اگرچه سال جدید با سیل و «پرآبی» همراه بود اما نمیتوان مسئله بحران آبی در کشور را به فراموشی سپرد. تا همین پارسال بود که همه سیاستمداران از بحران آبی در کشور مینالیدند. اما گویا اینطور به نظر میرسد که فعلاً مسئله بحران آبی به مدد سیلهای ویرانگر به کناری گذاشته شده است تا سالهای آینده که «خدا بزرگ است». در این یادداشت نویسنده از نقد اصطلاحسازیهای نوسازانه نظیر «تنش آبی» شروع میکند و به تحلیل و بررسی بحران آبی در کشور و راهحلهای برونرفت از آن میپردازد.
سیل اخیر چه تاثیری بر وضعیت سد گتوند، گنبدهای نمکی آن و خاک خوزستان خواهد داشت؟ ادعاهای وزارت نیرو درباره اثرات سیل، و از جمله سودمندیهای آن، چه نسبتی با واقعیت ماجرا دارد؟
آخرین گزارشهای منتشر شده از خسارت اقتصادی سیل به ٥استان ایران نشان میدهد که سیل حدود ٣٠هزارمیلیارد تومان هزینه به بار آورده است. اگر بخواهیم این رقم را با سود پرونده واردات با دلار ٤٢٠٠ تومانی مقایسه کنیم متوجه میشویم که رانت خواران ظرف یکسال، چیزی حدود ٥/٢ برابر خسارت سیل، سود بردهاند.
فاجعه سیل اخیر در برخی شهرهای کشور از جمله گلستان، لرستان و خوزستان همچون فجایع مشابه، برخی از نهادهای مدنی و صنفی را برای تسهیل در امدادرسانی به منطقه کشاند. گرچه شنیدهها از محدودیتها و ناهماهنگیهای ساختاری و همچنین برخوردهای امنیتی به عنوان مانعی بزرگ برای حضور پررنگ فعالان و نهادهای مدنی مستقل در مناطق بحرانزده حکایت دارد، اما برخی از گروههای همیارِ مستقل توانستند با استفاده از ظرفیت نیروهای محلی به کمک مردم سیلزده بشتابند. یکی از گروههایی که در بحران سیل اخیر استانهای کشور در مدیریت بحران مداخله کرد «ستاد همیاری فرهنگیان» بود.
با سدسازی، خسارت سیلها نه از بین رفته و نه کمتر شده، اما سدسازان به خطرهای موهومی اشاره میکنند که در نبود این سازهها ممکن بود رخ دهد و با دامن زدن به این توهم، مسیر مدیریت آب و خاک کشور را به انحراف کشاندهاند.
در سیل اخیر که هنوز هم ادامه دارد روستاها و مناطقی هم هستند که کمتر درباره آنها می شنویم. این گزارش از میدان را درباره منطقه بنده سوسنگرد ببینید و بخوانید.