در نشست «مصدق و اکنون ما» عادل مشایخی به نقد ارزیابی جریانی پرداخت که مصدق را پوپولیست و مخالف دموکراسی میخوانند، هرمیداس باوند روایتی از تاریخ نهضت ملی و نقش محمد مصدق ارایه کرد و داریوش رحمانیان با اشاره به نکتههایی درباره تاریخنگاری معاصر ایرانی به تکوین شخصیت مصدق پیش از نهضت ملی پرداخت.
اکثریت دولت پیشنهادی حسن روحانی در ۲۰ سال از ۲۸ سال پس از پایان جنگ سیاستگذار اصلی سیاستهای توسعهای، انسانی و زیست محیطی کشور بودهاند و همانند سدی در برابر خواست عمومی و تغییرات بدنه دولت مقاومت میکنند.
سرمایهداری از سویی در حال ویران کردن زمین است، و از سوی دیگر کاری کرده باور کنیم که مسئولیت این نابودی به عهده ماست و باید به طور فردی به مبارزه با تغییرات اقلیمی برویم. اما آزادی عمل ابرشرکتها در آلایندگی - و ترویج راهحلهای بیپایه در سبک زندگی - تصادفی نیست بلکه نتیجه جنگی است ایدئولوژیک که در ٤٠ سال گذشته برضد امکان کنش جمعی در جریان بوده؛ جنگی با موفقیتی ویرانگر، اما نه غیرقابل بازگشت.
نقشآفرینی بسیار پررنگ نیروهایی سیاسی که نه بنا بر انتخاب بلاواسطه و بلاشرط مردم بر مسند قدرت تکیه زدهاند چه تاثیراتی بر روند تکوین آنچه غالبا نظام سرمایهداری متعارف نامیده میشود بر جای گذارده است؟ این پرسش درباره نحوه تاثیرگذاری نوع خاصی از الگوی توزیع قدرت در عرصه سیاست بر نوع نظام اقتصادی در عرصه اقتصاد است.
ماموریت اصلی حبیبالله بیطرف در وزارت نیرو، همان انتقال آب به یزد بود که با حمایت همه جانبه محمد خاتمی این طرح به سرانجام رسید. طرحی که مخالفتهای فراوان مردم خوزستان و چهارمحال و بختیاری برای توقف آن راه به جایی نبرد، اما همچون آتشی در زیر خاکستر نمودهای اجتماعی خود را به نمایش گذاشت، کشاورزان اصفهانی دست به انهدام خط لوله انتقال آب به یزد زدند، مردم معترض روستای بیرگان محل کارگاه تونل سوم کوهرنگ را اشغال کردند و اعتراضات اهالی خوزستان به خشکی تالابها و انتشار ریزگردها همچنان ادامه دارد.
لغو قرارداد وارازدات هارویان، بازیکن ملیپوش ارمنستانی با تیم تراکتوسازی تبریز در کوران اخباری که در طول سال گذشته نُقل محافل در شبکههای اجتماعی بودند، عمری بیش از چند روز نداشت. این متن بنا دارد موج واکنشها و گفتاری را که در پی این اتفاق برانگیخته شد، مورد بازبینی نقادانه قرار دهد.
اصلاحطلبها در دورههای مدیریتیشان، به سیاست رهاسازی توسعه شهری و سپردن آن به مکانیزم بازار تن دادند. به نظر میرسد آنها در مورد سیاستهای اقتصادیـ اجتماعی اداره شهر دارای تفکر مدونی نیستند. آیا وقتی از اقتصاد شهری حرف میزنند منظورشان فقط توسعه مالهاست؟