فعالیتهایی که تحت عنوان خود-مراقبتی پیشنهاد میشوند از یک خصوصیت مشترک برخوردارند و آن نوعی فردگرایی افراطی است. دولتها و حکومتها هم با تأکید بر نقش پررنگ خود-مراقبتی در سلامت افراد، از زیر بار مسئولیت خود در ایجاد رفاه اجتماعی شانه خالی میکنند و این مسئولیت را به گردن خود افراد میاندازند. اما خود مراقبتی روی دیگری دارد که میتواند نوعی مقاومت جمعی و همدلانه باشد.
نظام غذایی صنعتی، تمام عوامل موجود در تولید غذا، یعنی زمین، حیوانات و نیروی کار را نامرئی کرده و مورد بهرهکشی قرار میدهد. در چنین شرایطی به نظر میرسد که انتخابهای غذایی ما از یک الگوی رفتار تغذیهای ساده و صرفا مسئلهای شخصی فراتر میرود و میتواند به مثابه مقاومت و جنبش اجتماعی و کنش سیاسی عمل کند.