نفت با شادگان میجنگد
گروههای اکتشاف نفت، بیوقفه در تالاب شادگان پیش میروند. و پرچمهای فتوحات خود را پیروزمندانه در جایجای هور بالا میبرند؛ پرچمهای کوچک قرمز و سفید در سمت راست جاده آبادان به ماهشهر. جاده از دل تالاب میگذرد و بعد از ماهها خشکیدگی با بارانهای آذرماه دوباره به محاصره آب درآمده است. گروههای نقشهبرداری با برافراشتن این پرچمها تالاب را برای گروههای بعدی لرزهنگاری نشانگذاری میکنند. لولههای بلند پلاستیکی که تا اعماق تالاب رخنه کرده و کابلهای چند کیلومتری زیر آب، حالا جایشان را به مرغابیها دادهاند. امسال مرغابیها راه گم کردهاند. و به جز معدودی کاکایی (پرندگان کنارآبزی) خبری از مرغابیها در این اطراف نیست.
پای نفت دوباره به تالاب بینالمللی شادگان باز شده است. اکتشاف نفت در بزرگترین تالاب ثبت شده کشور، در ماههای اخیر نگرانی از تکرار فاجعه تخریبهای نفتی در هورالعظیم را بیشتر کرده است. برخی از فعالان اجتماعی و کنشگران محیط زیست، با انتشار ویدیوهایی از فعالیت نفتیها، آنهم در فصل مهاجرت پرندگان، واکنش نشان دادهاند. حالا دوباره شائبه خشکی تعمدی یک تالاب دیگر برای استخراج بیدردسر نفت، به میان آمده است.
خبرها در شهر کوچک شادگان زود دست به دست میشود، حالا مدتی است که اخبار اکتشاف نفت در هور، سر زبانهاست. اهالی و آنهایی که مسافر جاده آبادان- ماهشهر هستند، از روی مینیبوسهایی که کارگران را پیاده میکنند یا وانتهایی که دهها پرس ناهار توزیع میکنند، و یا چراغانی شبانه دکلها و نگهبانها، وسعت کار را تخمین میزنند: «گویا محدوده کارشان بسیار وسیع و در کل تالاب مشغول فعالیت هستند و از جنوب غرب به سمت عمق تالاب در حال پیشرویاند. اما واقعا دارند مجهول کار میکنند و اطلاعی از برنامهشان نداریم.»
محمد موسوی، فعال اجتماعی و عضو گروه مطالبهگری فرهیختگان شادگان میگوید: «از حدود دو سال پیش فعالیت پیمانکاران نفت را در تالاب مشاهده کردیم اما از اوایل دیماه متوجه شدیم که عملیات لرزهنگاری برای اکتشاف نفت در حال انجام است. روزانه دهها نفر با خودرو و تجهیزات مخصوص را در کنار جاده آبادان به ماهشهر میدیدیم که بعد از اعتراضات در فضای مجازی، کارشان را کمتر کردند.»
به گفته او نگرانی تازه این است که «اتفاقات تلخ هورالعظیم، در اینجا هم تکرار شود و تالاب را برای استخراج نفت بخشکانند». به همین دلیل در نامهای از طرف گروه مطالبهگری «مجمع فرهیختگان شادگان» از اداره حفاظت محیط زیست شهرستان سوال کردهاند و آنها در جواب گفتهاند که این اقدامات با مجوز بوده و فعلا متوقف شده است.
خیمه نفت در سرزمین پرندگان مهاجر
تالاب مرزی هورالعظیم، در غرب خوزستان، را سال ۸۷ به وزارت نفت واگذار کردند. استخراج نفت، آخرین ضربه بود به بازمانده تالابهای بینالنهرین که قبل از آن هم با سدسازی و جادههای نظامی نیمهجان شده بود. احمدرضا لاهیجانزاده، معاون سابق سازمان حفاظت محیط زیست گفته بود که هورالعظیم با مجوز شورای عالی امنیت ملی به نفع چینیها و برای استخراج ارزانتر نفت، خشک شد. شرایط اما در شادگان که از سال ۱۹۷۵ در کنوانسیون بینالمللی تالابها ثبت شده، و از سال ۱۹۹۳ وارد فهرست قرمز تالابهای بینالمللی (لیست مونترو) شده، حساستر است؛ تالابی که با بیش از ۵۰۰ هزار هکتار، به تنهایی بیش از یک سوم مساحت تالابهای ثبتشده کشور در رامسر سایت (کنوانسیون بینالمللی تالابها) را به خود اختصاص داده است.
