پژوهشگر از مراجعين به مالها درباره تصورشان از خوشبختی سوال میكند. پاسخها نشان میدهد برای اغلب افراد خوشبختی امری فردی است و در تصور آنها از خوشبختی اثری از امر اجتماعی ديده نمیشود. برای آنها شرايط اجتماعی و سياسی و آنچه در جهان میگذرد جایی در تصورشان از خوشبختی ندارد. برای برخی راهحل مسائل اجتماعی چون نابرابری و فقر هم در برخی كنشهای فردی و خيريهای است. میثم سفرچی در كتاب «تجاریسازی و مصرفگرايی» اين موضوع را نشانهایی از هژمونيک شدن فرهنگ نوليبرالی در ايران پس از انقلاب تفسير میكند.
این متن روایتی از شهرگردی نویسنده در مراکز خرید تهران است. با متن همراه شوید تا با سفر در جنوب و شمال شهر درباره نابرابری اجتماعی و تغییرات تهران تأمل کنید.
مالسازی در یک دهه گذشته به فعالیتی سودآور تبدیل شده است، به طوریکه اغلب نهادهای نیمهدولتی یا بخش عمومی یا ارگانهای مختلف وارد ماجرا شدند. حتی ارگانهای نظامی و انتظامی هم برای آنکه از قافله عقب نمانند وارد میدان شدند.
گسترش مالها و ساخت مجتمعهای بزرگ تجاری، تأثیر زیادی بر زندگی شهروندان تهرانی و دیگر کلانشهرها داشته است. تأثیراتی که نه تنها از نظر اقتصادی بلکه در تغییر شیوه زندگی و زیست شهری هم دیده میشود.
تهرانیها و ساکنان بعضی کلانشهرهای کشور مثل اصفهان و مشهد چند سالی است که مالها را شناختهاند. ساختمانهای عظیم تجاری که در آنها همهچیز پیدا میشود. جایی برای گردهمایی برندهای معروف، مغازههای لوکس و در کنار آنها سالن سینما، شهربازی، کارواش و البته مجموعه رستورانهایی که به آن میگویند فودکورت. مالها که تعداد آنها به سرعت رو به افزایش است نه فقط از نظر اقتصادی و تاثیرشان بر سیمای شهر که از نظر اجتماعی هم بر سبک زندگی و عادات روزمره ساکنان شهرهای بزرگ تأثیر گذاشته است و البته روند این تاثیرگذاری در آینده با فعال شدن تعداد بیشتری از این مالها بیشتر هم میشود. با روند رو به گسترش ساخت و بهرهبرداری از مجتمعهای عظیم تجاری در شهری مثل تهران، در آینده نزدیک این تاثیرات به مراتب بیشتر هم خواهد بود. به گفته کارشناسان توسعه مالها در شهرهای بزرگ فضاهای عمومی را تقویت کرده و ایرانیها را که عمدتا اوقات فراغت را هم در خانههایشان میگذرانند از خانهها بیرون کشیده است. از سوی دیگر اما منتقدان میگویند شهری با این تراکم بالا که این روزها چند برابر سه دهه پیش ساختمان و جمعیت دارد دیگر توان پذیرش این همه تجاریسازی را ندارد و با این دست فرمان اگر پیش برود دیگر جایی برای زندگی نمیماند. فارغ از این حرفها روند ساختوساز مال در تهران و دیگر شهرها رو به افزایش است. شهرداریها هم از این تجاریسازیهای بزرگ که برای آنها بسیار هم پر درآمد است، حمایت میکنند و این گونه است که هر روز بر جمعیت مالها افزوده میشود. سوال این است که مالها و مراکز عظیم تجاری که ساخت بسیاری از آنها اکنون به پایان رسیده و در آستانه بهرهبرداریاند دقیقا بر چه بخشی از رفتارهای اجتماعی و سبک زندگی ما تاثیرگذاشتهاند؟ این تاثیرات خوب است یا اینکه جزو پیامدهای منفی محسوب میشود؟ با روند رو به گسترش تجاریسازی در تهران، چه آیندهای در انتظار این کلانشهر که نه، باید گفت ابرشهر است؟