skip to Main Content
تهران نولیبرال
اقتصاد جامعه زیراسلایدر سیاست

درباره كتاب تجاری‌سازی و مصرف‌گرايی نوشته ميثم سفرچی

تهران نولیبرال

«تهران شهری با حداقل فضاهای عمومی است» و به تعبير يان گل، شهری غيرانسانی، شهری كه پروژه‌های آن و البته مسير توسعه آن «چيزي غير از رفاه مردم است.» اين مدعای اصلی سفرچی در كتاب حاضر است كه در آن می‌كوشد توضيحی عالمانه برای آن ارايه كند و بدين منظور به حوزه‌های خاصی از علوم اجتماعی، مطالعات شهری، مطالعات فرهنگی و اقتصاد سياسی رجوع كرده است، با تاكيد خاص بر مراكز خريد و مگامال‌هايی كه روز به روز و به‌رغم مشكلات اقتصادی و معيشتی روزافزون در گوشه و كنار شهر سر بر می‌آورند.

«ماجرا از چه قرار است؟ تهران در دو دهه گذشته دایما نابرابرتر، لوکس‌تر و البته به مراتب غیرانسانی‌تر شده، از طرفی برج‌ها و مراکز تجاری سر بر می‌آورند، پروژه‌های زیرساختی برای تامین دسترسی این فضاها به راه می‌افتند، شهرداری دایما در حال کلنگ‌زنی و افتتاح ابرپروژه‌ها بود و از طرف دیگر هوا آلوده‌تر، ترافیک شدیدتر، کیفیت زندگی پایین‌تر و… چطور می‌شود این وضعیت را توضیح داد؟»

کتاب «تجاری‌سازی و مصرف‌گرایی» با عنوان فرعی «تحول فضا و فرهنگ شهری در تهران» نوشته میثم سفرچی کوششی ارزنده برای پاسخ به این پرسش است. این کتاب در ۳۳۶ صفحه با قطع وزیری به تازگی به همت نشر نی، در شمارگان ۱۱۰۰ نسخه به قیمت ۸۶ هزار تومان منتشر شده است.

جامعه‌شناس دغدغه‌مند
نویسنده کتاب میثم سفرچی (۱۳۹۹-۱۳۶۱) جامعه‌شناس جوانی است که با ناباوری و اندوه، اسفندماه ۱۳۹۹ بر اثر ابتلا به بیماری درگذشت. فعال اجتماعی کوشایی که گذشته از تحقیقات و پژوهش‌های علمی درباره موضوعات حساس و مساله‌انگیزی چون قتل‌های سریالی پاکدشت (موضوع رساله کارشناسی ارشد) و پدیده پاشایی، در عرصه عمل نیز بسیار فعال بود و به معنای دقیق، نظر و عمل را باهم می‌آمیخت. برای مثال در جریان تحقیق درباره نابرابری شدید در استان سیستان‌وبلوچستان و ارایه گزارش‌هایی روشنگرانه در این زمینه، با دوستانش به نوسازی مدرسه‌ای در چابهار پرداخت.  کتاب حاضر درواقع رساله دکترای دکتر سفرچی در گروه جامعه‌شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران است که پس از یادداشت کوتاه شکوفه اکبری، از یک پیشگفتار و هفت فصل با این عناوین تشکیل شده است: ۱. مقدمه ۲. نولیبرالیسم و شهر ۳. مسیرهای نولیبرال‌سازی در جهان ۴. مدیریت شهری و تحول فضاهای تجاری تهران ۵. مرکز خرید به مثابه فضای اجتماعی ۶. مصرف گرایی به مثابه سبک زندگی و  ۷. به سوی یک چارچوب تحلیلی برای فهم تحولات تهران.

