در ایران دولت نقش تسهیلگری را به مداخلهگری تبدیل کرده است. دولت بهعنوان یک عضو ترویجکننده و عضوی که پیش برنده حقوق بنیادین کار است، تبدیل به یک ضلع مداخلهگر در این گفتوگو تعیین دستمزد میشود که سهجانبهگرایی را تبدیل به دوجانبهگرایی کرده است، چراکه منفعت دولت به عنوان کارفرمای بزرگ بیشتر همسو با نمایندگان کارفرمایی قرار میگیرد.
آیا دورکاری میتواند راحتتر، منعطفتر و انسانیتر از فعالیت در محل کار باشد؟
در این یادداشت رویکرد انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران به مساله اخراج خبرنگاران مورد نقد قرار گرفته است.
نحوه سیاستگذاری دولتها و ارائه خدمات برای مقابله با ویروس کرونا همگانی نبوده است. یادداشت حاضر نشان میدهد که چگونه سیاستهای دولت به نفع کارفرماها و علیه کارگران بوده است.
ده روز از اعلام شیوع کرونا در ایران میگذرد. طی همین روزها خیلیها خود را در خانههایشان قرنطینه کردند اما کارگران کارخانهها و بنگاههای تولیدی مانند روزهای دیگر سال، هر روز صبح به سر کار میروند.
شرکت مشاور معمار و شهرساز به عنوان یک نهاد زمانی کارآمد خواهد بود که بتواند در اکوسیستمی از نهادهای مدرن مرتبط با توسعه قرار گیرد در غیر اینصورت این نهاد نه تنها کمکی بر عدالتمندتر شدن فرآیند توسعه نمیکند بلکه به بازتولید رانت شهریشده وجهه قانونی خواهد بخشید؛ به قول معروف: «چو دزدی با چراغ آید گزیدهتر برد کالا». در حقیقت نهاد نصفه نیمه بیشتر از آنکه باعث انتظامبخشی شود باعث مشروعیتبخشی به فساد و نهادینه شدن آن خواهد شد. در ایران این وضعیت را تقریباً در تمامی عرصهها مشاهده میکنیم و عرصه برنامهریزی توسعه هم یکی از این عرصههاست.
کسانی که در محیط ترمینال کار میکنند، درمعرض آلودگیهای تنفسی و شنوایی قرار دارند، خیلی از آنها در شیفت شب فعالیت میکنند که همین برای تأیید سخت بودن کارشان، کافی است چراکه در سیستم پزشکی، کار در شیف شب، غیرعادی است که میتواند سلامت افراد را به خطر اندازد.