«اینجا ته خط است» این جمله را حسین، مرد میانسالی میگوید که بر دیوار آجری یکی از خانههای جمعی محله عودلاجان تکیه زده است. خانههایی که شهرداری تهران در چند روز اخیر از ساماندهی و یا حتی ویران کردن آنها برای طرح انضباط اجتماعی خبر داده است.
مطبوعات و رسانهها سالهاست از ضعفهای مدیریتی و اعمالِ غیرقانونی که به ساختو سازهای بیرویه در شهرهای بزرگ و کلانشهرهای کشور انجامیده مینویسند و به آن اعتراض میکنند. واقعیت آن است که شهرهای کوچک کشور در وضعیتی خطیرتر و نگران کنندهتر قرار دارند. مکانهایی که به دور از حداقل پوشش رسانهای و در فقدان برخورداری از حداقل توجه مسئولان کشوری و استانی چنان به حال خود رها شدهاند که گویی سکونتگاهِ مردمانی هستند از سیارهای دیگر. شهرهایی که سرپناه و محل زیستِ افرادی هستند که نقششان در رشد و توسعهی اقتصاد کشور غیرقابل اغماض است. شهر نظرآباد در استان البرز نمونهای است از یکچنین شهرهایی. شهری که بنا بوده حداکثر با ده هزار نفر شهروند محل سکونت مزدبگیرانی باشد که در کارخانههای اطراف آن کار میکنند و دیگرانی که در اطراف آن به کار کشاورزی مشغولند،هم اکنون شهری است که با ۱۴۰ هزار نفر جمعیت به حال خود رها شده است. این نوشته که در سایت یکشهر منتشر شده است به گوشههایی از این رهاشدگی میپردازد.