تفاوت مدیریت شهرداران زن و مرد چیست؟
آیا جنسیت یک شهردار در شیوه رهبری و سیاستهای او تاثیر دارد؟ آیا زنان شهردار مانند مردان تصمیمگیری میکنند و با همکاران خود رفتار میکنند؟
آیا جنسیت یک شهردار در شیوه رهبری و سیاستهای او تاثیر دارد؟ آیا زنان شهردار مانند مردان تصمیمگیری میکنند و با همکاران خود رفتار میکنند؟ برای پاسخ به این پرسش نویسندگان این مقاله در سال ۲۰۰۳ یک تحقیق گسترده درباره ۱۹۲ شهردار زن و ۱۹۲ شهردار مرد در آمریکا انجام دادند. منطقه تحت مدیریت همه شهردارهای منتخب برای این تحقیق حداقل سی هزار جمعیت داشت. به تمام این شهرداران مجموعه سوالاتی یکسان فرستاده شد و اگر پاسخی نیامد سه بار در سه هفته متوالی با آنها پیگیری شد. پاسخهای به دستآمده از بعضی جهات قابل پیشبینی و از جهات دیگر شگفتآور بودند.
رابطه جنسیت و شیوه مدیریت شهری
قبل از مرور این تحقیق خوب است نگاهی به تحقیقات گذشته درباره زنان مدیر در حوزه مدیریت شهری داشته باشیم. نکته اول این است که در آمریکا زنان در ردههای بالای سیاسی بیشتر از مدیریت شهری و محلی حضور داشته اند. به همین خاطر بیشتر تحقیقات درباره زنان فعال در سیاستگذاری رده بالا بوده است و توجه کمتری به زنان مدیر در ردههای اجرایی و پایینتر شده است. تحقیقات قبلی در هر دو زمینه نتایج مختلف و گاه متضادی داشتهاند. مثلا بعضی از این تحقیقات نتیجه گرفتهاند که مدیران یا سیاستگذاران زن بیشتر از مدیران مرد از سیاستهای جدید استقبال می کنند. تحقیقات دیگر نشان دادهاند که زنان تصمیمگیرنده در حوزه سیاستگذاری توجه بیشتری به نیاز کودکان دارند. برخی دیگر از تحقیقات آماری نشان دادهاند که زنان مدیر بیشتر از مردان مدیر برای ایجاد مشارکت تلاش میکنند و از گروهها و اشخاص بیشتری نظرخواهی میکنند.
خیلی از منابع و کتابهای موجود در بازار درباره مدیریت ادعا میکنند که در عصر حاضر شیوه مدیریت زنان بر مدیریت مردان به خاطر تکیه بیشتر بر کار جمعی و گروهی و توجه بیشتر به نیازهای جمعی ارجح است. اما در کنار این باورها، دستهای دیگر از تحقیقات نشان میدهند میان شیوه مدیریت زنان و مردان تفاوت چندانی وجود ندارد و زنان سوای اینکه انگیزه و دلخواستشان چه باشد، جای مانور محدودی در حوزه سیاستگذاری و مدیریت شهری دارند. دلیل این موضوع ممکن است مردسالاری ساختاری و نهفته در ذات سلسله مراتب سیاستگذاری و تصمیم گیری باشد. سلسله مراتب مدیریت ملی تا شهری اساسا ساختاری هرمی و مردسالار دارد و در آن مردانگی، تحکم و قدرتنمایی با درایت در مدیریت همبسته شده است. برعکس، زنانگی با همدردی و توجه به مشکلات دیگران، مصالحه در تصمیم گیری و در نتیجه کم درایتی در مدیریت همبسته شده است. فقط در یک حوزه کاری است که زنانگی امتیاز محسوب میشود و آن هم مدیریت مدارس ابتدایی و آموزش قبل از ابتدایی است. این حوزهها معمولا «زنانه» حساب میشوند و فرض براین است که مدیر زن و آموزش زنانه در آنها مفید و حتی ضروری است. این اطلاعات چندگانه و متناقض و کمبود پژوهش میدانی درباره زنان مدیر در حوزه شهری نویسندگان این مقاله را واداشت که تحقیقی گسترده درباره زنان شهردار انجام دهند.
