آیا ممکن است مردان ایرانیای که با اروپاییها در ارتباط بودند، همجنسخواهی مردان را پنهان و انکار کرده باشند؟ آیا این امر سهمی در هنجارسازیِ دگرجنسخواهی تمایلات مردان در ایران دوران قاجار داشته است؟
جودیت باتلر در این یادداشت کوتاه میکوشد به اختصار درباره عشق و تعهد از منظر نظریه «اجراگری» سخن بگوید.
تربیت احساسات در خانواده، میتواند بیش از هر چیز دیگری ناجی نوجوانان و از پستو رهاندن عشق آنها باشد و آنها را از مخاطرات احتمالی آن دور کند.
در این شعر زیبایی معشوق ستایش نمیشود. عاشق احساسات و عواطفش را با تجربههای رایج روزانه مقایسه میکند و استانبول در این میان نقش مهمی بازی میکند. در انتها اما قضیه سیاسی میشود؟
آیا در یک رابطه نابرابر میتوان بهدنبال عشق بود؟ آیا در شرایط وخیم اقتصادی و بدون حمایتهای اجتماعی میتوان به عشق واقعی دست یافت؟
مطلب حاضر پارهای از سخنرانی دارنل مور در مرکز کندی دانشگاه هاروارد، به عنوان بخشی از سری سخنرانیهای آدری لرد در حوزه حقوق بشر است که در تارنمای «اتصال فمینیستی» منتشر شده است. دارنل مور، نویسنده و فعال اجتماعی در شهر نیویورک است که حوزه کار وی بر فعالیت ضد نژادپرستی، فمینیسم و حمایت از اندیشه های ضد استعماری و ضد امپریالیستی متمرکز است. او در این نوشته به این سوال پاسخ میدهد: «به حسابآوردن پتانسیل رادیکال تاثرات، عشق، همدلی و همزبانی در زمانهای که دشمنی، گسیختگی و بیتفاوتی غالبا به خدمت گرفته شده است چه مفهومی میتواند داشته باشد؟»
ما چگونه با فقدانی پوچ و بیمعنا روبرو میشویم؟ آیا فقدانهایی هست که معنابخش باشند؟ چطور با فقدان برخورد میکنیم در لحظهای که به نظر میرسد همه چیز پیشاپیش از دست رفته است: ملتها، انقلابها، امید.