کالایی‌سازی شهر
«تهران شهری با حداقل فضاهای عمومی است» و به تعبیر یان گل، شهری غیرانسانی، شهری که پروژه‌های آن و البته مسیر توسعه آن «چیزی غیر از رفاه مردم است.» این مدعای اصلی سفرچی در کتاب حاضر است که در آن می‌کوشد توضیحی عالمانه برای آن ارایه کند و بدین منظور به حوزه‌های خاصی از علوم اجتماعی، مطالعات شهری، مطالعات فرهنگی و اقتصاد سیاسی رجوع کرده است، با تاکید خاص بر مراکز خرید و مگامال‌هایی که روز به روز و به‌رغم مشکلات اقتصادی و معیشتی روزافزون در گوشه و کنار شهر سر بر می‌آورند. کتاب می‌کوشد نشان دهد که چه اتفاقی در عرصه سیاست‌گذاری شهری و به‌طور کلان در حوزه اقتصاد سیاسی جامعه ایران در حال وقوع است و این اقدامات، براساس کدام رویکردها به جامعه به‌وقوع می‌پیوندد و چه پیامدهایی در زندگی اجتماعی و فردی افراد دارد. به نوشته خود سفرچی او در این کتاب «از بحث فضای عمومی شهری به سمت اقتصاد سیاسی شهر و توضیح نسبت سرمایه، جذب مازاد و سیاست و مدیریت شهری کشیده می‌شود.» سفرچی که به اذعان کتاب حاضر و مقالاتش، آشنایی عمیق و گسترده‌ای با مطالعات مدرن شهری دارد، مقدمه کتاب را با اشاره به «چرخش بنیادین» مباحث مربوط به شهر از دهه ۱۹۸۰ میلادی آغاز می‌کند، چرخش از پارادایم‌های مدیریت‌گرایی و مصرف کالاهای عمومی و تمرکز بر توزیع خدمات عمومی به سمت کسب سرمایه و کالایی‌سازی شهر و ظهور شهر نولیبرال. از نظر او تهران هم خصوصا در دو دهه گذشته به این مدل جهانی نزدیک شده و در آن پول و کسب سود بیشتر مبنای مناسبات است و پیوندهای اجتماعی در آن سست شده. یکی از پیامدهای این چرخش، ظهور انسان مصرف‌گرایی است که هرروز در دایره مناسبات اجتماعی، خود را محدود و محدودتر می‌یابد.  یکی از خطوط این تحول، تجاری‌شدن، کاهش عمومیت و محدودشدن فعالیت‌ها در فضاهای عمومی است. «اگر در گذشته خیابان محل تجمع، فعالیت مدنی و اجتماعی و البته تعامل و وقت‌گذرانی عموم مردم بود؛ امروز با پیدایش فضاهای شبه‌عمومی مثل پاساژها، مراکز خرید، مال‌ها و فضاهای فراغتی دیگر، خیابان کارکردهای فضاهای عمومی را از دست داده  و شهر به کالای مصرفی تبدیل شده است.  نویسنده در ادامه مقدمه تاکید می‌کند که برای بررسی ابعاد و زمینه‌های این مصرف‌گرایی مجموعه‌های تجاری تهران در دوره شهرداری محمدباقر قالیباف را مدنظر دارد، زیرا «اگرچه رشد فضاهای تجاری از دور مدیریت غلامحسین کرباسچی بر شهرداری تهران آغاز شده بود» اما در دوره شهرداری قالیباف به شکوفایی رسید.» او همچنین در مقدمه به منابع و داده‌ها پرداخته و روش خود را به اختصار توضیح می‌دهد. سپس رویکرد نظری دیوید هاروی و خوانش او از مارکس و لفور مساله کتاب و پیگیری پاسخ‌ها را صورت‌بندی می‌کند. هاروی با تفکیک سه معنا از فضا یعنی فضای مطلق (زمان و فضای اشیا)، فضای نسبی (فضای فرآیندها و حرکت) و فضا رابطه‌ای (فضای پدیده‌های غیرمادی اما عینی)، مفهوم دیالکتیک فضا را مطرح می‌کند. «از نظر هاروی تنش دیالکتیکی میان این سه مفهوم از فضاست که امکان شناخت درست فضا را ممکن می‌سازد.» با این توصیف کتاب می‌کوشد نشان بدهد که فضاهای خرید و به‌طور کلی فضاهای شهری جدید در تهران، برمبنای دیالکتیک و مناسبات کدام نیروها و به چه شکل و در چه زمینه‌ای، شکل گرفته‌اند.

