فمنیسمِ آینده فمنیسمِ «دیگر» است. نوعی از فمنیسم که میکوشد شاملتر باشد و پیوندهایش را با سایر جنبشهای رهاییبخش و کنشگران مستحکمتر کند، از جنبشهای آنتی-کاپیتالیست، آنتی-امپریالیست، ضد نژادپرستی و ضد قومیتگرایی گرفته تا کنشگران محیطزیست و فعالان جامعه الجیبیتیکیو. فمنیستهای آینده نه تنها برای زنانِ برآمده از طبقات اجتماعی مختلف، با نژادهای گوناگون و گرایشهای جنسیِ متفاوت و همچنین زنان با ناتوانیهای جسمانی خواهند جنگید، بلکه گامی فراتر از مرزهایشان خواهند برداشت و برای بیش از مسئله زنان مبارزه خواهند کرد.
کنشگرِ تنها با چه راهکارهایی میتواند بیشترین پیوند را با بدنهای خاموش و نظارهگرِ اکنون، اما بیدار و کنشگرِ آینده ایجاد کند؟
میبایست یک صندلی خیالی، به قدمت حدود نیمقرن را به سودابه فضایلی اختصاص داد؛ صندلیای که هیچوقت نداشت، صندلیای از آنِ یک نویسنده متون ادبی.
منتقدان هنر روز به روز فریاد بلندتری بر سر هنرمندان میکشند که از زمانه و پسزمینه اجتماعیشان گسست بیشتری پیدا کردهاند، خوانش دوباره سه نمایشنامه از بیضایی در ارتباط با تاریخ اجتماعیاش اما، میتواند درهای تازهای بر فهم این ارتباط بگشاید.
یادداشت پیش رو در جستجوی پیدا کردن زنِ ایدهآلِ از اواخر دوران قاجار تا ابتدای جمهوری اسلامی است. زن ایدهآلی که گویا تحکیم گفتمان مسلط تنها به کمک بدن و حضور تعریفشده او ممکن بود.