دیدن کودکان زیبا در صفحات اینستاگرام که از بدو تولدشان ساخته شده و والدینشان مدیریت میکنند، چالشهایی ایجاد کرده که یک دهه پیش در ذهن بسیاری از ما نمیگنجید. برخی از حقوق کودکان زیر سن قانونی میگویند، اینکه حریم شخصی آنها قبل از اینکه خودشان توان انتخاب داشته باشند، مورد تعدی نگاههای کنجکاو دیگران قرار گرفته است. برخی، از تاثیرات روانی این امر در آینده کودکان میگویند، اینکه مورد توجه بودن مداوم و دریافت لایک و پیامهای قربان صدقهای میتواند کودکان را درگیر اختلال خودشیفتگی کرده و رشد شناختی آنها را ناکام بگذارد.
در این جزوه که به صورت پیدیاف منتشر میشود نخست جستار مشهور آر. جی. دیویس با عنوان «تئاتر چریکی: ۱۹۶۵» آمده، نوشتهای درباره انگیزهها، اهداف و چگونگی آمادهسازی یک تئاتر چریکی. ریچارد شکنر در جستار دیگری با عنوان «تئاتر چریکی: می ۱۹۷۰» به ما میگوید که چگونه پس از کشتار دانشجویان در دانشگاه کنت، با استفاده از تاکتیکهای تئاتر چریکی دست به اطلاعرسانی گسترده در سطح جامعه زدند و نظرها را به جنبش دانشجوئی آمریکا جلب کردند.
از اجرای اولین تئاتر در لاهیجان نزدیک به صد سال میگذرد، اما این شهر در حال حاضر سالن تئاتر ندارد. این مسئله ایده اولیه اجرای نیما حسندخت در لاهیجان است. پرفورمنسی که در آن اجراکننده با لباسی که روی آن طرحی گرافیکی درباره نبود سالن تئاتر در لاهیجان چاپ شده بود، در فضاهای عمومی شهر حضور پیدا کرد.
شاید من قصهگو یا نویسنده بدی نباشم، اما صاحب بهترین قصههای دنیا نیستم. فکر کردم من چیزی به تماشاچیان بدهکارم و باید کاری بکنم که قسمتی از این بدهی را بپردازم. تصمیم گرفتم برای آنها ماشین قصهگویی درست کنم تا بتوانند قصههایشان را در آن بگذارند.
بار دیگر نام عباس نعلبندیان مطرح شده است. نمایشنامهنویسی که همواره در تاریخ نمایشنامهنویسی و حتا تاریخ هنر آوانگارد ایران بارها از او سخن گفته شده است. اما این روزها نام او به واسطهی مسئلهی دیگری بر سر زبانها افتاده است. همان مسئلهای که در تمام این سالها مانع اجرای نمایشنامههای او شده است. سانسور و نظارت بر اجرای آثار نمایشی این بار گریبان رئیس شورای نظارت و ارزشیابی را گرفت. چرا که او میخواست متنی از نعلبندیان را نمایشنامهخوانی کند. این نوشته به همین مسئله می پردازد؛ نظارت بر رئیس شورای نظارت.
گزارشی از المانیتور درباره صفحهی اینستاگرام «بچههای پولدار تهران» فضای وب فارسی را به خود مشغول کردهست؛ خیلیها متعجباند از دیدن تصاویری که عادت نداشتهاند از «تهران» ببینند؛ ماشینهای اسپرت عجیب و غریب، خانهها و ویلاهایی مدرنی که باور آنکه در ایران هستند دشوار است، لباسهایی ناآشنا و …
خیلیهای دیگر ماجرا را با پرسشهایی از دو طرف پیش بردهاند؛ کسانی که میخواهند بدانند ثروتی چنین چطور و چگونه شکل گرفته است و چرا میل به تصویر کشیدن را دارد؟ و دیگرانی که از تعجبها حیرانند؛ مگر اوضاع تغییر پیچیدهای کرده است؟
اما چرا هیچکس پرسش اصلی را مطرح نمیکند؛ چرا همهی ما با گزارشی از المانیتور متوجه ظهور نه چندان تازهی طبقه/کاستی جدید در ایران (و شاید دقیقاً تهران) شدهایم؟
خیلیهای دیگر ماجرا را با پرسشهایی از دو طرف پیش بردهاند؛ کسانی که میخواهند بدانند ثروتی چنین چطور و چگونه شکل گرفته است و چرا میل به تصویر کشیدن را دارد؟ و دیگرانی که از تعجبها حیرانند؛ مگر اوضاع تغییر پیچیدهای کرده است؟
اما چرا هیچکس پرسش اصلی را مطرح نمیکند؛ چرا همهی ما با گزارشی از المانیتور متوجه ظهور نه چندان تازهی طبقه/کاستی جدید در ایران (و شاید دقیقاً تهران) شدهایم؟