معاون محیط زیست طبیعی حفاظت محیط زیست خوزستان دادن مجوز به وزارت نفت برای عملیات اکتشاف از روش لرزهنگاری را تایید میکند: «اکتشاف نفت (لرزهنگاری) با عنوان پروژه پانیذ در یک هزار و ۹۰۰ کیلومتر در حال انجام است که ۹۰ درصد این پروژه در تالاب شادگان قرار دارد. مجوز اولیه در سال ۹۷ صادر و یک بار هم تمدید شده است. لرزهنگاری سهبعدی نیز از اواخر تیرماه ۹۹ شروع شده و برنامه این است که این پروژه در چهار فاز اجرا شود. در حال حاضر فاز نخست آن در شمال و شرق جاده آبادان- ماهشهر در حال انجام است که بخش کمی از آن باقی مانده و سه فاز دیگر آن نیز در جنوب جاده آبادان- ماهشهر خواهد بود.»
عادل مولا میگوید: «فیلمهای منتشر شده در فضای مجازی مربوط به زمانی است که نفتیها در کنارههای جاده آبادان- ماهشهر مشغول فعالیت بودند که به دلیل آغاز برنامه سرشماری پرندگان متوقف شد و به سمت خارج تالاب هدایت شدند اما قرار است برنامه خود را از ۱۵ اسفند دوباره آغاز کنند.» تالاب بینالمللی شادگان یک اکوسیستم وسیع متشکل از تالابهای شیرین و شور، به علاوه خلیج جزر ومدی خورموسی و جزایر آن است. این تالاب از مهمترین توقفگاههای پرندگان مهاجر در دنیاست. ادارهکل حفاظت محیط زیست خوزستان چهار «منطقه امن» در تالاب شادگان برای گروههای اکتشاف نفت مشخص کرده که فعالیت در آنها ممنوع است: زیستگاه فلامینگوها، شرق خور دورق و محل زادآوری پلیکان، مرکز تالاب در محل روستای صراخیه که قسمت شیرین تالاب است.
مولا میگوید: «مجوز پروژه پانیذ با چهار شرط صادر شده. شرط اصلی اینکه لرزهنگاری در مناطق امن انجام نشود، مگر اینکه زمان و مکان آن را اداره محیط زیست تعیین کند. شرط دوم توقف عملیات در زمان مهاجرت پرندگان به ویژه در فصل سرشماری زمستانه است. شرط سوم این است که از اواخر اسفند تا اواخر تیرماه که فلامینگوها شروع به لانهگزینی و جوجهآوری میکنند، فعالیت ممنوع باشد و شرط چهارم هم اینکه آشیانههای پرندگان تخریب نشود. قرار شده که قبل از اجرای هر فاز، جلسه و هماهنگی صورت گیرد و تعداد روزهای کاری، محل استقرار و تجمع نیروها و مختصات محل فعالیت هم به ما اعلام شود. همچنین تخلیه نکردن پسماند، آسیب نرساندن به محیط و حیات وحش، عدم ساختمانسازی و ایجاد مستحدثات از دیگر الزامات زمان لرزهنگاری است.»
نفت و هور
گروههای اکتشاف نفت، بیوقفه در تالاب شادگان پیش میروند. و پرچمهای فتوحات خود را پیروزمندانه در جایجای هور بالا میبرند؛ پرچمهای کوچک قرمز و سفید در سمت راست جاده آبادان به ماهشهر. جاده از دل تالاب میگذرد و بعد از ماهها خشکیدگی با بارانهای آذرماه دوباره به محاصره آب درآمده است. گروههای نقشهبرداری با برافراشتن این پرچمها تالاب را برای گروههای بعدی لرزهنگاری نشانگذاری میکنند. لولههای بلند پلاستیکی که تا اعماق تالاب رخنه کرده و کابلهای چند کیلومتری زیر آب، حالا جایشان را به مرغابیها دادهاند. امسال مرغابیها راه گم کردهاند. و به جز معدودی کاکایی (پرندگان کنارآبزی) خبری از مرغابیها در این اطراف نیست.
