«هر بار با زبیده مینشینیم، او اشک میریزد؛ من اشک میریزم. در حق او هم مثل بسیاری از هنرمندان ما ظلم شده و به حقش نرسیده است، پیدا کردن کسی مانند او سخت است. فکر نمیکنم کسی بتواند جای او را پر کند.» زبیده آزادی اغلب آوازهایی را میخواند که زنان در مراسم یا در هنگام کار، اجرا کردهاند و سینه به سینه به او رسیده است. از معدود زنانی است که در سیستانوبلوچستان از مجالس موسیقی سر در آورده و محدودیتهای زنان از سوی پدر، برادر و همسر را نداشته است. زبیده ۵۵ ساله حالا ۵ دختر و یک پسر دارد. او حتی زمانی که فرزند آخر خود را باردار بوده، برای اجرا همراه موسی بلوچ به خارج از ایران رفته است.
زهرا یک مادر تنهاست که دو فرزند نوجوان دارد، بههمیندلیل مجبور است تماموقت کار کند؛ بنابراین حقوقش با مردان همردهاش تفاوتی ندارد، اما بههرحال مردان مربی مشتری بیشتری دارند، چراکه زنان فقط میتوانند مشتری خانم داشته باشند که بخشی از همین زنان هم طالب مربی آقا هستند: «بعضی از زنها فکر میکنند مربی آقا نترستر است و ترجیح میدهند به جای مربی زن با مربی مرد رانندگی یاد بگیرند».
آیا ارتباطی بین رشد سیاستهای اقتصادی خشونتآمیزِ تحمیلیِ غیردموکراتیک، ناعادلانه و نابرابر و رشد جنایات علیه زنان وجود دارد؟
فمنیسمِ آینده فمنیسمِ «دیگر» است. نوعی از فمنیسم که میکوشد شاملتر باشد و پیوندهایش را با سایر جنبشهای رهاییبخش و کنشگران مستحکمتر کند، از جنبشهای آنتی-کاپیتالیست، آنتی-امپریالیست، ضد نژادپرستی و ضد قومیتگرایی گرفته تا کنشگران محیطزیست و فعالان جامعه الجیبیتیکیو. فمنیستهای آینده نه تنها برای زنانِ برآمده از طبقات اجتماعی مختلف، با نژادهای گوناگون و گرایشهای جنسیِ متفاوت و همچنین زنان با ناتوانیهای جسمانی خواهند جنگید، بلکه گامی فراتر از مرزهایشان خواهند برداشت و برای بیش از مسئله زنان مبارزه خواهند کرد.
فدراسيون فوتبال بايد توضيح بدهد كه چطور يك شبه تصميم گرفت بازي ایران و کره بدون تماشاگر باشد؟ كرهايها بابت اينكه در ايران تعدادي تندرو سر كار هستند كه به خاطر راه ندادن زنان به استاديوم حتي حاضر ميشوند منافع تيم ملي فوتبال را به خطر بيندازند بسيار خوشحال هستند.
جنبش زنان در خاورمیانه چه ریشه های مشترکی دارد؟ مریم رحمانی در این مقاله با مقایشه جنبش زنان در ایران و ترکیه از اشتراک و افتراق این دو جنبش حرف زده و با بررسی زمینههای تاریخی اجتماعی نظیر استعمار، به نقش ناسیونالیسم و تأثیرگذاری آن بر جنبش زنان در ترکیه و ایران پرداخته است.
«چطوری لاغر شدی؟ چه رژیمی گرفتی؟ به خانم های چاق هم یاد بده، خودشون را خیلی ول کردند»، « آره من خصوصا خانم های چاق بازیگر را می بینم خیلی حرص می خورم.». این تکه ای از مصاحبه فریدون جیرانی با مهران غفوریان است. نویسنده در این یادداشت به بهانه همین گفت و گو، درباره چاقی هراسی و اینکه چرا «چاقی، مسئلهای فمینیستی است» نوشته است.