سرمایه‌داری با حال
فصل دوم کتاب با عنوان نولیبرالیسم و شهر، به پیوند نظریه انتقادی و نظریه شهری اختصاص دارد و پس از توضیح مفاهیم کلیدی مثل نولیبرالیسم و اقتصاد سیاسی و حکمرانی و نفع و سوژه و شهرهای نولیبرال، چهار عنصر اصلی سیاست‌های نولیبرالی در عرصه شهری را چنین معرفی می‌کند: ۱. کوچک‌سازی ۲. خصوصی‌سازی ۳. مقررات‌زدایی ۴. جهانی‌سازی. مفهوم «سرمایه‌داری با حال» یکی دیگر از مفاهیم مهم و روشنگری است که در این فصل معرفی شده. به نوشته سفرچی، «این مفهوم تلاشی است برای توضیح محبوبیت آشکاری که مبنای مشروعیت سرمایه‌داری نولیبرالی است؛ محبوبیتی که می‌توان آن را حتی در میان کسانی دید که به واسطه این نظام نابرابر و استثماری دچار محرومیت شده‌اند.» به‌طور خلاصه این فصل، معرفی کاملی از چارچوب تحلیلی نقد نولیبرالیسم در حوزه مطالعات شهری ارایه می‌کند، ضمن آنکه از محدودیت‌های تعریفی، توصیفی، تحلیلی و هنجاری این رویکرد نظری غافل نیست. از نظر سفرچی، نقد نولیبرالیسم، در عدم توجه به این محدودیت‌ها، می‌تواند به ایدئولوژی جدیدی در کنار ایدئولوژی بازار تبدیل شود و به جای توضیح وضعیت، مخاطب را گمراه سازد.

همچنین بخوانید:  تركيب خاويار و كله پاچه در اركستر سمفونيك ملي ايران

شهر به مثابه برند
نویسنده در فصل سوم با عنوان مسیرهای نولیبرال‌سازی در جهان، به شباهت‌ها و تفاوت‌های این مسیر در چهار منطقه می‌پردازد: ۱. نیویورک ۲. آسیای جنوب شرقی ۳. خاورمیانه و ۴. ایران. او نشان می‌دهد که اهداف نولیبرال‌سازی، در مکان- زمان‌های مختلف، براساس شرایط و امکانات متفاوتی امکان‌پذیر است. او برای مثال نشان می‌دهد که در تجربه کشورهای عربی، این مسیر از خلال اتحاد نولیبرالیسم و دولت‌های نومحافظه‌کار و نواقتدارگرای عربی صورت گرفته و این سه الگو در آنها مشترک است: ۱. فقدان آشکار یا بی‌اهمیت بودن پروژه ایدئولوژیک دولت ۲. اتکای انحصاری به نظام نوپدرسالار یا حامی‌پرور حکمرانی ۳. توانایی جذب نخبگان یا حتی ساختن آنها. از دید او در اکثر کشورهای عربی مثل مصر، لبنان، مراکش، «اعمال سیاست‌های نولیبرالی و عضویت در سازمان‌های بین‌المللی، مثل سازمان تجارت جهانی، منجر به تضعیف سیاست‌های اشتغال دولتی، از دست رفتن مزیت‌های صنایع داخلی به واسطه رقابت سیاست‌های ضد نیروی کار» شده و «با تضعیف اتحادیه‌های کارگری و کنترل بیشتر دولت بر تعارضات نیروی کار از تضادهای اجتماعی هم سیاست‌زدایی شده و مسائل مربوط به حقوق کار و بیکاری به حوزه خصوصی رانده شده است.»
دوبی، یکی از جالب‌توجه‌ترین تجربه‌هاست. جهانی‌ترین شهر خاورمیانه که به تعبیر نویسنده، نه یک شهر که یک برند است: «به مثابه رویایی جهانی مصرف طبقه مرفه و سبک زندگی مجلل فروخته می‌شود.» این شهر- برند همچنین کلید فهم پیوند سنت و نولیبرالیسم و بی‌اهمیت بودن دموکراسی در نظامی است که از ترکیب این دو ساخته می‌شود. شهری استعماری، نژادپرست و طبقاتی که بویی از دموکراسی نبرده است، به تعبیر دیویس یک «بهشت شیطانی» که از دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ به کانون پولشویی در خاورمیانه بدل شده و همزمان نقش پناهگاهی امن را برای مهم‌ترین گانگسترها و تروریست‌های منطقه بازی کرد. «دوبی هاب مالی شبه‌نظامیان القاعده است»، «شلوغ‌ترین ترمینال تجاری جهان» که به تعبیر دیویس حیاتش را ترس می‌گیرد.

