برخلاف تاریخنگاری از بالا که سلطهای طولانی در تاریخنگاری جهان داشته، تاريخنگاري از پایین معطوف است به تاریخ حاشیهها، گروهها و طبقات پایین جامعه، تاریخ جنبشهای اجتماعی این گروهها، اقشار و طبقات و نقششان در فرآیند تکوین جامعه، تاریخ فعالیتهای اجتماعی-سیاسی مردم. افسانه نجمآبادی از تاریخنگاران بنام این حوزه است که یکی از نخستین آثار مهم در حوزه تاریخنگاری جنسیت را در ایران نوشته است: «زنان سیبیلو و مردان بیریش: نگرانیهای جنسیتی در مدرنیته ایرانی».
اساس ایده بلانشو بر کمکردن قدرت نیروهای کاهنده است. مقصود از نیروهای کاهنده قالبها و چارچوبهایی ازپیشتعیینشده است. این ایده بلانشویی به تصور وی از زندگی بازمیگردد، به اینکه زندگی در اساس تقلیلناپذیر و نامتعین است، هرچند که همواره میتوان آن را کاهش داد تا به چیزی معین و قابلفهم بدل شود.
آندره ژید در مقالات و سخنرانیهای این کتاب از سادهسازیهای منتقدان آن دوره درباره آثار داستایفسکی فاصله میگیرد و از این حیث نقش مهمی در شناخت و توجه به این نویسنده روس ایفا میکند.
اگر فیلمسازان سینمای نوین آلمان، حکم میانجیهایی را داشتند میان آلمان غربی بعد جنگ و آلمان یکپارچهی پیش از آن، شهیدثالث با مهاجرت به آلمان غربی و ساختن «در غربت» (۱۹۷۵)، میانجی میان جامعه ایرانی و جامعهی آلمانی شد. نکته مهم درباره شهیدثالث این است که اگر فیلمسازان آلمانی، پروبلماتیکهای پیش از جنگ را به دوران پس از جنگ تسری دادند، شهیدثالث نیز دغدغههای مشترکی را از ایران به آلمان منتقل کرد.