این گزارش، بیهیچ دخل و تصرفی روایت تلخ روزگار کارگرانی است که با سختی تمام کار و زندگی میکنند تا بتوانند یک زندگی حداقلی برای خانواده خود مهیا کنند. در بین این کارگران محب ترکی، کارگر جوانی بود که روایت متفاوتی داشت. او از ١٦سالگی ایران است. پدر و مادر پیری دارد و تنها فرزند والدینش است. او ٤سال تمام است که به افغانستان نرفته. پسری کوتاه قد با چشمهایی ریز که میگوید مادرش در آخرین گفتوگوی تلفنی گریه کرده و گفته حتی چهرهاش را از یاد برده است. با او گفتوگویی داریم.
قرار بود مهرماه امسال درب مدارس دولتی به روی کودکان افغان که بهصورت «غیرمجاز» در ایران زندگی میکنند، گشوده شود. اما در همین فاصله گزارشهایی منتشر شد که ادعاهای مقامات دولتی مبتنی بر امکان تحصیل رایگان این کودکان را رد میکرد؛ گزارشهایی که با تکذیب مسئولان آموزش و پرورش روبرو شد. هدی هاشمی سری به منطقه کبیرآباد در جنوب تهران زده تا واقعیت موجود مهاجران افغان ساکن این منطقه را به تصویر بکشد؛ واقعیتی که علاوه بر فقر شدید و عدم وجود امکانات اولیه زندگی، لزوم پرداخت پول توسط دانش آموزان افغان برای ادامه تحصیل را نیز دربرمیگیرد.