اقتصاد سیاسی در مقابل مطالعات فرهنگی
بخش پایانی این فصل، به بررسی مطالعات شهری معاصر در ایران اختصاص دارد و مقالات و آثار نویسندگانی چون کاوه حسانی (۱۹۹۹) در مورد توسعه شهر تهران در دوره کرباسچی، مارینا فورتی (۲۰۰۸) با عنوان ارگ جدید: واحه‌ای کالیفرنیایی در میان بیابان ایرانی، آرنگ کشاورزیان (۲۰۱۰) در بحث توسعه مناطق آزاد مورد بحث قرار می‌گیرد. سفرچی در بخشی دیگر از همین فصل، کار دو تن از پژوهشگران مهم ایرانی در حوزه مطالعات شهری یعنی عباس کاظمی و آصف بیات مورد نقد قرار می‌گیرد. سفرچی کتاب اثرگذار کاظمی با عنوان «پرسه‌زنی و زندگی روزمره ایرانی» (۱۳۸۸) را «محافظه‌کارانه» و دلمشغول مفاهیم و نظریه‌ها و فارغ از اقتصاد سیاسی و شکل‌های غیرفرهنگی نظریه انتقادی می‌خواند و مقاله او با عنوان «مالی شدن شهر؛ از بقالی‌ها تا مگامال‌ها» (۱۳۹۴) را در همین چارچوب ارزیابی می‌کند. به باور سفرچی آصف بیات نیز در کتاب زندگی همچون سیاست (۱۳۹۰) تصویری رمانتیک از زندگی روزمره و مصرف به مثابه مقاومت ارایه می‌کند. از دید او، خاورمیانه بیات ایرانیزه است، ضمن آنکه تصویری که بیات از ایران ارایه کرده، چندان واقعی نیست.  سفرچی نشان می‌دهد که در مقابل هژمونی مطالعات فرهنگی و مفهوم مقاومت که بر پژوهش‌های پیشین حاکم بود، در کار پژوهشگرانی چون سهیل توانا و همکارانش و شیرین حسینی، نخستین‌ بارقه‌های مطالعاتی را مشاهده می‌کند که سیاست‌های توسعه‌ای نولیبرالی در شهر تهران را- مشخصا در حوزه مال‌سازی- نقد کرده‌اند. توانا و چاوشیان در مقاله فضای پرسه‌زنی در شمال تهران (۱۳۹۴)، نشان می‌دهند که فضای پرسه‌زنی در شمال تهران طبقاتی و تحت سلطه ارزش‌های بازاری است. توانا و همکارانش شفیعی و صدیقی، در پژوهش دیگری درباره فضای پرسه‌زنی در خیابان گلسار رشت (۱۳۹۴) همین رویکرد را دارند و کماکان در چارچوب مطالعات فرهنگی باقی می‌مانند، اما شیرین حسینی در پایان‌نامه‌اش با عنوان چند فریم از تهران: یک پژوهش مردم‌نگاران (۱۳۹۵) تصویر تهران در سه دوره قاجار، پهلوی و معاصر را پیگیری می‌کند و برای تصویرپردازی از تهران معاصر، سراغ سرمایه‌گذاران و مشاوران مجتمع‌های تجاری (مشخصا کوروش) رفته و از خلال مصاحبه با ایشان کوشیده ذهنیت‌شان در رابطه با شهر را آشکار سازد. برای مثال در مصاحبه با شهردار وقت منطقه ۵ تهران در سال ۱۳۹۴چنین آمده است: «مدیریت جهادی یک سبک مدیریت هست، ساخت‌وسازها ذیل یک‌سری برنامه‌ها و تفکرات فنی ایجاد می‌شود. اگر شما در ذهن‌تون از مدیریت جهادی، معنی تفکر صرفا انقلابی که با مظاهر مدرنیته یک مخالفت ریشه‌ای و عمیق و ذاتی داره که حتی بهش فکر نمی‌کنه، این دو تا را نباید مقابل هم قرار داد. یک دنیا بحث داره یک جاهایی باهم تلاقی می‌کنند ولی اینکه مدیریت جهادی ما نباید ساختمان شیک بسازیم این یک برداشت خیلی سطحی است. خیلی سطحی است.» (ص ۱۵۱-۱۵۰) به نظر سفرچی این جملات شهردار، شاهدی آشکار بر رویکرد حاکم بر نظام سیاسی- اقتصادی در جهت تلفیق خوانشی از سنت با نولیبرالیسم است، «گفتمانی که با توسعه نولیبرالی شهر تعارضی ندارد و با توسل به مفاهیمی مثل پیشرفت و رفاه مردم، انباشت از طریق تجاری‌سازی و مصرف‌گرایی را توجیه می‌کند. روشن است که در این ترکیب دموکراسی محلی از اعراب ندارد و با تبدیل شدن شهروندان به مشتری و تقلیل آزادی به آزادی مصرف جایی برای منازعات سیاسی ناشی از دموکراسی‌خواهی باقی نمی‌ماند.»

