skip to Main Content
روایت ماریو بارگاس یوسا از ستون «سنگ محک»
سی سال
۳ دی ۱۳۹۹
یوسا یکی از مشهور‌ترین نویسندگان آمریکای لاتین است، او در ایران بیشتر با رمان سور بز شناخته می‌شود، یوسا، زمان زیادی را نیز در مطبوعات به کار نویسندگی مشغول بوده است، در این گفتگوی کوتاه او از تجربه سی سال نوشتن در ستون «سنگ محک» می‌گوید.
بیشتر بخوانید
سانسور؛ پیش‌فرضی بر امر اثبات‌نشده
چگونه فیل در اتاق نشیمن جاگیر شد؟
۵ مرداد ۱۳۹۹
مدت‌هاست که در مقابله با سانسور، افراد یکدیگر را در دوگانه‌ی «پذیرش» و «شورش» قرار می‌دهند و صِرفِ جدل و حتی به چالش کشیدنِ نهاد حاکمیت‌ها در سانسور را به منزله‌ی پذیرشِ سانسور تلقی می‌کنند. حال اما داعیه‌دارانِ «شورش» نیز از حیث عملی راهکاری ندارند. نوع واکنش به سانسور چه باید باشد؟
بیشتر بخوانید
نتایج جالب بررسی ۱۰ روزنامه اصلی کشور در یک هفته اعتراضات مردمی
رسانه‌ها خالی از صدای مردم
۳ آذر ۱۳۹۸
ایران یکی از حساس‌ترین هفته‌های تاریخ اجتماعی و سیاسی خود را در دهه‌های گذشته پشت سر گذاشت؛ روزهایی پرحادثه که با افزایش قیمت بنزین شروع و دامنه آن به اعتراضات در شهرهای مختلف کوچک و بزرگ کشیده شد.
بیشتر بخوانید
مقدمه رضا مختاری‌اصفهانی بر کتاب «ایرانیان از نگاه آمریکاییان»
تصویری از نگاه آمریکایی به جامعه ایرانی
۶ اسفند ۱۳۹۷

رضا مختاری‌اصفهانی، پژوهشگر تاریخ معاصر در مقدمه کتاب «ایرانیان از نگاه آمریکاییان» نوشته است: «آمریکا اگر چه جزیی از دنیای غرب به‌شمار می‌آمد اما برای ایرانیان نشانه‌ای از دنیای جدید و متفاوت از قدرت‌های استعماری اروپا بود.»

بیشتر بخوانید
به نقد کشیدن پایان نقد
ژانر نقد و اینترنت
۹ آبان ۱۳۹۷

برخی هراس دارند که در عصر نویسندگی مجازی تاثیر سابق ژانر نقد کاهش یافته و نسبی شده است. آیا کاهش تاثیر ساختاری نقد منتشر شده در رسانه چاپی لزوماً نقش اجتماعی هنجاری آن را تضعیف می‌کند؟

بیشتر بخوانید
درباره حسین قندی، استاد روزنامه‌نگاری
غسال‌ها هم اشک می‌ریزند
۸ اردیبهشت ۱۳۹۴
فرشید مقدم: آبان سال ۹۰ که زنده‌یاد حسین قندی در اثر بیماریِ فراموشی خانه‌نشین شده بود و احتمالاً دوستان قدیم را از یاد برده؛ علی‌اکبر قاضی‌زاده -  دوست و همکار قدیمی وی – یادداشت تلخی نوشت با تیتر «برافتادن در شأن دایناسور است» و در آن از عاقبتِ کار روزنامه‌نگارانِ نامی گلایه کرد: گوشه‌گیری و بی‌پولی. آنجا اشاره‌ای هم شد به نقش روزنامه‌نگاران که حسین قندی با طنزی ویژۀ خود آن را «روزنامه‌نگار-غسال» می‌نامید؛ تشبیهی که کار روزنامه‌نگاران را از لحاظ بی‌طرفی به کار مُرده‌شویان مانند می‌کند؛ که آن‌ها سرد و بی‌احساس کار می‌کنند؛ با حفظِ بی‌طرفی و ماشین‌وار. آن زمان یادداشتی نوشتم اما منتشر نکردم مبادا به کسی برخورد. این چند خطْ ویراستۀ همان است. برنخورد!
بیشتر بخوانید
Back To Top
🌗