ایران، گرمایش زمین و توافقنامه پاریس
پس از توافقنامهای که اخیرا در همایش تغییرات جوی پاریس به دست آمد، دو مسیر در آینده ایران متصور است؛ اجرایی شدن توافقنامه که به معنای اعمال تغییرات رادیکال در اقتصاد و شیوههای تولید و مصرف کشور خواهد بود، یا عدم التزام به آن که در آیندهای نه چندان دور منجر به غیرقابلسکونت شدن بخشهای وسیعی از کشور خواهد شد. رامین مسلمیان در این یادداشت این دو سناریوی احتمالی را بررسی میکند.
همایش تغییرات جوی پاریس با توافقنامهای قابل توجه به پایان رسید. در پاریس نزدیک به دویست کشور توافق کردند که دمای کره زمین نسبت به دوران پیش از انقلاب صنعتی نباید بیش از دو درجه و در صورت امکان تنها نزدیک به یک و نیم درجه سانتیگراد گرم شود. این کشورها تعهد دادهاند که تا میانه قرن بیست و یکم یعنی در طول ۳۴ سال به شرایط خنثی در تولید گازهای گلخانهای برسند. به این معنی که دیاکسیدکربنی بیش از آنچه توسط طبیعت قابل جذب است تولید نکنند. توافقنامه پاریس برخلاف نمونه مشابه ۱۸ سال قبلاش در کیوتو به لحاظ قانونی الزامآور نیست. بسیاری از منتقدان میگویند وقتی که توافقنامه الزامآور کیوتو در نهایت توسط ایالات متحده تایید نشد و هیچ وقت به طور کامل اجرایی نشد، توافق نامه غیرالزامی جدید چه شانسی خواهد داشت؟ اگر رئیس جمهور بعدی آمریکا یکی از نامزدهای جمهوریخواه باشد که به گرمایش زمین باور ندارد، آینده توافق چه خواهد شد؟ خوشبینترها به تجربه کشورهای مختلف از نتایج گرمایش زمین و مشکل آلودگی شدید هوا در چین و هند، دو کشور از بزرگترین تولیدکنندههای گازهای گلخانهای، اشاره میکنند. به باور آنها عزم سیاسی کافی برای حرکت در جهت حذف سوختهای فسیلی در دهههای پیش رو به دست آمده است. فارغ از آنکه کدام گزینه در آینده اتفاق بیفتد زمینلرزه تغییرات پیش رو تصویری نامطمئن از آینده را در برابر ایران قرار میدهد.
فارغ از آنکه کدام گزینه در آینده اتفاق بیفتد زمینلرزه تغییرات پیش رو تصویری نامطمئن از آینده را در برابر ایران قرار میدهد.سناریوی اول
اگر توافقنامه پاریس هیچوقت به طور جدی اجرا نشود و کشورهای بزرگ دنیا به سطح کنونی تولید گازهای گلخانهای ادامه دهند دمای سطح کره زمین بیش از ۲ درجه و احتمالا تا ۴ تا ۵ درجه سانتیگراد گرمتر خواهد شد. تئوریهای مختلفی در مورد نتایج چنین افزایش دمایی وجود دارد که به احتمال افزایش حداقل ۶ متری سطح آب اقیانوسها به دلیل آب شدن یخهای قطبی، خشکسالی و قحطی شدید در مناطق جنوبی و مرکزی آسیا و آفریقا اشاره میکنند. چنین تحولاتی میتوانند منجر به مهاجرت بیسابقه صدها میلیون نفر و درگیریهای مرزی بر سر دسترسی به آب شوند. تخمین زده میشود که در نتیجه گرمایش زمین دمای مناطق حاشیه خلیج فارس به اندازهای گرم میشود که این مناطق غیرقابل سکونت خواهند شد. به لحاظ اقتصادی و اثر تغییرات جوی بر سطح درآمد کشورها، بر اساس مقاله علمی جدیدی که در نیچر به چاپ رسیده است تولید ناخالص سرانه جهان به طور متوسط ۲۵٪ به دلیل گرمایش زمین تا انتهای قرن ۲۱ام کاهش خواهد یافت. در این تحقیق اشاره شده است که در صورت افزایش دمای کره زمین بیش از ۲ درجه سانتیگراد، تولید ناخالص سرانه ایران تا سال ۲۱۰۰ میلادی نصف خواهد شد. گزینه اول تصویر ناامیدکنندهای از آینده ایران در ادامه قرن جاری نشان میدهد. درصورت شکست توافق پاریس ایران از کشورهایی خواهد بود که به طور جدی با خشکسالی، کمبود آب و موجهای میلیونی مهاجرتی از جنوب غیرقابل سکونت به شمال در شرایطی کاهش شدید درآمد ملی روبرو خواهد شد.
