شهرداری تهران قرار است قیمت بلیت مترو را افزایش دهد، این در حالی است که هزینه استفاده از خودروی شخصی هم از سال آینده بیشتر خواهد شد. محمدعلی نجفی، شهردار تهران بارها در محافل خصوصی و عمومی اعلام کرده یکی از سیاستهای اصلی او کاهش جمعیت تهران است. راهکار اصلی او برای این کاهش جمعیت هم گرانسازی زندگی در پایتخت است تا قسمتی از جمعیت شهر که توان تامین هزینههای زندگی در پایتخت را ندارند به شهرهای دیگر مهاجرت کنند.
«پاککردن چهره شهر» از هر آنچه برای مسئولان ایرانی نامطلوب است، شیوه دلخواه آنان برای حل مسائل است: پاککردن چهره شهر از معتادان، پاککردن حضور کودکان کار از سطح شهر، «ساماندهی و جمعآوری» دائمی دستفروشان و حالا فرستادن مردم معترض به سیاستهای دولتمردان به گوشهای از شهر که کمتر و کمتر نادیدهگرفته شوند.
بازار شایعه و گمانهزنی این روزها در راهروهای شورای شهر تهران داغ است. گفته میشود کارکنان شورای شهر با توجه به معرف خود در پرونده استخدامی «ستارهدار» شدهاند و آنها که معرفشان اصولگرایان تندرو بودهاند در اولویت اخراج قرار دارند.
از میان گزینههای شهرداری تهران هرکسی بر این صندلی تکیه کند یکی از محبوبترین شیوههای مدیریت در ایران را دنبال خواهد کرد: تقدم توسعه کالبدی و اقتصادی به اجتماع، محیط زیست، فرهنگ و حتی وضعیت زندگی مردم.
به اعتقاد اصلاحطلبان رقابت گروههای مستقل با این گروه سیاسی به نفع جریان اصولگرا تمام میشود و باعث ورود اعضای «غیرخودی» به شورای شهر میشود. اما حضور افراد «غیرخودی» در شورای شهر چه ضرری دارد؟ برای پاسخ به این پرسش باید کارنامه یکی از دورههای شورای شهر تهران را مرور کنیم که تمام اعضای آن را اصلاحطلبان تشکیل میدادند.
معدنچیان دو هفته پیش از انتخاب رئیس بعدی دولت اگر بخت یارشان باشد در چند تبلیغ انتخاباتی و یکی دو مناظره نامشان برده خواهد شد و چه بسا اشکهایی هم برای آنها ریخته شود، اما آنها با همان چهرههای سیاهشده از غبار زغالسنگ چند روز دیگر به همان روزگار سیاه خود بازخواهند گشت.
رحمتالله حافظی نه بین اصلاحطلبان جایی داشت، نه دوستان اصولگرایش با او همراه بودند و نه متخصص شهرسازی و مدیریت شهری بود اما به تاثیرگذارترین چهره شورای چهارم شهر تهران تبدیل شد. او در میانه فساد و سیاست در مدیریت شهری، چهره یک نماینده مستقل منتقد را تصویر کرد.
اطلاعات بیلبوردهای تهران که هر روز نقش و نگار تازهای به خود میگیرند شاید موضوع سادهای به نظر برسد، اما برای شهرداری اینطور نیست. مدیران شهرداری چهار سال به پرسشهای مکرر شورا درباره بیلبوردها پاسخ نداند و در نهایت با محرمانه اعلامکردن این اطلاعات در نظارت را مهر و موم کردند.
بعضی از مردم و اعضای شورای شهر تهران چیزهای عجیبی از شهردار تهران میخواهند. آنها از محمدباقر قالیباف میخواهند خودکشی کند، آن هم در روز روشن و جلوی چشم میلیونها نفر. خب باید به قالیباف حق داد که این خواسته «غیرمنطقی» را نپذیرد. استعفا یا حتی عذرخواهی برای یکی از جاهطلبترین و بلندپروازترین سیاستمداران ایران دست کمی از خودکشی ندارد.