حوزه املاک و مستغلات است که جان کارگر برای او مهم و در اولویت نیست. برای این بخش آجر مهم تر از جان است. در حوزه های دیگر نیز به همین ترتیب است. مثلا در صنعت خودروسازی یا مشاغلی مشابه تنها خط تولید، مشتری و تحویل به موقع کالا اهمیت دارد.
در زمان بحران مالی آرژانتین در سال ۲۰۰۱ که منجر به بیکاری و بیخانمانی هزاران هزار شهروند شد، کارگران، بسیاری از کارخانجات ورشکسته را بازگشایی کردند. با تشکیل کمیتههای محلات، ساکنین شرکتهای تعاونی، نانوایی و درمانگاهها برپا کردند. این نوع ابتکارات نه تنها آنها را از فقر و گرسنگی نجات داد، بلکه قدرت نوینی به آنها اعطا کرد.
در نظام دادرسی ایران، رسیدگی به دعاوی كارگران در صلاحیت مراجع حل اختلاف است: هیات تشخیص و هیات حل اختلاف كار. این هیاتها به عنوان مراجع تظلمخواهی میلیونها كارگر اهمیت بسیار بالایی دارند و هزاران هزار كارگر به صورت روزمره برای گرفتن حقشان به این هیاتها مراجعه میكنند.
حقوقدانان معتقدند؛ نامه معاونت حقوقی رئیس جمهوری لازمالاجرا نیست و نهاد ریاست جمهوری نمیتواند خودسرانه معادلات روابط کار را دستخوش تغییر سازد؛ آنهم تغییراتی به ضرر کارگران و به نفع سودجویان.
فرزانه زیلابی از فراز و نشیبهایی که کارگران هفتتپه برای احقاق حقوقشان با آن دست و پنجه نرم میکنند میگوید، موانعی که تنها تنگتر شدن راههای معیشتی آنها نیست، و نشان از پروندهسازیهای دیگر دارد.
وضعیت ایمنی و بهداشت کار بعد از حادثه پلاسکو بدون هیچگونه تغییر بنیادین و اساسی در ساختار ایمنی کشور به صورت قبل ادامه دارد.