جامعه
«هر بار با زبیده مینشینیم، او اشک میریزد؛ من اشک میریزم. در حق او هم مثل بسیاری از هنرمندان ما ظلم شده و به حقش نرسیده است، پیدا کردن کسی مانند او سخت است. فکر نمیکنم کسی بتواند جای او را پر کند.» زبیده آزادی اغلب آوازهایی را میخواند که زنان در مراسم یا در هنگام کار، اجرا کردهاند و سینه به سینه به او رسیده است. از معدود زنانی است که در سیستانوبلوچستان از مجالس موسیقی سر در آورده و محدودیتهای زنان از سوی پدر، برادر و همسر را نداشته است. زبیده ۵۵ ساله حالا ۵ دختر و یک پسر دارد. او حتی زمانی که فرزند آخر خود را باردار بوده، برای اجرا همراه موسی بلوچ به خارج از ایران رفته است.
حکومت در هر جامعهای بزرگترین دستاورد هر جامعه است. این جمله را وقتی میتوانیم بهتر درک کنیم که مفهوم استبداد شرقی را بررسی میکنیم. در واقع حکومت در ایران برای اداره و انتظام مصرف آب به وجود آمده و دولت از قدیم «بزرگترین میراب» بوده است. بنابراین راهحل کنارگذاشتن حکومت از حل معادله آب نیست، بلکه راهکار بازتعریف مجدد سیاست بر مبنای آب و محیط زیست است.
پیام زیرگذر میدان ولیعصر این است که با همراه خودتان بنشینید، نفسی تازه کنید و بروید. پیام، پیام گفتوگو و دیدار و جمعشدن نیست. پیام عبور و رفتن است و دقیقاً برعکس این فضا در محوطه تئاتر شهر وجود دارد. محیطی که برای این همزیستی مساعد است و تنوع فضایی و امکان نشستن سرتاسری از ویژگیهای آن است. حال که در آستانه از دست دادن این فضای عمومی هستیم، چه چیزی جای آن را خواهد گرفت؟ چه چیزی به جای این دریغ به مردم شهر داده میشود؟ چه چیزی غریبگی ما را کمتر خواهد کرد؟