معصومه میگوید تا گردن داخل آب میرفتند و سپس سوار قایقهای کوچکی میشدند. این وضعیت برای زنی که ماههای آخر بارداریاش را میگذراند واقعا سخت و مشقتبار بود. دراین قایقها که ظرفیت حمل دو سه نفر را دارد هشت نفر را سوار کرده بودند او بهخاطر وضعیتش در پایینترین قسمت قایق نشسته بود چرا که ضربه کمتری به او وارد شود. امیدی به رسیدن به مقصد نداشت و هرلحظه نگران این بود که کودکش با این تکانهای شدیدی که به او وارد میشود سالم خواهد ماند یا خیر؟
شهرام خسروی، عضو هیئت علمی گروه انسانشناسی دانشگاه استکهلم سوئد در این یادداشت به مسئلهی بیرون راندن مهاجران و با تاکید بر ریشههای الهیاتی قوانین اخراج در کشورها، به مسئله «زمان»، این سرمایهی ربوده شده از مهاجران میپردازد.
سرنوشت محتوم این است: جنگ، اشغالگری و نابرابریها انسان را مهاجر میسازد و مهاجرت انسان را سرگشته و بیهویت، لذا خوشبختی همچنان که در جنگ میسر نیست در دنیای مهاجرت هم به سراغ یک مهاجر نمیآید.