جمعیت زیاد گروههای نقشهبردار، خودروها و قایقها، بخصوص قایقهای تالابی (Airboat) با آن صدای سرسامآور که پرندههای مهاجر را میترساند و فراری میدهد، درگیری محیطبانها با گروههای اکتشاف را از همان روزهای نخست رقم زد. بعد از اخطار و توقیف ابزار، برای یکی دو ماه تعداد گروهها کمتر و جاده خلوتتر شد. اگرچه این آرامش موقتی از نیمه اسفند ماه با فعال شدن همه گروههای اکتشاف، دوباره بر هم میریزد.
ناظر ارشد عملیات ژئوفیزیک مدیریت اکتشاف نفت میگوید: «برخوردهایی که قبلا با محیطبانها پیش آمد بخاطر تداخل برنامه زمانبندی ما با محیط زیست بود، به همین دلیل جمعیت را در نقاط حساس کم کردیم. عملیات اکتشاف از چند سال قبل با برنامهریزیهای گسترده انجام میشود و سعی میکنیم شرایط محیطی را رعایت کنیم. اما چون تعداد پرسنل در لرزهنگاری سه بعدی بیشتر است، بالطبع کنترل کردن آنها نیز دشوارتر است. بنابراین ما تخریب را رد نمیکنیم و نمیتوانیم بگوییم که کار صد درصد درست انجام میشود. البته تلاش داریم با برنامههایی در قالب اچ.اس.ای خطرات را به حداقل برسانیم، با اینحال همیشه یکسری خطاهایی میماند. حالا بعضیها روی همین خطاها تمرکز میکنند و وقتی آشنا نباشند بزرگنمایی میشود.»
مهران نیکو با بیان اینکه در لرزهنگاری سه بعدی تخریب ناشی از انفجار اتفاق نمیافتد، ادامه میدهد: «میتوانیم بگوییم ما یکی از عوامل کاهش پرندگان هستیم نه تنها عامل آن. مثلا الان بهخاطر سدها یا کاهش بارندگی، هم آب تالاب کم شده و هم زهابهای نیشکر در آن تخلیه میشود؛ پس خسارت نیشکر بیشتر است اما در حال حاضر حساسیتها روی کار ماست.» لرزهنگاری دوبعدی در تالاب شادگان حدود ۱۵ سال پیش انجام شد که برای بهدست آوردن اطلاعات اولیه و برآورد قطعیت در منطقه بود و لرزهنگاری سهبعدی اکنون برای بهدست آوردن جزئیات انجام میشود. نیکو میگوید: «دلیل فاصله زمانی بین این مطالعات سیاستهای دولت و اولویت مطالعات مخازن مشترک بوده است. پروژه پانیذ در سال ۹۸ افتتاح شد و قرار بود اواخر سال ۱۴۰۱ به اتمام برسد اما احتمالا تا ۱۴۰۲ به طول بینجامد که این مساله به توانایی پیمانکار و به روز شدن تجهیزات بستگی دارد. البته این طولانی شدن به ضرر ما تمام میشود.»
پروژه لرزهنگاری سهبعدی پانیذ، بزرگترین پروژه لرزهنگاری آبی- خاکی کشور اعلام شده که با اعتباری بالغ بر سه هزار میلیارد ریال شهرستانهای شادگان، آبادان، ماهشهر و دارخوین را در برمیگیرد. پانیذ اما نخستین دستاندازی نفت به تالاب شادگان نبوده و پیش از آن میدان نفتی منصوری که در سال ۱۳۵۳ به تولید رسید، بخش بزرگی از تالاب را خشک کرده است.
نیکو تاکید میکند: «نفت قطب اقتصادی ماست، پس ما مجبوریم. نمونههای زیادی داریم که استخراج در شرایط دشوار انجام شده مثلا بزرگترین مخزن خاورمیانه زیر شهر اهواز (میدان اهواز) قرار دارد و ما ناچار شدیم برای اینکه خسارت نزنیم هزینه را بالا ببریم و چاه انحرافی بسازیم.»
