه سازی عموم مردم – با هر وسیله ای مثل ایجاد پنیک و … نوشته شده یا نه؟ -حداقل میشه گفت حقیقت اینجا نقشی نداره چون گزارش با دروغ/اشتباه شروع شده.-که البته اینستاگرام هم دقیقا همین نقش بدون ادعای رسانه بودن به خوبی ایفا میکنه.
    اما احتمال دوم اینجاست که رسانه میدان متاسفانه مثل اکثر رسانه ها با طیف سیاسی مخالف وضع موجود-که اصلا نکته منفی نیست- درحال سواستفاده و دامن زدن به بی اعتمادی هست که بوده و تشدید شده، تشدیدی که به ضرر سلامت جامعه و خانواده من هست.
    ما در پس زمینه همه این اتفاقات باید وجود شرایطی مثل نحوه اطلاع رسانی در شرایط بحران در نظر بگیریم و این فاکتورباید باعث تغیراتی در نحوه اطلاع رسانی بشه و این انتظاری هست که از رسانه ای مثل میدان میره ولی این گزارش بر فرض سالم بودن این ویژگی ضروری نداره-اینستاگرام
    متاسفانه مسیله ای که باید علاوه بر محرومیت شخص مورد نظر و ایجاد پنیک در نظر گرفته بشه-هم صدا کردن مخاطب به سمت جدی تلقی کردن این تهدید هست که اینجا با یه تلاش ناشیانه برای ایجاد دوقطبی سوژه رو از سلامت جامعه به ناکارامدی سیستم تقلیل میده.و اگر چنین مطلب هویدایی از دید میدان مخفی بوده-بهتره کمی به فکر بالا بردن سواد رسانه ای رسانه خودش باشه-
    —–
    پ ن : من کمی مجبور به بسط موضوع شدم تا امثال میدان متوجه این موضوع باشند که سواد رسانه امثال ما به قدری بالا رفته که باید متد های مربوط به ۴۰ سال پیش خودشون تغیر بدن.موردی که میبینم در میدان درحال تغییره

  2. در پاسخ به میم
    از فحوای متن چنین برداشت کردم که مصاحبه شونده باید خانم دکتر باشند نه آقای دکتر.
    مسئله هزینه و فایده هست. این دکتر داره جان خود را در ریسک بیماری قرار می ده تا بیماری را نجات بده. احتمال گرفتن بیماری حدود یک در صد هست (از این می گم که از صدتا دکتر که با این بیماران سر وکار داره بیش از یکی مریض نمی شوند.) اما اگر کنار بکشه اون بیمار احتمال بیشتری داره که بمیره. بنابراین می مانه.
    اما ریسک افشای نامش چیه؟ با احتمال نزدیک به صد در صد از کار بیکارش می کنند. فایده اش چیه؟ هیچ! بیماران در این شرایط کمبود کادر پزشکی از یک دکتر محروم می شوند.

  3. چه جالب !!!
    اقای دکتر حاضر به فدای زندگیش هست اما از افشای نامش میترسه یا شما فکر میکنید باید بترسه؟؟؟
    خبر اصالتش به منبع خبری هست،جناب میدان،این اخبار در اینستاگرام هم پیدا میشه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top
🌗