فعالیتهایی که تحت عنوان خود-مراقبتی پیشنهاد میشوند از یک خصوصیت مشترک برخوردارند و آن نوعی فردگرایی افراطی است. دولتها و حکومتها هم با تأکید بر نقش پررنگ خود-مراقبتی در سلامت افراد، از زیر بار مسئولیت خود در ایجاد رفاه اجتماعی شانه خالی میکنند و این مسئولیت را به گردن خود افراد میاندازند. اما خود مراقبتی روی دیگری دارد که میتواند نوعی مقاومت جمعی و همدلانه باشد.
یک ایده کلی وجود دارد که داستانها و نوشتههای هر نویسنده برآمده از زندگی خودش هستند. اما این ایده تا کجا کار میکند و آیا میتوان داستانی نوشت که برداشتی از زندگی نویسنده در آن نباشد؟
زمانی پیشازاین، جوانان برای پیوستن به جنبشهای فکری و اجتماعی حق انتخاب داشتند. میتوانستند آنها را مثل لباسی که در فروشگاههای زنجیرهای به تن زده و امتحان میکنند، یک بار امتحان کنند و اگر باب میلشان نبود، بهسراغ جنبش بعدی بروند. این روشی نظاممند برای کشف فلسفۀ زندگی، راهی برای نگریستن به جهان و نوعی هویت بود. اما چرا امروزه مردم تمایل چندانی به جمعشدن در دستههای فکری ندارند؟
هنرمندان، همیشه از همگرایی و دفاع از حقوق صنفی صحبت میکنند. نهادهای صنفیِ هنری در اساسنامههای خود، این موضوع را اصلیترین مأموریت و وظیفه خودشان تعریف کردهاند. اما همواره بحرانهایی در درون این نهادها و یا بین اعضای هر صنف هنری وجود داشته است. مواردی که به نظر میرسد بیشتر ناشی از شخصیگرایی و پیگیری منافع فردی و یا تنها محفلی کوچک از اعضای صنف، به جای همگرایی و پیشبرد ایدههای صنفی و هنری است. همچنین نقش پر رنگ دولت و ساختار سیاسی و اداری موجود را در بررسی این موضوع نباید نادیده گرفت. در این مبادله منافع فردی و دولتی، چه بر سر ایده جمعی یک صنف هنری آمده است؟
با فروپاشی دولت چه اتفاقی میافتد؟ آیا جامعه بهسوی بیقانونی میرود یا میتوانیم فرصت را دریابیم و اجازه دهیم پتانسیل انسانیمان شکوفا شود؟
ارزشهای اخلاقیای که در زمان حاضر شالودۀ خوشبختی را تشکیل دادهاند، چنین چیزهاییاند: واقعی باش، قوی باش، فعال و مفید باش. و از همه مهمتر، برای رسیدن به این هدفها به دیگران تکیه نکن، زیرا سرنوشت تو فقط به دست خودت رقم میخورد. این رویکردی جدید است. زیرا قبلاً خوشبختی را با این چیزها تعریف نمیکردند. نویسندۀ این مطلب، با مروری بر تاریخِ خوشبختی، نواقص تعریفِ جدید آن را گوشزد میکند.
مقاله حاضر متن سخنرانی یوسف اباذری است با عنوان: «ملاحظات جامعهشناختی در بیماران سرطانی» که در همایش سرطان و فلسفه در انستیتو سرطان ایران در سال گذشته ایراد شده است.