در سالهای ۱۳۵۸تا ۱۳۶۰ ما سقوط علمی کامل داریم. این سقوط علمی کامل همینطور در ایام جنگ ادامه پیدا میکند تا اینکه اتفاق عجیبی رخ میدهد، آن اتفاق متضمن یک انقلاب هومبولتی بود.
تعداد زیادی از متخصصان علوم کامپیوتر و الکترونیک در سراسر جهان در تلاشند که روزی بتوانند زبان اشاره را با کمک تکنولوژی به گفتار تبدیل کنند. هرسال تعداد زیادی ویدئوی «خارقالعاده» و گزارشهایی از این پیشرفتها منتشر میشود. این متخصصان و مهندسان همچنین جوایز و بودجههایی میگیرند ولی اغلب از سوی یک کمیته ارزیابی که حتی یک زبانشناس یا یک ناشنوا هم ندارد. این موضوع هم در ایران و هم در خارج از ایران مسئله ساز شده است.
چه میشود اگر همه زبالههای پلاستیکی را بتوان به مصالح ساختمانی برای جمعیتهای کم درآمد تبدیل کرد؟ با وجودی که اقدامهای موجود امیدوار کنندهاند، اما هنوز راه درازی تا رسیدن به مقیاس صنعتی بازتولید باقی مانده است.
تصور ما از قلمرو نامرئی از اساس بر پایه تکنولوژی بنا شده است. برای فکر کردن به رابطه بدن خودمان در زیست روزمره جهانی که در آن بهسر میبریم، به تکنولوژی و ابزارهای در دسترس آن میپردازیم.
«جمجمهخوانی» تاریخِ طولانی و بغرنجی دارد و امروزه عملا یک توهین محسوب میشود. آیا جمجمهخوانی مدرن هم قربانیِ مجادلاتِ آکادمیک میشود؟
بهرهکشی از نیروی کار در استارتآپها چه تفاوتی با کار کارمندی دارد؟ نمونه عریان این وضعیت در تاکسیهای آنلاین است اما کمتر درباره سایتهای بازار کار آنلاین سخن به میان آمده است.
این در شب نوشته شده. در جنگ تاریکی جانب هیچ کس نیست. در عشق، تاریکی ضامن با هم بودن ماست.