بدیل مناسبات نابرابر طبقاتی، جنسیتی و قومیتی موجود چیست؟ این پرسش مرکزی مجموعه دموکراسی مشارکتی است که به تدریج در میدان منتشر خواهد شد. گفتوگوی ما با نسترن موسوی، مترجم و پژوهشگر حوزه زنان، در رابطه با چشماندازی از آینده است که میتواند متضمن آزادی و برابری باشد.
ويروس کرونا مشکل مشترکی است که میتواند افراد را با يکديگر همدل کند و شايد بتواند اين اميدواري را به ما بدهد و به آن فکر کنيم که نوع ديگري از سياستگذاري اجتماعي از پايين و ميان مردم نيز ممکن است.
در تعطیلات نوروز امسال با بالاگرفتن هیجان مردم برای تماشای برنامههای تلویزیونی محبوب همچون «کلاهقرمزی»، بار دیگر جامعۀ ناشنوا درخواست خود مبنی بر حق استفادۀ برابر از رسانۀ ملی را اعلام کرد و گرچه همچنان در این راه مسیر طولانی پیش روی خود میبیند، اما پیروزیهایی هم به دست آورد، از جملۀ آنها دسترسی به بعضی برنامهها از طریق زیرنویس بود. گرچه خدمات زیرنویس نه از تلویزیون ملی که با کار داوطلبانۀ بعضی افراد و از طریق کانالهای تلگرام انجام شد. این یادداشت با نگاهی به تغییرات اخیر به موضوع تلویزیون و فناوریهای تصویری و نقش آن در جامعۀ ناشنوای ایران میپردازد.
هیثم مسلم، خبرنگار اهل کوبانی است که تصمیم گرفته در شهر خود بماند و گزارشهای موثقی را منتشر کند. او دربارهی وضعیت مردم غیرنظامی این شهر در یادداشتهایش که در مجله نیوزویک منتشر شده، نوشته: «اینجا هر کسی نقشی در مقاومت تاریخی در برابر داعش دارد، آن هم در شرایطی که جنگِ سنگین در بیرون شهر و گاهی در محلات روی میدهد.» او دربارهی حس مشترک مردم کوبانی مینویسد: «زندگیِ تحت محاصره باعث شده تا مردم به هم نزدیکتر شوند. هر شهروند کوبانی یک داوطلب است تا مقاومت در برابر داعش نشکند. دکترها و پرستاران به طور رایگان در بیمارستانهای موقت کار میکنند. مغازهدارها مغازههای خود را از غذا، نوشیدنی و هر چیز دیگر خالی کردهاند تا آنها را بین مبارزان و شهروندان غیرنظامی کوبانی تقسیم کنند.»
ماجرای اسیدپاشی در اصفهان دو اتفاق عمده را در پی داشت. یکی همبستگی مردم و اعتراضات متعاقب آن به روند زنستیزی و ناامنی در جامعه و دومی هراسی عمومی از تکرار این اتفاق برای قربانیان جدیدی از جامعه زنان. اتفاق دوم بیشک همان چیزی است که عاملان اسیدپاشی به دنبال آن میگشتند. نوشته پیشرو از سعید راعی تلاشی است برای یافتن راهی به همبستگی بیشتر علیه این هراس عمومی.