به جز دو سه مصاحبه هیچ متنی پیدا نمیکنم. ناخودآگاه احساس نوعی توطئه به من القا میشود. واقعاً ممکن است فدریچی از سر بداقبالی توجه هیچکس را به خود جلب نکرده باشد؟ تفاوت عمدهی فدریچی با بقیهی متفکرانی که معمولا ترجمه میشوند چیست؟ نثر باتلر به مراتب پیچیدهتر است و چالشهای کریستوا در زمینهای به مراتب ناآشناتر برای ما رخ میدهند. با این حال بازتولید اجتماعی، بدن زنان و زنانهسازی کار مفاهیمی هستند که از حوزهی علائق مشترک ما تبعید شدهاند. به خودم میگویم گنج باید همینجا باشد.
این متن روایتی از شهرگردی نویسنده در مراکز خرید تهران است. با متن همراه شوید تا با سفر در جنوب و شمال شهر درباره نابرابری اجتماعی و تغییرات تهران تأمل کنید.
«انجمن علیه هویج به دستان» در انگلستان از جمله گروههایی است که با هدف جلوگیری از کار رایگان و سوءاستفاده از کارگران فرهنگی تشکیل شده و در طی فعالیت خود موفق به برگزاری کارگاهها، نمایشگاهها، تولید راهنماهای کاربردی برای آگاهی از وضعیت و ارائه روشهای حمایتی گروهی شده است. با گسترش فعالیتهای انجمن و آشنایی با گروههای دیگر، «بریگاد بیثباتکاران» تشکیل شد تا کنشگری و ارتباطات خود را به حوزههای گستردهتر کار بیثبات بسط دهند.
به پرسش کشیدن کار، همچون تمام موجودیتهای عمده نهادی - قانون، زندان، آموزش - به معنای مداخله کردن در خودِ واقعیت است. مثلاً در مورد قانون، زندان و آموزش تقریباً هرگز «زمان مناسبی» برای صحبت از اصلاح یا برچیدن ساختارهای موجود نیست.
انتخاب بین فرمهای مختلف بهرهکشی، آزادی واقعی برای کارگران محسوب نمیشود. بلکه آزادی آنها زمانی است که در کاری با مزدی عادلانه سهیم شوند و قدرت تصمیمگیری در مورد شرایط کاری خودشان داشته باشند.
جودیت باتلر در بخش سوم سخنرانیاش در مراسم دریافت جایزه آدورنو توضیح میدهد که چگونه زیستن یک زندگی وابسته به محیط اطراف است و چگونه چنین زندگیای بی مقاومت ناممکن است
روایتهای شخصی از تجربههای جمعی راهی برای به چالش کشیدن روایت رسمی از یک مکان یا دوره زمانی خاص است. این یادداشت روایتی از دانشگاه ده سال پیش است که این نهاد را در گسستها و تداومهایش با دورههای بعد و قبل تصویر میکند.
آیا تا کنون احساس کردهاید که شغلتان بیشتر سرکاری است؟ اینکه بدون کاری که شما از نه تا پنج انجام میدهید، در دنیا آب از آب تکان نخواهد خورد؟
در بخش دوم سخنرانی، باتلر پرسش زندگی خوب را تا بن بست اخلاقی آن دنبال میکند (این زندگی هم به من تعلق دارد هم ندارد)؛ تا جایی که با نظم سیاسی موجود در تضاد قرار میگیرد، و نشان میدهد که حتی «بیثباتی» در مقام اشکال مختلف «زیستناپذیری» نمیتواند پرسش از زندگی نیک را محو کند. این تناقض برای آرنت با دوگانهی خصوصی / عمومی حل و فصل میشود، و در ادامه باتلر به مشکلات این دوگانه و نسبت آن با امکانِ سیاست (یا بهترین شکل زیستن) میپردازد.
جنبش اشغال والاستریت امروز پنج ساله میشود، اما این جنبش که آینهی بحرانهای مالی دههی اخیر امریکاست چه دایرهی واژگان و مفاهیمی را ابداع و یا بازتعریف کرد؟