اسماعیل بخشی پس از آزادی از بازداشت موقت درخواست مناظره کرد تا از رنجی که بر او روا داشتهاند بگوید. محمد حبیبی فعال صنفی معلمان اما از بخشی میخواهد که این مناظره را نه تنها به دولت که به همه جا تسری دهد و از دیگران بپرسد چرا سکوت کردهاند؟
بیش از چهار دهه است که فعالیت و پژوهش فدریچی سرآمد موضوع کارخانگی بوده است. اجزوهی تاثیرگذار او، «دستمزد در قبال کارخانگی» (۱۹۷۵)، با رد یک دعوی مشهور شروعی تحریکآمیز دارد: «آنها میگویند عشق، ما میگوییم کار بیجیره و مواجب». فدریچی در این متن و متون دیگر خود مدعی است مطالبهی دستمزد نوعی شبکهی پیوند سیاسی ضروری است در راه سازماندهی زنان حول کار ازخودبیگانهای که همهی ما انجام میدهیم. سرمایهداری نمیتواند این مطالبه را برآورده کند، و نکته همین است؛ موفقیت در این راه مستلزم پیکربندی مجدد و همهجانبهی توزیع ثروت اجتماعی است.
مدتی است که حمله عدهای از مقامهای دولتی و رسانههای حامی دولت به «چپها» و «چپگرایان» تشدید شده و میگویند مساله چپ یکی از عوامل مشکلات جاری است. این هیولای چپ کجا است و اعتدالیهای دولتی کدام بچه را از آن میترسانند؟
خصوصیسازی خوب است یا بد؟ آنچه در ایران در دهههای اخیر اتفاق افتاده، واقعا خصوصیسازی است یا نه؟ آیا خصوصیسازی خوب یا بد واقعیت دارد یا بهانهای ساخته و پرداخته طرفداران سرمایهداری است تا شکست تجربههای خصوصیسازی را لاپوشانی کنند؟ پاسخ هرکدام از این پرسشها میتواند به بحثهای مفصلی کشیده شود که سر از علوم سیاسی و جامعهشناسی و فلسفه درمیآورند؛ اما موضوع این گزارش پاسخ به هیچکدام از این پرسشها نیست. این گزارش تلاش میکند به این پرسش پاسخ دهد که شرکتهای خصوصیسازیشده در ایران پس از واگذاری چه سرنوشتی پیدا کردهاند؟ بههمیندلیل برای شروع، صد شرکت اولی که به طور کامل یا تدریجی در سالهای ۱۳۸۰تا ۱۳۸۳از سوی سازمان خصوصیسازی واگذار شدهاند، در این گزارش بررسی شدهاند.
ژرار نوآریِل[1] مورخ، متخصص تاریخ مردمی و حوزه کارگری، از صاحبنظران تاریخ مهاجرت در فرانسه است. او در مصاحبهای با روزنامهی لیبراسیون از جنبش جلیقهزردها میگوید. به اعتقاد وی، طبقهی فرودست برای امانوئل مکرون وجود ندارد. نوآریِل در جنبش جلیقهزردها، جایی که شان و منزلت مسالهی محوری است، بازگشت بومرنگ دموکراسی مستقیمی را میبیند که حرکت آن توسط خود رئیسجمهور آغاز شده است.
پنجشنبه گذشته سمینار «خصوصیسازی در ایران» با حضور پرویز صداقت، فریبرز رئیسدانا و محمد مالجو در مؤسسه مطالعات سیاسی- اقتصادی پرسش برگزار شد. استقبال گسترده مخاطبان از این نشست نشاندهنده اهمیت بیش از پیش بررسی نظری- تاریخی و موردی فرایند خصوصیسازی در ایران معاصر است، بهخصوص با درنظرگرفتن وضعیت کنونی صنایع و واحدهای تولیدی. در این نشست هر یک از سخنرانان به جنبهای از این فرایند طی دهههای گذشته پرداختند. ابتدا پرویز صداقت تاریخچهای از خصوصیسازی و برندگان و بازندگان آن ارائه کرد، با تمرکز بر دو نمونه شرکت ملی مخابرات و شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه. سپس فریبرز رئیسدانا در بحث نظری- تاریخی خود خصوصیسازی در ایران و جهان را بررسی کرد و در مقابل آن به سه بدیل دولتیکردن، ملیکردن و اجتماعیکردن پرداخت. در نهایت محمد مالجو از سازوکار خصوصیسازی طی سه دهه گذشته، روشهای متنوع آن و راهکارهای پیشروی جنبشهای اجتماعی سخن گفت. آنچه در ادامه میآید خلاصهای از بحثهای ارائهشده در این نشست است، با این توضیح که سخنرانی مالجو با ارجاع به نمودارهای متعدد و روشنگری انجام شد که در اینجا حذف و خلاصه شده است.