نمایه شهرداران
اول از همه میتوان از این تحقیق راجع به زندگی خود شهرداران اطلاعاتی کسب کرد. مثلا تحقیق نشان داد که زنان شهردار در مقایسه با مردان شهردار در سن بالاتری کار مدیریتی را آغاز میکنند. تعداد کمتری از زنان نسبت به مردان در زمینه تجارت و کسب و کار سابقه دارند. تعداد بیشتری از زنان عضو حزب سیاسی دموکرات در آمریکا هستند. ۶۰ درصد زنان شهردار دموکرات هستند ولی فقط ۳۰ درصد از مردان شهردار دموکرات اند و۷۰ درصد باقی اکثرا جمهوریخواه هستند. درصد زنان شهردار مطلقه ۱۲.۵ و درصد مردان شهردار مطلقه ۷ بود. اما زنان و مردان شهردار به شکل متوسط تعداد بچه های برابر داشتند. همچنین تعداد زنانی که بالاتر از سن ۲۴ سالگی بچه دار شده اند از تعداد مردان بیشتر بود. این نتایج با تحقیقات دیگر درباره زنان مدیر همسو است: آمار طلاق در زنان مدیر نسبت به زنان دیگر است، تعداد زنانی که مجرد ماندهاند هم بالاتر است و سمتهای سیاسی را در سنهای بالاتر نسبت به همردههای مرد خود اخذ کردهاند. شغل ۲۰ درصد زنان در حوزه آموزش و تدریس بود. تعداد بیشتری از زنان نسبت به مردان در حوزه ارتباطات (communications) دست داشتند.
یافتههای تحقیق
یکی از تمرکزهای پرسشنامه شکل تخصیص بودجه مدیران بود. مثلا از شهرداران سوال شده بود :«آیا شما تلاشی برای تغییر روند برنامه بودجه در جهت تحقق بینش سیاسی خود کردهاید؟» بر اساس پاسخهای به دست آمده، میتوان گفت شهرداران زن نسبت به شهرداران مرد رغبت بیشتری برای تغییر در روند برنامه بودجه نشان دادند. زنان بیشتر از مردان مایل بودند برنامهریزی بودجه گروهی و مشارکتی انجام شود و نظر شهروندان هم در روند تصمیمگیری لحاظ شود. مدیران مرد در پاسخ خود به سوال مذکور بیشتر بر روشهای کنترلی که به شکل سنتی در پروسه بودجه استفاده میشده است تاکید داشتند و به گفته خودشان مبنای کارشان «معیارهای سنتی تخصیص بودجه همچون برنامه بودجه پنج ساله یا بودجهبندی بر مبنای صفر (zero-based budgeting)، تاکید بر سرمایه و درآمد است.» (منظور از بودجه بندی بر مبنای صفر شروع هر دوره برنامهریزی بودجه با فرض صفر بودن خرج در نقطه شروع و تخصیص بودجه به تک تک برنامه های آینده بر اساس خرج آنهاست.) شهردار مردی بعد از لیست کردن معیارهای بالا در پاسخش نوشته بود: «این روش منطقی و محافظهکارانه در برنامهریزی بودجه است.»