همچنین بخوانید:  ارزیابی جریان صورتی

برنامه‌ریزی شهری و پیامدهایش
فصل چهارم تحول اقتصادی شهرداری تهران و نسبت آن با سیاست‌ها و برنامه‌های شهری در حوزه فروش، تراکم، صدور پروانه ساخت و نهایتا تاثیر این تغییرات را بر توسعه فضاهای تجاری بررسی می‌کند. نویسنده با بررسی تغییرات بودجه شهرداری در ۱۲ سال اخیر، تاریخچه مختصری از منابع مالی شهرداری‌ها در ایران ارایه می‌کند و پس از بحث درباره طرح جامع و روند توسعه شهر و بررسی تخلف ساختمانی مازاد تراکم، روند صدور پروانه در شهرداری تهران را تحلیل می‌کند و «نشان می‌دهد که سیاست‌های مربوط به استقلال شهرداری‌ها از دولت که بعد از اجرای طرح تعدیل اقتصادی در اوایل دهه ۱۳۷۰ بر مدیریت کلان‌شهرها حاکم شد چگونه اقتصاد شهر و آرایش فضایی شهر را تغییر داد. در این دوره از یک طرف شاهد تورم بودجه شهرداری برای اجرای طرح‌های عظیم توسعه‌ای و از طرف دیگر شاهد رشد فروش تراکم، رشد درآمد ناشی از جریمه تخلفات ساختمانی و شاید مهم‌تر از همه رشد غول‌آسای مجوزهای صادره برای احداث فضای تجاری هستیم.» نویسنده در فصل‌های پنجم و ششم کتاب، به مراکز خرید به عنوان پدیده‌هایی اجتماعی و مهم‌ترین اثر آنها در زندگی اجتماعی یعنی رواج مصرف‌گرایی به مثابه سبک زندگی می‌پردازد. در فصل ششم نگرش‌های مثبت و منفی شهروندان به مال‌ها از خلال مصاحبه با ایشان دسته‌بندی می‌شود. در میان نگاه‌های مثبت به «مقولاتی چون پیشرفت، دادن حق انتخاب، تجربه آزادی و امنیت و در میان نگاه‌های منفی به مقولاتی چون نقش روابط قدرت و رانت در اخذ مجوزهای ساخت‌وساز، نادیده گرفتن مردم در فرآیند تصویب طرح‌ها و دادن مجوزهای قانونی به آنها، قدرت بالای مالکان و مدیران مال‌ها در تعیین اجاره و شرایط کار فروشگاه‌ها، نابرابری طبقاتی در توزیع فضایی این مراکز، قیمت بالاتر اجناس در مال‌ها، اغوا شدن برای خرید بیشتر در مال و تناقض سیاست‌های فرهنگی رسمی با توسعه این فضاها برمی‌خوریم. در این فصل همچنین پنج پیامد توسعه مال‌ها از نظر مشتریان چنین معرفی می‌شوند: ۱. پیامدهای شهری مثل افزایش ترافیک، مشکل پارکینگ، مختل شدن زندگی در محله…. ۲. افزایش مصرف‌گرایی ۳. تغییر الگوی گذران فراغت ۴. تغییر روابط اجتماعی و ۵. افزایش نابرابری و طرد.

