با سدسازی، خسارت سیلها نه از بین رفته و نه کمتر شده، اما سدسازان به خطرهای موهومی اشاره میکنند که در نبود این سازهها ممکن بود رخ دهد و با دامن زدن به این توهم، مسیر مدیریت آب و خاک کشور را به انحراف کشاندهاند.
زمین
همزمان که شهرهای ایران در یک ماه گذشته درگیر سیل و تبعات آن بودهاند، در افغانستان نیز سیل جاری شده بود. این گزارش، روایتی از سیل در کابل، پایتخت افغانستان است.
اینجا دیگه خونهی من نیست. سرم را به هر طرفش میچرخونم، جای اشیا و خودم را قبل از امروز به یاد میآورم. هر قدمی که برمیدارم، صدای شلقوشلوق گل و لای میره تا ته جونم. لجن انگار مکش داره، پایم را دو دوستی چسبیده. سهبار تمیز کردیم و هر بار، باز آب بالا میاد و همه جا بیشتر نم میکشه. من مار ندیدم ولی شنیدم تو خونهی همسایه اومده بود. حتما اینجا هم میآد. با دست خالی و پای برهنه چطور میتونم اینهمه لجن را از اینجا بیرون ببرم؟ حالا بیرون هم بردم، کجا بریزم جز توی کوچه؟ از توی همین کوچه، خودم باید بروم و بیام. این خونه باید تمیز بشه، همه جا بوی گند میآد و ته مغزم را اگه ببینید، هیچی جز خشم پیدا نمیکنید.
بخشی از ادبیات رسانهها، زنان را در کنار کودکان و سالمندان و افراد کمتوان به عنوان قربانیان فجایع طبیعی معرفی میکنند. این نگرش به جایگاه فرودست زنان دامن میزند.
در روزهای اخیر مناطق مختلف ایران از جنوب تا شمال درگیر بارندگی بیسابقه و به دنبال آن سیلابهای گسترده بودهاند. بارش و سیلی که به لحاظ شدت و وسعت آن در دهههای اخیر ایران بیسابقه بودهاند. این سیلابها منجر به تلفات جانی و خسارت سنگین و بیسابقه در اقصی نقاط ایران شدهاند. چه زمینههای طبیعی، اجتماعی و سیاسی در پس این سیلابها وجود دارد که چنین قدرت ویرانگری به آنها داده؟