دو ماه پیش بود که محمد درویش، فعال محیط زیست با انتشار ویدیویی از فعالیت نفتیها در بخش خشکشده تالاب شادگان، نسبت به خشکاندن هور برای استخراج ارزانتر نفت هشدار داد. نیکو اما میگوید: «نفت هیچ دخالتی در رسیدن آب به تالاب ندارد، یک مصداق بیاورید که ما در جایی آب را به روی تالاب بسته باشیم. بر چه اساسی ما را متهم میکنند که تالاب را خشک کردیم؟»
تالاب تشنه
محمدجواد اشرفی، مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان همچنین خشکاندن تعمدی تالاب شادگان را تکذیب میکند: «اینکه حقابه تالاب، برابر نیاز آبی آن تامین نمیشود، شکی در آن نیست و ما هم تایید میکنیم. اما اینکه تصور کنیم تعمدا و برای فراهم کردن شرایط استخراج نفت تالاب را خشک کرده باشیم صحت ندارد و این شائبه را قویا تکذیب میکنیم. تلاش حداکثری ما برای تامین حقابه بوده. اکنون ورود آب بارندگی از طریق رودخانه جراحی، کانال انتقال آب از کارون و زهابهای نیشکر با کیفیت نسبتا خوب را داریم و در کنار آن با مسدود کردن کالورتهای جاده آبادان به ماهشهر تلاش کردیم از خروج آب شیرین جلوگیری کنیم.»
مطالعات حقابه تالابهای خوزستان، برای حداقل ۸۵ هزار هکتار از مساحت تالاب شادگان ۱.۵ میلیارد مترمکعب حقابه تعیین کرده است، این در حالی است که در ۲سال گذشته تقریبا آبی از رودخانه جراحی (منبع تغذیه اصلی) به این تالاب نرسیده و در برخی مواقع ورودی آب کمتر از یک مترمکعب برثانیه بوده است. بنا به گزارش ادارهکل حفاظت محیط زیست خوزستان، در تابستان گذشته ۶۰ درصد و هم اکنون ۸۰ درصد تالاب شادگان آب دارد، اگر چه عمق آب در همه نقاط یکسان نیست و در برخی جاها فقط زمین خیس است.
اشرفی میگوید: «مجوزی که صادر شده فعلا برای عملیات اکتشاف نفت از طریق لرزهنگاری است و تاکنون هیچ مجوزی برای حفاری و بهرهبرداری صادر نکردیم. این مجوز مشروط است و در چند موردی هم که پیمانکار رعایت نکرده برخورد و عملیات را متوقف کردیم.»
او تصریح میکند: «اگر قرار شود در آینده مجوزی داده شود باید از روشهای مهندسی جدید استفاده کنند. ما با روشی که در بهرهبرداری هورالعظیم صورت گرفت موافق نیستیم و نمیگذاریم در شادگان تکرار شود. در هورالعظیم در مقطعی به دلیل مخازن مشترک ملاحظاتی شد ولی در تالاب شادگان قطعا تصمیمات ما بسیار متفاوت خواهد بود. البته هنوز اظهار نظر زود است چون چیزی از وضعیت مخازن نمیدانیم.»
سارقان حقابه
معیشت بیش از ۱۰۰ هزار نفر از مردم محلی به تالاب شادگان وابسته است. با این حال همه برنامههایی که در چند دهه گذشته اجرا شده، گامی به سوی خشکاندن تالاب شادگان بوده؛ از سد مارون بر روی رودخانه مارون-جراحی تا پنج سد زنجیرهای و هفت طرح انتقال آب روی رودخانه کارون و توسعه کشاورزی در بالادست. اهالی شادگان اما نقش ۲ کانال سیلاببر که در دهه ۷۰ و ۸۰ برای انحراف آب رودخانه جراحی ساخته شده را در خشک شدن تالاب شادگان بسیار حائز اهمیت میدانند.
