سیاست وزارت جهاد کشاورزی در دهههای گذشته این بود که کشاورزان را تا آنجا که میشود به مصرف سم و کود تشویق کند، اما وقتی ساختار زراعت ایران بر پایه سم و کود بنا شد، وزارتخانه کمترین مسئولیتی را در قبال آموزش مصرف درست به کشاورزان نپذیرفت.
تاسیسات نفتی در دیلم و گناوه باز هم نشت کرده و زمینهای کشاورزی را آلوده کرده است؛ وزارت نفت در برابر این تخریب عظیم محیطزیست از وظایفش شانه خالی میکند و اعتراض اهالی تاکنون به جایی نرسیده است.
پس از دو سال تجربه بارش خوب در سراسر ایران بهویژه در جنوب و جنوب شرق همیشه خشک، باز هم امسال قایقهای وارونه و نیزارهای خشکیده کنار تالابها، چشمههای از نفس افتاده و رودخانههای کمآب خبر از بازگشت دیو خشکسالی میدهد.
کشاورزی سرمایهداری با جایگزینی زیستبومهای طبیعیتر همان ابزاری را فراهم میکند که عوامل بیماریزا با استفاده از آن میتوانند به کُشندهترین و واگیردارترین رخنمودها (فنوتیپها) فرگشت یابند. نمیتوان نظامی از آن بهتر برای زایش بیمارهای کُشنده طراحی کرد.
خشونت ساختاری در اقامتگاههای کارگری زیست کارگر را با دشواری مضاعفی روبهرو میسازد. اقامتگاه که باید محل تجدید انرژی و استراحت باشد، از ارائه حداقلها به ساکنانش درمیماند.