آیا بهبود کیفیت معماری همیشه به بهبود کیفیت زندگی ختم میشود؟ و واقعا چرا پیشنهادهای ما برای کارفرما جذاب است؟ کارفرمایی که از قضا گاهی آدم خوشذوق و یا خوشنامی هم نیست. آیا معمار همچون خالقی قادر است که با نبوغ خود زندگی آدمیان را بهبود بخشد؟
طرز نگاه به آینده و گذشته یکی از شاخصههای رویکردهای مختلف معماری و ادبی را میسازد و نسبت میان مسائل دیگری همچون حافظه، فراموشی و زمان را وسط میآورد. این جستار کوتاه به نسبت میان معماری و ادبیات قرن بیستم با گذشته و ادعای آیندهنگری مدرنیستی میپردازد.
«ما نياز به يك باستانشناسي شهري داريم براي اينكه اسناد دست اول معماري معاصر خود را استخراج كنيم. فرق معماري معاصر با معماري تاريخي اين است كه معماري معاصر ما هنوز امكان بازيابي اسناد دست اول را از طريق حافظه جمعي دارد چه در جامعه حرفهاي و چه در جامعه شهري»
مسئله آموزش در ایران سالهاست که دچار بحران بیعملی و بیارتباطی با جهان پیرامون ما است. در این نوشتار سعید خاقانی نقدی بر آموزش دانشگاهی معماری در ایران ارائه کرده و از ماهیت قطبنمای تغییر جهت اساسی گفته است.
این متن تلاش میکند معنای «معماری ایرانی» را بهلحاظ نظری به پرسش بکشد و امکان رسیدن به نطفهای تاریخی یا نقطهای مرکزی یا هستهای اصلی که منبع ایرانیبودن باشد را نقد کند.
پروژه ساخت مسکن اجتماعی در وین، سال ۲۰۰۴ متوقف شد اما از سال ۲۰۱۲ مجدداً و تحت عنوان مسکن اسمارت آغاز شده است. جامعه هدف آن زوجهای جوان، خانوادههای تک سرپرست، بازنشستهها و افرادی هستند که تنها زندگی میکنند. در این مقاله، تاریخی از شکلگیری رویکرد اجتماعی به مسکن در وین بررسی میشود.
جف مینا در کتاب راهنمای دزدان در شهر معماری را از منظر سارقی حرفهای مطالعه میکند و در این مسیر خوانندهها را به شکاف بین دیوارهای تخته گچی و سقف کاذب، داخل چاله آسانسور و کانالهای تأسیساتی و بر فراز بامها میبرد.
متن پیش رو روایت کوتاهیست از یادگار و تاریخ یکی از تحولات فراگیر بهداشتی که امروز عادی فرض میشوند؛ تبدیل خزینهها به حمامهای دوشدار.
بناها طبق ایدئولوژی و فهم خاصی از محیط و اجتماع به وجود میآیند و وقتی زنان در این فهم حضور نداشته باشند، در استفاده از بنا نیز همواره سهم کمتری از مردان دارند.