فیصل عامری از فعالان محیط زیست شادگان میگوید: «سازمان آب و برق خوزستان روی رودخانه جراحی و در بالادست شادگان، «بند رامشیر» و «کانال سیلاببر رامشیر» را ساخته. این کانال آب رودخانه را منحرف و به قسمتی از تالاب هدایت میکند که امکان توزیع صحیح آن وجود ندارد. در واقع این آب در یک عرصه هفت هزار هکتاری محبوس و تبخیر و از حیز انتفاع خارج میشود. به این معنی که باقی زمینهای تالاب و کشتوکار نخلستانهای شادگان از این آب شیرین محروم میشوند و حقابهای دریافت نمیکنند. به همین دلیل است که حتی در مواقع سیلاب، باز هم پایین دست رودخانه جراحی خشک است.» کانال سیلاببر رامشیر به طول ۲۳ کیلومتر و با ظرفیت انتقال ۱۴۰۰ مترمکعب برثانیه است. او میگوید: «قرار بود کانال سیلاببر رامشیر، فقط در زمان سیلاب فعال شود تا مانعی برای آبگرفتگی شهرستانهای ماهشهر و شادگان باشد. اما عملا در همه روزهای سال، چه در ترسالی و چه خشکسالی، فعال است. با اعمال نفوذ برخی افراد، روی این کانال بهصورت غیرقانونی ۶۰ پمپ کار گذاشتند وحدود چهار هزار هکتار زمین کشاورزی توسعه دادند که حقابه پایین دست را بلعیده است.»
عامری کانال سیلاببر دیگری را نیز در خشکی تالاب شادگان موثر میداند: «کانال سیلاببر هدامه روی رودخانه جراحی که الباقی حقابه رودخانه را منحرف و به خور زنگی و دریا منتقل میکند.»
موسوی، فعال اجتماعی شادگان هم میگوید: «با توجه به شواهد ما یقین داریم که تالاب شادگان در حال خشک شدن است. کانالهایی که ساختند، آب را منحرف میکنند و راه نفس تالاب را گرفتهاند. این کانالها قرار بود سیلاب را منتقل کنند نه حقابه تالاب را، آن هم حالا که خشک است و فقط از زهاب نیشکر پر شده. از ۲ سال پیش متوجه شدیم حتی در زمان سیل و بارندگی، آبی از رودخانه جراحی به تالاب شادگان نمیرسد. هم ماهیگیران و هم نخلداران منتظر آب میشوند ولی خبری از آب نیست. در این ۲ سال چرا حقابه تالاب داده نشد؟»
موسوی ادامه میدهد: «مشکل ما برداشت سرمایه ملی نیست چون هیچوقت درآمد آن برای ما نبوده. نفت و فولاد و نیشکر و بندر که در شادگان راه انداختند هیچوقت روی معیشت مردم تاثیر چندانی ندارد. اما خواسته ما این است که جلوی اثرات منفی آنها را بگیرند. نفت را از روشهای استاندارد برداشت کنند نه اینکه تالاب را خشک و مثل هورالعظیم نابود کنند. زندگی ما وابسته به آب است. از زمان اجدادمان زندگی ما به نخل و تالاب و کشت صیفیجات وابسته بود. با خشک کردن تالاب ، ۱۳۰ هزار نفر اهالی شادگان کجا بروند؟ بروند حاشیه یزد و اصفهان کارگری کنند؟»
قربانی نفت
مطالعات محیط زیستی نشان میدهد که تالاب بینالمللی شادگان ۱۷ جامعه اصلی گیاهی شامل ۱۱۰ گونه، ۴۰ گونه پستاندار، ۱۷۴ گونه پرنده، هشت گونه خزنده، سه گونه دوزیست و بیش از ۸۱ گونه از ماهیان را در خود نگهداری میکند. طبق طرح ارزشگذاری اقتصادی تالاب بینالمللی شادگان که توسط دانشگاه شهید چمران اهواز انجام شده، هر هکتار از این تالاب (منهای خورموسی) معادل ۴۲۷ هزار دلار ارزش دارد که فقط معطوف به خدمات استفادهای است. آیا تالاب بینالمللی شادگان هم قربانی نفت میشود؟