امروزه نگارشِ قانون اساسی کشورها، عمدتا در اختیار مقامات دولتی و حقوقدانان است، اما زمانی این کار جزو سبکهای ادبی و خلاقیتهای فرهنگی بود، مثل نوشتن شعر، نمایشنامه، مقالات روزنامه، یا حتی رمان.
آیا امروزه هم کمون میتواند الگویی برای ما باشد؟ زمانی که شکل غالب سیاست نیابتی [مبتنی بر انتخابات] از نفس افتاده، آیا میتوان از طریق برانگیختن مستقیم مردم جانی دوباره به مشارکت سیاسیمان ببخشیم؟
هرکس این دهههای اخیر تحصیلاتی در علوم انسانی از سر گذرانده باشد احتمالاً سروکارش به نظریهپردازان بدقلقی افتاده که به مؤسسه پژوهش اجتماعی که با عنوان مکتب فرانکفورت معروفتر است، مرتبط بودند.
كتاب «الفاظ و اشیا؛ باستانشناسی علوم انسانی» (۱۹۶۶) پنجمین كتاب و اثری ویژه در میان آثار میشل فوكو است كه او را به یكی از مطرحترین چهرههای فكری فرانسه تبدیل كرد. فوكو در این كتاب با تحلیل باستانشناختی سه قلمرو دانش (زبان، علوم طبیعی و زیستی، اقتصاد) از عصر رنسانس تا دوران معاصر و با بررسی ارتباط این سه قلمرو با فلسفه، نشان میدهد.
محور اصلی کار جورجو آگامبن را از دهه ۱۹۸۰تاکنون میتوان پروژه هوموساکر دانست که با کتاب «هوموساکر؛ قدرت حاکم و حیات برهنه» آغاز میشود و با «استفاده بدنها» در سال ۲۰۱۷ پایان مییابد. او در این مجموعه از کتابها به مطالعات آرنت و فوکو درباره تمامیتخواهی و زیستسیاست واکنش نشان میدهد. مجموعه هوموساکر در بیش از ۲۰ سال بدون ترتیب خاصی منتشر شد و در سال ۲۰۱۷ در یک مجلد تحت عنوان «مجموعه آثار؛ هوموساکر» درآمد که تصویر کلی و در ضمن دقیقتری از این پروژه به دست میدهد.
آصف بیات، جامعهشناس و متفکر، در گفتگو با میدان پیش از موج جدید اعتراضات و به بهانه انتشار کتاب «انقلاب بدون انقلابیون» از تجربههای شخصی و نگاهش به جوامع در خاورمیانه میگوید.
همواره ترکیبات زبانی جدیدی از سوی سیاستمداران ساخته می شود برای فراموشی معناهایی که یا دیگر در اولویت سیاسی نیستند و یا حضورشان در زبان رایج و روزمره، به سود سیاستگذاریها و عملکردهای سیاسی نیست.
فرض کنید که کسی به خانهتان آمده و بیرون نمیرود؛ کسی که علیالظاهر شبیه دزدها نیست ولی خودش را صاحب خانه شما میداند. آیا این وضعیت واقعا در زندگی روزمره ما تکرار میشود؟
دموکراتیککردن سیاست مدتهای مدید شعار و هدف مطلوب شمرده شده است. اما این ایده را میتوان جلوتر برد و پرسید چرا فقط سیاست را دموکراتیک کنیم؟ چرا اقتصاد را دموکراتیک نکنیم؟