اسماعیل بخشی و مناظره ای برای تمام فصول
اسماعیل بخشی پس از آزادی از بازداشت موقت درخواست مناظره کرد تا از رنجی که بر او روا داشتهاند بگوید. محمد حبیبی فعال صنفی معلمان اما از بخشی میخواهد که این مناظره را نه تنها به دولت که به همه جا تسری دهد و از دیگران بپرسد چرا سکوت کردهاند؟
اسماعیل بخشی کارگری است که در این سالها بارها، همراه با هم صنفانش برای مطالبه حقوق انسانی خود به خیابان آمده و بعضا پاسخ مطالبه گری اش، فشار و تهدید و زندان بوده است.
اسماعیل بخشی مدعی است شکنجه شده و برای اثبات ادعای خود وزیر اطلاعات را به مناظره طلبیده است. مناظره ای که به فرض انجام، پاسخش همانی است که استاندار خوزستان داده است. آنجا که منکر هر گونه شکنجهای شده و میگوید:
«رویه ما با مسئله آقای بخشی بصورت اجتماعی و کارگری است و اگرچنین نبود که برخوردهای دیگری با وی صورت میگرفت.» (۱)
این نتیجه مناظره با «دیگری» است. دیگری پاسخش همواره چنین است. موضعی توام با تکبر و طلبکارانه. به عبارت دیگر، اسماعیل بخشی باید سپاسگزار باشد که برخوردهای “دیگری” با وی صورت نگرفته است.
حاصل جمع مناظره “ما” با “آنها” همواره منفی است. ما یعنی اکثریت جامعه ایرانی، که این روزها زیر فشارهای فزاینده اقتصادی و مشکلات اجتماعی و سیاسی دیگر رمقی برایش نمانده و آنها یا دیگری، یعنی اقلیت صاحبان سرمایههای هزاران میلیاردی و قدرت لایزالی. نتیجه چنین مذاکرهای بدهکاری مطلق برای ماست. بیش از آن، چنین مناظرهای بازی در زمینی است که بروندادش اختگی و انفعال امروز جامعه مدنی است.
اما مناظره واقعی، اثربخش و کارآمد رویارویی صریح با جامعه ایرانی است مواجههای چالشی و طرح پرسشهای بنیادی.
اسماعیل بخشی باید روشنفکران، نخبگان و دانشگاهیان، هنرمندان و چهرههای فرهنگی را به مناظره دعوت کند و در این مناظره، سکوت آنها در شرایط کنونی جامعه را به پرسش بگیرد. وظیفه آنهاست که واقعیت درونی زندگی در فضای کنونی جامعه را آشکار کنند. یعنی عریانسازی کیفیت درونی زندگی زیر بار ستمی که دیگر تحملش ناممکن است.
از سوی دیگر اسماعیل بخشی باید تشکلها و فعالان کارگری را مخاطب قرار دهد که بر مبنای کدام مشی و استراتژی سالهاست به جای همنوایی با “ما” و پیگیری مطالبات، ساز تفرقه و جدایی را کوک میکنند؟
او باید حتی پا را فراتر بگذارد و همکارانش را نیز به پاسخگویی دعوت کند. پاسخی درخور به این سوال که چرا در شرایطی که بخشی ار کارگران هفتتپه زیر فشار اخراج، تهدید و زندان هستند گزینه بازگشت به کار را بر میگزینند؟
با طرح چنین پرسشهایی است که مناظره حقیقی شکل میگیرد و در شرایطی که “دیگری” مشغول خلق دوگانهسازیهای کاذب بهعنوان امر سیاسی ماجرایی تازه است، جامعه با جامعه رو در رو می شود و به دیگری و آن چیزی که تئودور آدرنو فرهنگ سازمانیافته مینامد پشت میکند. فرهنگی که به زعم آدورنو آخرین احتمال را برای اینکه مردم بتوانند با خودشان رودرو شوند از بین میبرد. (۲)
در این مواجهه حقیقی است که جامعه از پذیرش و تسلیم در برابر تناقضها سرباز زده و به مقایسه اجتنابناپذیر دیروز و امروزش دست میزند. و این ستیزی حقیقی است. چنانکه کوندرا میگوید، ستیز با قدرت ستیز حافظه با فراموشی است.(۳)
زندان #اوین، دی ماه ۹۷
۱- روزنامه ایران ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
۲- اخلاق صغیر – تئودور آدورنو
۳- خنده و فراموشی – میلان کوندرا
درودبر ابر مرد تاریخ ایران زمین استا د بزرگورا محمدحبیبی
کسی که تمام زندگانیش رابرای اریان وایرانی فداکرده است وهمه ستم ها رابجان خریده است