مهناز دوبار در زمان حکومت قبلی افغانستان به وزارت امور زنان رفت. به گفتهی مهناز با کمک این وزارت در دادگاه درخواست تفریق از شوهرش را کرد. در یک قدمی جدایی از همسرش؛ اما طالبان بر افغانستان مسلط شدند: «پیش از آمدن طالبان فقط مانده بود که مهریهام را بدهد و شاهدان را ببریم و پای سند طلاق شصت کنیم.» اما ماهها است که به گفته مهناز دیگر کسی لای پروندهاش را در نهادهای قضایی باز نمیکند.
آن شب به جرم مبارزهی سیاسی و دادخواهی جمعی، از سوی طالبان که در کوچه در جستجویمان بودند از سوی خویشاوندان میزبان، جلوی همسر و فرزندانام تحقیر و مجازات شدم. کنار آمدن و تهنشین کردن این همه جهل و نادانی کار سادهیی نیست. اما همزمان میدانم بخشی از مبارزه با هیولا و هیولاصفتی در این دوران باید این باشد که خود مومنانه یک انسان باقی بمانم. حالا در اولین مجال فراغت از آن چند شبانهروز سیاه، دریافتهام که این راه در سرآغاز است!
خوابگاههای دخترانه در کابل در حالی بسته شده که دختران مجرد برای پیدا کردن خانه کرایهای با محدودیتهای زیادی روبهرو هستند. صاحبان خانه با دختران مجرد قرارداد کرایه اتاق نمیبندند. زنان و دختران باید در زمان قرارداد یک مرد از خانوادهیشان را بهعنوان طرف قرارداد معرفی کنند. از سویی با بهقدرت رسیدن طالبان، کرایه و هزینهی غذا، آب و برق خوابگاههای خصوصی دخترانه از ۳ هزار و پنجصد به ۴ هزار و پنجصد تا ۵ هزار افزایش یافته است.
کانکور رقابتیترین آزمون ورود به دانشگاه در افغانستان است اما برای یاسمن مهم نیست که دانشگاهها چه وقت بازگشایی میشوند. او نه به درس و آیندهی روشن امیدی دارد و نه هم به بازگشت مجدد دختران به دانشگاه. میگوید اگر دانشگاهها باز هم شود، با قوانینی که طالبان وضع خواهد کرد، انگیزهای برای ادامهی تحصیل در داخل کشور ندارد.
طرح آموزش آنلاین در حالی مطرح میشود که جمعی از فعالان در عرصهی آموزش و پرورش در یک اعلامیه جمعی خواهان بازگشایی مکاتب بروی دختران در افغانستان شدند. آنان تاکید کرده بودند که گروه طالبان باید هرچه زودتر مکاتب را بروی دانشآموزان دختر بازگشایی نموده و به حقوق کودکان احترام بگذارند.
زنان ورزشکار افغانستان راه سختی طی میکنند تا به زمینهای ورزشی برسند. بسیاری از دختران که استعداد خوبی در یک رشته ورزشی دارند، به خاطر دید منفی جامعه و فشار و مخالفت خانوادههایشان از ورزش حرفهای باز میمانند.