آنچه در زیر خواهد آمد روایتی تحلیلی از مواجههی یک هیئت سیاسی از فمینیستهای چپ انترناسیونال کشور فرانسه، با فعالین زن سازمانهای مختلف مرتبط با زنان در کردستان ترکیه است که در خلال این روایت تلاش خواهیم کرد به این سوال پاسخ دهیم که چگونه زنان این دو جغرافیا میتوانند فارغ از هژمونیِ گفتمان دوگانه شرق-غرب که بر سلطه فرهنگی و فکری غرب بر شرق استوار است، به یک همبستگی بینالمللی و ارتباطی دوسویه و سازنده در آینده امیدوار باشند. همچنین نشان خواهیم داد که مقاومت کوبانی و نقش موثر زنان در آن، چطور رویکرد غالب شرقشناسی در تحلیلهای فمینیستی را نیز به چالش کشیده و راه جدیدی برای جنبش زنان در کلیت آن باز کرده است.
زانیار عمرانی سفری به کوبانی داشته و بخشی از دیدههایش را در گزارشی آورده که در روزنامه شرق منتشر شده است. او به توصیف فضای کلی شهر کوبانی در میانهی درگیری با داعش پرداخته و از دلنگرانیهای غیرنظامیان باقیمانده در کوبانی نوشته است؛ از اینکه بهرغم تمام این دلنگرانیها، طنین موسیقی کماکان در این شهر جنگزده میپیچید.
در دهه نود میلادی زمانی که مردم سربرنیتسا و گراژده توسط صربها در آستانه نسلکشی قرار گرفتند کسی خطر را جدی نگرفت و به سبب منافع شخصی، گروهی، نژادی و ملی مردم تحت محاصره در بوسنی و هرزگوین فراموش شدند و زمینه برای وقوع یک تراژدی انسانی در قلب اروپا فراهم شد. اگر امروز با پوشش رسانهای و نهیب شهروندان آنچه در نبل و الزهرا میگذرد جهانی نشود، اگر آنگونه که از کوبانی و مبارزان کرد حمایت شد از کسانی که در نبل و الزهرا مقاومت میکنند و برای شکستن محاصره آن تلاش میکنند پشتیبانی نشود بیم آن وجود دارد که با فاجعهای بس عظیمتر از سربرنیتسا و گراژده مواجه شویم.
این یاداشت بخش دومِ نوشتهای است که با عنوان «از اوجالان تا بوکچین یا قصۀ کوبانی از کجا آغاز شد؟» به قلمِ بهرنگ صدیقی روز گذشته منتشر شد، در این بخش حیات فکری اوجالان موردِ توجه قرار گرفته است که در زیر میخوانید.
هیثم مسلم، خبرنگار اهل کوبانی است که تصمیم گرفته در شهر خود بماند و گزارشهای موثقی را منتشر کند. او دربارهی وضعیت مردم غیرنظامی این شهر در یادداشتهایش که در مجله نیوزویک منتشر شده، نوشته: «اینجا هر کسی نقشی در مقاومت تاریخی در برابر داعش دارد، آن هم در شرایطی که جنگِ سنگین در بیرون شهر و گاهی در محلات روی میدهد.» او دربارهی حس مشترک مردم کوبانی مینویسد: «زندگیِ تحت محاصره باعث شده تا مردم به هم نزدیکتر شوند. هر شهروند کوبانی یک داوطلب است تا مقاومت در برابر داعش نشکند. دکترها و پرستاران به طور رایگان در بیمارستانهای موقت کار میکنند. مغازهدارها مغازههای خود را از غذا، نوشیدنی و هر چیز دیگر خالی کردهاند تا آنها را بین مبارزان و شهروندان غیرنظامی کوبانی تقسیم کنند.»