تلقی زن جنسی-تبهکار که در گفتمانهای پزشکی و اجتماعی اوایل قرن بیستم آشکار شد بخشی از جریان فرهنگی آلمان وایمار است. فمفتال به مثابه هیولای تبهکار در روزنامهنگاری جریان اصلی این دوره و نیز در مطالعات علمی وایمار یافت میشود. بازنماییها از زن تبهکار، به طور کلی افشاگر ناراحتی جامعهی وایمار از مدرنیته شامل هراس از آزادی زنان، اهمیت تازهی شهر و جمهوری آلمان نوپا است.
در بحثهای مربوط به جنسیت و برابری یک استدلال آشنا این است که «پس چرا همه متفکران یا دانشمندان و.. مرد هستند؟» جریان تازهای در تاریخنگاری نشان میدهد که بسیاری از دستاوردهای زنان در عمل به نام شوهران یا همکاران مرد آنها ثبت شده است.
مرگ بیش از آنکه حادثهای مادی برای فرد مرحوم باشد، تجربهای روانی و اگزیستانسیال برای بازماندگان است. این متن تلاشی است برای پیوند دادن تجربههای شخصی سوگواری به امور اجتماعیسیاسی و جهانشمولِ مرگ از نگاه یک تبعیدی.
گمانهزنی درباره تغییرات جهان پس از کرونا همچنان بازار داغی بین متفکران دارد. نویسنده در اینجا اندیشههای ژیژک و بدیو را بهمثابه نمایندگان دو طیف متفاوت در این بحث بررسی میکند.
رویکرد نشریاتی که محمد قوچانی سردبیری آنها را بر عهده دارد بارها و بارها از سوی چهرههای مختلف سیاسی، فرهنگی و فکری مورد نقد قرار گرفته است. بسیاری از این نقدها نیز نوشتههای خود قوچانی را هدف قرار دادهاند. سایرا رفیعی در یادداشت پیش رو به شیوه استدلال مورد استفاده قوچانی در نوشتههایش پرداخته است. او با بررسی یکی از مقالات اخیر قوچانی در مجله مهرنامه با عنوان «نئومارکسیسم و بحران جامعهنشناسی» شیوه استدلال قوچانی را بررسی میکند. نویسنده کار قوچانی را شبیه کابینتسازی میداند که مدام مشغول طبقهبندی است. طبقهبندیای که در آن نویسنده مجبور است اطلاعات غلط بدهد، بخشی از واقعیتها را نادیده بگیرد، تحریف کند و یا دست و پای مفاهیم و اتفاقات را طوری ببرد که در طبقات کابینت جا شوند.
آنچه در زیر آمده است نقد صالح نجفی در صفحه اندیشه روزنامه شرق (۳۱ خرداد ۱۳۹۴) به ترجمه کتاب «فلسفه چیست؟» اثر ژیل دلوز و فلیکس گتاری است که توسط پیمان غلامی و زهره اکسیری در سال ۱۳۹۱ از سوی انتشارات رخداد وارد بازار کتاب شده است. میدان پیشتر در پرونده «بحران ترجمه در فارسی؛ پیرامون ترجمه متون نظری به فارسی» یادداشتهای صالح نجفی و نقدها به پروژه نقد ترجمه او را منتشر کرده است.
اگر سالهای پایانی دولت محمود احمدینژاد همراه بود با افزایش افشاگری مدارک دانشگاهی تقلبی، ماههای گذشته را اخبار نگرانکننده حول تقلب در انتشار آثار در مقام مولف پر کرده است. رحمان بوذری در یادداشت پیش رو که در روزنامه شرق منتشر شده است به یکی از این موارد میپردازد.