تبعیض جنسیتی در ارگان شهرداری
در پرسشنامه از شهرداران سوال شده بود که آیا فکر میکنند تبعیض جنسیتی بر کار زنان شهردار تاثیر میگذارد یا نه. ۶۵ درصد از شهرداران زن و ۴۲ درصد از شهرداران مرد باور داشتند که تبعیض علیه زنان جزو موانع فعالیت شهرداران زن است. این تبعیضها هم در محل کار و هم در خارج از محل کار گریبانگیر شهرداران زن است. یکی از شهرداران زن در پاسخاش نوشته بود:«…خیلی وقتها به خاطر اینکه تنها زن جلسه کاری هستم، حضار فرض میکنند که من باید یادداشت بردارم یا قهوه درست کنم. از چنین توقعاتی حیرت میکنم. یا وقتی با همسرم جایی دعوت می شوم، خیلی وقتها فکر میکنند او شهردار است و من همسر شهردار و اول به استقبال او میروند. حتی دعوتنامه را خطاب به «آقای شهردار و همسرشان» مینویسند.» معضل دیگر شهرداران زن که در پاسخها به آن اشاره شده بود وجود یک «جمع قدیمی مردانه» در فضای شهرداری است که یک شبکه مهم پخش اطلاعات و جانبگیریها از طریق پیوندهای رفاقتی است، اما به خاطر فضای مردانه خود جای حضور و مشارکت به زنان نمی دهد. شهرداران زنان ناچاراند به شکلهای مختلف با این جمع قدیمی کنار بیایند. دغدغه دیگر زنان شهردار بر اساس پاسخها این بود که پرخاشگر یا عصبی قلمداد شوند و از نگاه کلیشه زن حساس و دمدمی تعبیر شوند.
در مجموع سه دغدغه اصلی به کرات در پاسخ شهرداران زن دیده میشد:
- کسب اعتبار از همکاران و جدی گرفته شدن. شکستن تصویر زن به عنوان موجود ضعیف تر و حرکت در جهت مخالف جمع قدیمی مردانه که اعتبار و قدرت زیادی دارد.
- ساختن اعتبار به این معنی که مردها هنگام تصمیمگیری معمولا مطلع و مجرب محسوب میشوند اما زنان باید خود را ثابت کنند و حس اعتماد و اعتبار در تصمیمگیری را با تلاش کسب کنند.
- نقد و ایرادگیری بیشتر نسبت به کار زنان، تا این حد که شهردار زن از ابتدا از اطرافیان خود هشدار میبیند که مواظب رفتارش باشد چون همه منتظرند اشتباهی مرتکب شود. — این ایرادگیری تا حدی است که بعضی از شهرداران زن در پاسخشان گفته اند مجبوراند حتی مواظب شکل لباس پوشیدن و آرایش موی خود باشند مبادا جایی برای ایراد گرفتن وجود داشته باشند. اینها دغدغههایی هستند که مدیران مرد ندارند.
پاسخ بعضی شهرداران زن در اینباره حیرتآور بود. مثلا در پاسخ به این سوال که بزرگترین سد راه آنها چیست بعضی از شهرداران زن نوشته بودند: «ترس از قدرتمند شدن خودم.» از جمله پاسخهای مثبت هم این بود که «بارها شده مادری من را به دختر کوچکش معرفی میکند که دختر ببیند زنها هم میتوانند به مقامهای مهم برسند.»
در پاسخهای شهرداران مردی که موافق بودند تبعیض علیه زنان مانع کار شهرداران زن است چند مضمون به کرات به چشم میخورد. مثلا خیلی از این شهرداران مرد نوشته بودند: «بعضی از کارمندان سن بالاتر و سنتیتر اداره فکر میکنند سیاست جای زنها نیست.» در برخی از پاسخها گفته شده بود که خیلی از مردها آمادگی مواجهه و کار با یک زن در موضع قدرت را ندارند و نمیتوانند حضورش را تحمل کنند. شهرداران مرد همچنین در پاسخ خود گفته بودند که زنان باید توجه بیشتری نسبت به رفتار مدیریتی خود بکنند، زیرا اگر زیادی جدی باشند، خیلی زود انگ میخوردند که مدیریتشان خشک و جدی است و اگر خوشرو و مهربان باشند، ممکن است زیردستان آنها را جدی نگیرند. مدیران زن به ناچار باید در مرز باریک میان این دو قضاوت حرکت کنند.
چند مشاهده و نتیجهگیری
یکی از مشکلات تحلیل پاسخها در این تحقیق این بود که پاسخ بیشتر زنان مفصلتر و طولانیتر از مردان بود. مردان به چند عبارت مختصر اکتفا کرده بودند و زنان پاسخشان را بسط داده بودند. از مقایسه پاسخها میشد حدس زد زنان وقت بیشتری برای پاسخ گذاشته بودند، شاید به خاطر آنکه انگیزه بیشتری برای چنین تحقیقاتی داشتند.
