skip to Main Content
گربۀ مسکین اگر پر داشتی/ تخم گنجشک از زمین برداشتی
اساطیر اصلاح‌طلبانه
۲۷ خرداد ۱۳۹۷
نظریه استبداد ایرانی بر علوم انسانی و به ویژه علوم اجتماعی ما سایه پررنگی انداخته است؛ به‌طوری که هرگونه تغییر و تحول اجتماعی و سیاسی را براساس منطق استبداد و تکرار مجدد آن تفسیر می‌کند، گویی هرگونه تغییر بیرون از منطق استبداد-شورش-استبداد قرار ندارد و از خاص بودگی و تمایز برخوردار نیست.
بیشتر بخوانید
نظام بانکی ایران و عقوبت ناگزیرش
۱۹ خرداد ۱۳۹۷
تناقضات موجود در گزارش اخیر مجلس در بررسی وضعیت نظام بانکی ایران نشان ‌می‌دهد چگونه بحران بانکی همزمان بزرگترین بحران اقتصادی ایران است و در عین حال انکار این بحران از سوی مقامات به وسیع شدن آن دامن می‌زند.
بیشتر بخوانید
تاریخ‌نگاری نخبه‌گرا؛ رضاشاه قهرمان ملی و سازنده ایران مدرن
۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۷

شعار «رضا شاه روحت شاد» که در تجمعات سال گذشته شنیده می‌شد، گویا نشان از میل شعاردهندگان به حضور قهرمانی یگانه برآمده از دل تاریخ می‌داد. اما سوژه‌ای که در ذهن شعاردهندگان ایجاد شده بود، ریشه در شکلی از تاریخ‌نگاری دارد. نوعی از تاریخ‌نگاری نخبه‌گرا که تداوم این ایده را تاکنون ممکن کرده است.

بیشتر بخوانید
لیلا پاپلی از تخصص عجیب خود یعنی باستان‌شناسی پسماند (زباله) می‌گوید
بگو چی دور می‌ریزی تا بگویم کی هستی
۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۷
لیلا پاپلی‌یزدی، باستان‌شناس معاصر و یکی از حلقه‌‌های رنگینِ زنجیره‌ای بزرگ از زنانی ا‌ست که با تمام نیرو در مقابل محدودیت‌ها، تلخی‌ها و فراز و فرودهای اجتماعی و فرهنگی ایستاده‌‌ و تمرین تاب‌آوردن می‌کند. زنانی که توأمان همسر و مادر و شاغل‌اند و برای شکل‌بودن‌شان، بودنی که خودشان می‌خواهند نه آنچه برای‌شان تعریف می‌‌شود. سال‌ها جنگیده‌اند و بله این جنگ گاهی خسته و فرسوده‌شان می‌کند، اما می‌دانید آنها استاد برخاستن از فقدان، حرمان‌ها و رنج‌ها هستند و هربار مثل ققنوسی از دل خاکستر شعله می‌کشند و همه چیز را از سر می‌گیرند. لیلا را دوست دارم، برای آن‌که جرأت نشان‌دادن این رنج‌ها را کنار تمام قدرت‌های زنانه‌اش دارد. هرچند می‌گوید مجبور است هر روز چهره‌ای ایده‌آل از خودش بسازد، ولی من شفافیت او را می‌بینم. شوق او به کار را وقتی پسر چند روزه‌اش را وقت حفاری توی فرغون نگهداری می‌کند، وقتی زباله‌های متعفن را برای پژوهش زیرورو می‌کند، می‌بینم و وقتی از روزهای سختش می‌نویسد و گلایه می‌کند، آنها را هم می‌بینم. لیلا از آن زن‌هایی‌ست که می‌دانم وقت ناامیدی‌هایم می‌توانم امیدوار باشم که دستش را به سویم دراز می‌کند و می‌گوید بلند شو، من توانستم پس
تو هم می‌توانی.
بیشتر بخوانید
اینجا نیستیم تا آن‌چیزی را که از قبل می‌دانستیم یاد بگیریم
۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۷
پیش‌شرط تفکر و فهمیدن، پرسیدن است. چیزی که به ندرت سرکلاس‌های مدرسه و دانشگاه یادداده می‌شود. ما یاد می‌گیریم «جواب‌بدهیم» اما به ندرت می‌دانیم که «چه بپرسیم». اما یک سوال خوب چیست و چطور می‌توان پرسیدن را به دانش‌آموزان یاد داد؟
بیشتر بخوانید
Back To Top
🌗