سناریوی دوم
اگر کشورهای امضا کننده توافقنامه پاریس به تعهدات خود عمل کنند و مانع افزایش دمای زمین بیش از ۱/۵ درجه سانتیگراد شوند، تغییرات جوی مهلک نتیجه گرمایش زمین قابل کنترل خواهند بود. لازمه رسیدن به چنین هدفی تغییر رادیکال اقتصاد، صنعت و سبک زندگی میلیاردها نفر از تکیه به انرژیهای فسیلی به انرژیهای تجدیدپذیر خواهد بود. رسیدن به چنین هدفی اگرچه خطر تغییرات مرگباری که بخشهای بزرگی از ایران را غیرقابل سکونت خواهند کرد، را از میان خواهد برد اما چالشهای جدیای پیش روی کشور خواهد گذاشت.
بر اساس تخمینها برای جلوگیری از افزایش بیش از دو درجهای کره زمین ۸۲٪ منابع شناخته شده ذغالسنگ دنیا، ۴۹٪ منابع گاز دنیا و ۳۳٪ منابع نفت جهان باید زیر زمین مانده و هیچوقت سوزانده نشوند. ایران چهارمین دارنده ذخایر نفت و دومین دارنده ذخایر گاز دنیاست. نزدیک به ۸۰٪ درآمد ارزی کشور از صادرات نفت، گاز و میعانات نفتی به دست میآید. صندوق بین المللی پول تخمین میزند که تولید نفت و گاز به طور مستقیم حدود ۱۵٪ و به طور غیر مستقیم بخش بسیار بزرگتری از اقتصاد کشور را تشکیل میدهند. اگر کشورهای عمده امضاکننده توافقنامه پاریس همانند چین، هند و ایالات متحده به سمت اقتصاد بدون کربن فاقد سوختهای فسیلی حرکت کنند در دهههای پیش رو کشورهایی با وابستگی شدید به درآمدهای نفتی و گازی همانند ایران با کاهش مستمر تقاضا و قیمت نفت و گاز مواجه خواهند بود. از میان این کشورها گروهی که بتوانند خود را با اقتصاد جهانی بدون کربن و سوختهای فسیلی تطبیق دهند نجات خواهند یافت و گروهی که ناتوان از تغییر باشند در نبود درآمدهای نفتی با بحران جدی اقتصادی مواجه خواهند شد.
در دهههای اخیر محیط زیست و بحرانهایش جزو مسائل حاشیهای از سوی حکومت و طیفهای مختلف سیاسی قلمداد شده است و ایران برخلاف گروه بزرگی از کشورهای در حال توسعه از مباحث مربوط به گرمایش زمین جدا مانده است. بیتوجهی به محیط زیست تحت وعده توسعه و رشد اقتصادی توجیه شده است. رشد اقتصادیای که تنها گروه اندکی از ایرانیان از آن سود بردهاند. در سالهای پیش رو اما مسائل زیست محیطی به اجبار و به واسطه فاجعه های پیش رو خود را در صدر بحران های کشور جای خواهند داد. ایران در کنار بحران هایی همانند خشک شدن دریاچهها و رودخانهها به واسطه سدسازی، الودگی شدید هوا و ریزگردها با بحران بزرگتر گرمایش زمین روبرو خواهد بود. چه کشورهای دنیا از تعهدهای خود در توافق نامه پاریس سرباز بزنند و چه در صورت موفقیت این توافق، سیاست، اقتصاد و سبک زندگی ایرانیان برای انطباق با شرایط جدید باید دستخوش دگرگونیهای بنیادین شود. تنها تغییرات بنیادینی که به شکلگیری گونه ای مترقی از سیاست، جامعه و دولت، متفاوت با آنچه امروز می بینیم منجر شوند میتوانند زمینه را برای انطباق با شرایط سخت زیست محیطی پیش رو و رهایی از وابستگی به نفت و گاز شکل دهند.