اما با وجود تفاوت در پاسخها این تحقیق نشان داد که شهرداران زن و مرد در بسیاری از موارد شبیه عمل میکنند. مثلا در مورد اینکه چه سیاستهایی برای آنها در مقدم و ارجح بر موضوعات دیگر است هر دو دسته توسعه اقتصادی، ایمنی شهروندان (public safety) و پروژههای زیربنایی (Infrastructure) را نام برده بودند. مهمترین تفاوتی که میان شهرداران زن و مرد وجود داشت، تلاش و توجه شهرداران زن به مشارکتیکردن پروسه تصمیمگیری و برنامهریزی بودجه و مشمول کردن نظر گروههای همکار و شهروندان بود.
چرا رهبری زنان متفاوت است؟
به طور تاریخی نقش زنان در حوزه خصوصی و خانواده باعث شده است آنها با وقفه در کار راحتتر باشند، چون همواره ناچار بودهاند بین فضای خودشان و فرمایشهای همسر و نیازهای فرزندانشان در حرکت باشند. زنان نسبت به نیازهای محیط دوروبر خود آگاهترند، بنابراین معمولا حس میکنند بخشی از کارشان همیشه در گرو شرایط کار و اتفاقات مختلف است و این چیزها قابل کنترل نیستند. این نقش تاریخی و انعطاف در برابر وقفه باعث شده است که زنان در کار انعطافپذیرتر باشند و تصمیماتشان نه مطلق، بلکه نسبی و با توجه بیشتر به وضعیت موجود گرفته شود. شاید بتوان گفت شکل مدیریت شهرداران زن هم از همین جنبه با شهرداران مرد متفاوت است. یکی از شهرداران زن در اینباره گفته بود: «زنها مثل مردها تقابلی (confrontational) نیستند. چون زن و مرد از بچگی درسهای مختلفی گرفتهاند و از آنها انتظارات متفاوتی میرفته است. غریزه مادری هم مهم است، چون نمیگذارد آدم زود عصبانی بشود، زود یقه کسی را بگیرد. وقتی وارد جلسه میشوند دنبال ایجاد مشارکت و همکاری هستند. بهترین مثال این رویه، آن ریچاردز استاندار تگزاس است که بعد از ۱۰۰ روز اول کارش در مقام استانداری گفته بود: «لذت قدرت داشتن در توزیع و بخشش آن و قدرتمند کردن آنهاست.»
ناگفته نماند که فارغ از مدیریت در حوزه شهری، در بسیاری از تحقیقات نشان میدهند که به طور کلی رهبری (leadership) زنان از مردان، به خاطر شیوه متفاوت رفتار زنان و تعامل آنها با اطرافیان متفاوت است. مردان معمولا به شکل دستوری و کنترلی رهبری میکنند و وظایف را تعیین کرده و به ردههای پایینتر واگذار میکنند. اما زنان سعی میکنند افراد خود را جزوی از سازمان بدانند. آنها معمولا روشهایی ابتکاری برای مشمول کردن اعضا به کار میبرند و کلا فضای صحبت و بحث بیشتری میسازند. مضاف براین، تحقیقات نشان دادهاند که روند تصمیمگیری زنها شفافیت بیشتری دارد و آنها کمتر از مردها «پشت درهای بسته» تصمیمگیری میکنند. خلاصه آنکه شکل مدیریت، رهبری و تصمیمگیری زنان با مردان متفاوت است.
این تحقیق سوالات جدیدی را هم پیش روی محققان گذاشت. هر چه آگاهی بیشتری نسبت به شکل مدیریت و رهبری زنان وجود داشته باشد، بهتر میتوان نقش و حضور زنان در مقامهای بالای اجرایی در مدیریت شهری را پررنگ کرد.
پژوهش بسیار جالبی بود. بدرستی نقش برتر زنان در مدیریت را نسبت به ما مردان نشان میداد.