جامعه
پیامدهای فساد در نظام سلامت مردم را تحتتاثیر قرار میدهد. غیر از پرداختهای غیررسمی (زیرمیزی) که در ایران شناخته شده است، نمونه دیگر فساد، پرداخت رشوه و حق حساب و فساد در تدارک دارو و سهامداری پزشکان در نظام سلامت است. بیمارستانهای خصوصی هم بهشدت غیرشفافند و هیچ اطلاعاتی نمیشود در آنها پیدا کرد.
آیا معلولیت سراسر نامطلوب و منفی است؟ آیا افراد به اصطلاح «سالم» لزوماً زندگی بهتری از افراد دارای معلولیت دارند؟ آیا بهتر و بدتر بودن، کیفیتی صرفاً جسمانی است یا برآیند جسم و محیط زندگی انسان؟
شاید عجیب به نظر برسد که هنوز در برخی نقاط ایران، اصلیترین خواسته مردم داشتن شناسنامه و هویت ایرانی باشد. تعداد چنین افرادی در استانی مثل سیستان و بلوچستان زیاد است. مریم سالها برای گرفتن شناسنامه بین ادارات دولتی سرگردان بوده و حالا به گفته خودش بدون شناسنامه زندگیش در حال متلاشی شدن است.
درمان رایگان کودکان کار به یک رویا تبدیل شده است. فرقی هم نمیکند ایرانی باشند یا مهاجر. با این حال برای کودکان کاری که فاقد اوراق هویتیند، اوضاع نسبت به سایرین بغرنجتر است.گزارشهای فعالان حقوق کودک نشان میدهد، برای کودکان مهاجر فاقد کارت اقامت که براساس آمارهای رسمی بیش از نیمی از کودکان کار را تشکیل میدهند، هزینههای درمان بعضی وقتها به سه برابر سایرین میرسد.