پیشروی نولیبرالیسم 
فصل پایانی کتاب با گزین گویه‌ای روشنگر از اردبرینک درباره توسعه مال‌ها در ایران و نقش نهادهای شبه‌دولتی در این زمینه آغاز می‌شود. سفرچی در این فصل برای نشان دادن پیشروی نولیبرالیسم در تهران، برخی تفاوت‌های نظام مدیریت شهری در ایران با سایر نقاط جهان را برجسته می‌سازد، مواردی چون اختیارات کم شهرداری به عنوان یک نهاد صرفا خدماتی و غیرمستقل، ساختار متمرکز حکمرانی، توسعه‌گرایی دولتی، نفت و خوانش خاص از سنت از دیگر عواملی است که شکل نولیبرالیسم در ایران را متفاوت می‌کند. از دید سفرچی تهران به مثابه یک فضای مصنوع، تمامی تضادها، تنش‌ها و البته همدستی‌ها و اتحادها میان نیروهای مختلف و به ظاهر مخالف سیاسی و اجتماعی را منعکس می‌کند. همزیستی نوع خاصی از سنت‌گرایی با نولیبرالیسم، چارچوب اصلی این رویکرد است. تنش شدید میان این خوانش از سنت با فردگرایی یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های نولیبرالیسم ایرانی است، امری که سبب شده تصمیم‌گیران در ایران ضمن حرکت در مسیر نولیبرال‌سازی شهر، پیامدهای فرهنگی آن را محدود کنند.
تجاری‌سازی و مصرف‌گرایی کتابی مساله‌مند، مستدل و سرشار از اطلاعات، با رویکرد نظری روشن و دقیق است، گامی پیشرو در مطالعات شهری و به‌طور کلی علوم اجتماعی در ایران از پژوهشگری دغدغه‌مند و باسواد. میثم سفرچی، جامعه‌شناس فقید ایرانی در این کتاب ارزشمند از سطح مشاهدات و ظواهر آنچه در شهر در جریان است، ژرف‌تر می‌شود و مفصل‌بندی نیروهای شکل‌دهنده شهر را عیان می‌سازد. او نشان می‌دهد که چرا و چگونه تهران به شهری نابرابرتر، آلوده‌تر و زشت‌تر بدل شده و چه مناسباتی از نیروها، در تثبیت و تحکیم و بسط وضعیت کنونی نقش دارند. یادش گرامی و راهش مستدام باد. با امید.


هاروی با تفکیک سه معنا از فضا یعنی فضای مطلق (زمان و فضای اشیا)، فضای نسبی (فضای فرآیندها و حرکت) و فضا رابطه‌ای (فضای پدیده‌های غیرمادی اما عینی)، مفهوم دیالکتیک فضا را مطرح می‌کند. از نظر هاروی تنش دیالکتیکی میان این سه مفهوم از فضاست که امکان شناخت درست فضا را ممکن می‌سازد.


به باور سفرچی آصف بیات نیز در کتاب زندگی همچون سیاست (۱۳۹۰) تصویری رمانتیک از زندگی روزمره و مصرف به مثابه مقاومت ارایه می‌کند. از دید او، خاورمیانه بیات ایرانیزه است، ضمن آنکه تصویری که بیات از ایران ارایه کرده، چندان واقعی نیست.


میثم سفرچی، جامعه‌شناس فقید ایرانی در این کتاب ارزشمند از سطح مشاهدات و ظواهر آنچه در شهر در جریان است، ژرف‌تر می‌شود و مفصل‌بندی نیروهای شکل‌دهنده شهر را عیان می‌سازد. او نشان می‌دهد که چرا و چگونه تهران به شهری نابرابرتر، آلوده‌تر و زشت‌تر بدل شده و چه مناسباتی از نیروها، در تثبیت و تحکیم و بسط وضعیت کنونی نقش دارند.

0 نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top
🌗