skip to Main Content
همترازسازی جنسیتی در بحث امنیت شهری
جامعه

مجموعه جنسیت و شهر | فصل دوم | شماره ۱۳

همترازسازی جنسیتی در بحث امنیت شهری

تفکیک و حذف بخشی از جامعه از فضاهای عمومی، تنها به معنای پس‌زدن آن‌ها از تصاویر شهری نیست، و تبعاتی متنوعی، از جمله بالا رفتن خشونت، و حذف و کمرنگ شدن قسمتی از جامعه در عرصه اجتماعی خواهد داشت. این مقاله، به سهم این حذف‌شدگی در ناامن‌سازی شهرها می‌پردازد.

در سراسر دنیا، میزان حفاظت از شهروندان و امنیت آنها با شکل تفکیک شهروندان در ارتباط است. گروهی در این تفکیک ممتاز است و امنیت‌ش با اهمیت تلقی می‌شود و گروهی دیگر بدون حس امنیت زندگی می‌کند، بی آنکه از دولت یا جای دیگر حفاظتی دریافت کند. گروه دوم در بیشتر مواقع حتی عامل بر هم زدن امنیت هم قلمداد می‌شود. مثلا در آمریکا ساکنان محله‌های سفیدپوست نشین بیشتر از محله‌های سیاهپوست نشین از حفاظت پلیس برخوردارند و با حس امنیت بیشتری زندگی می‌کنند. هرچه تفکیک و جداسازی افراد جامعه بیشتر باشد و بخش بزرگتری از جامعه از روندهای اجتماعی و همگانی حذف شده باشند، میزان خشونت بالاتر می رود. این اتفاقی است که در چند دهه گذشته در بیشتر شهرها رخ داده است و تصور از فضای شهر را به جایی نا‌امن تبدیل کرده است.

از جمله راهکارهای مقابله با ناامنی به‌وجود آمدن مفاهیمی چون امنیت در محله، شهر امن، باهمستان امن است. چند دهه است که این مفاهیم مورد توجه سازمان‌های بین‌المللی همچون «برنامه اسکان بشر سازمان ملل متحد» (UN-Habitat) و سازمان بهداشت جهانی (WHO)، برخی از دولت‌ها و سازمان‌های مختلف محلی و مردمی قرار‌ گرفته‌اند و با فعالیت‌های آنها ترویج پیدا کرده است. بینش مشترک ارگان‌هایی که به مفهوم شهر امن توجه دارند، این است که از مجازات به عنوان راه سنتی مقابله با خشونت شهری اجتناب شود و به جای آن امنیت فضای شهری به شکلی تامین شود که خشونت پدید نیاید.

نیاز به بازگویی نیست که در فضای شهری زنان بیشتر از مردان احساس ناامنی می‌کنند. این ناامنی زندگی روزمره زنان، میزان آزادی و استقلال آنها در فضای شهر و دسترسی‌شان به فرصت‌های شغلی و آموزشی و سیاسی و تفریحی را کمتر می‌کند. در این میان، زنان طبقه محروم در کشورهای در حال توسعه بیشتر از زنان دیگر با معضل کمبود امنیت مواجه‌اند. به همین خاطر سازمان‌ها و گروه‌هایی هستند که کارشان مشخص افزایش امنیت زنان و از میان برداشتن عوامل خشونت علیه زنان در فضای شهر است. برنامه اسکان بشر سازمان ملل متحد هم به این موضوع توجه داشته است و یکی از شرکت‌کنندگان سمینار بین‌المللی امنیت زنان است اول بار در سال ۲۰۰۲ در شهر مونترال کانادا برگزار شد. از جمله فعالیت‌های این سمینار صدور بیانیه‌هایی همچون «بیانیه مونترال برای امنیت زنان» (Montreal Declaration on Women’s Safety) به امنیت زنان به عنوان التزام حق زنان بر شهر و اقتصاد مالی آنها تاکید دارند و برای افزایش امنیت پیشنهاد می‌کند وضعیت امنیت زنان در شهر توسط دولت بازبینی (audit) شود و هنگام تنظیم بودجه دولتی به نیازهای زنان از جمله امنیت در شهر توجه شود.

با وجود برخی از دستاوردهای این سازمان‌ها، برخی معتقدند که امنیت زنان نباید به صورت یک موضوع جداگانه در بحث امنیت درآید. به نظر این منتقدان کمبود امنیت زنان حاصل عوامل مختلف و بهم‌تنیده اجتماعی است و تنها وقتی برقرار می‌شود که ابتدا شهر به عنوان یک واحد اجتماعی بهم‌پیوسته دیده شود و وضعیت گروه‌های مختلف در آن مورد نظر قرار بگیرد.

تعریف مفهوم همترازسازی جنسیتی 

سازمان ملل متحد همتراز جنسیتی را به شکل زیر تعریف می‌کند:

همتراز کردن نگاه جنسیت-محور روند ارزیابی تاثیرات هر فعالیت دولتی از جمله قانون‌گذاری، سیاست‌گزاری و و برنامه‌ریزی در تمام سطوح و مراحل بر وضعیت زنان و مردان است. همتراز کردن راهکاری است که توسط آن معضلات زنان و مردان در ابعاد مختلف طراحی، اجرا، نظارت و ارزیابی سیاست‌ها و برنامه‌ها در تمام عرصه‌ها از جمله سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ادغام شوند تا زنان و مردان بتوانند به شکل برابر از امکانات مختلف سهم ببرند و نابرابری تداوم پیدا نکند. هدف نهایی همترازسازی جنسیتی تحقق برابری جنسیتی است.

مضاف بر تعریف سازمان ملل، همترازسازی جنسیتی به دو شیوه دیگر هم مورد بحث بوده است. یکی نهادینه کردن دغدغه جنسیتی در یک سازمان و ایجاد برابری جنسیتی در تعداد کارمندان زن و مرد و روندهای سازمانی است. این دو به این هدف اند که نگاه و فرهنگ یک سازمان به سمت نگاه برابر تغییر کند. شیوه دیگر از طریق مشارکت زنان در روندهای تصمیم‌گیری است. مشارکت زنان نیازمند توانمندسازی زنان است، اینکه زنان صدای خود را به گوش مسئولان برسانند و حل معضلات خود را در اهداف دولتی و سیاسی و اقتصادی قرار دهند. اینکه یک سازمان یا نهاد تاکیدش روی توانمندسازی یا برابری باشد بیانگر این است که آیا آن سازمان همه زن‌های جامعه را مدنظر دارد و یا تمرکزش بر زنان طبقه محروم است. معمولا آژانس‌ها و سازمان‌های توسعه کاهش فقر را مقدم می‌دانند و به همین خاطر بر توانمندسازی زنان به اندازه برابری تاکید دارند.

۱. سیاست‌گزاری بر اساس همترازسازی جنسیتی

روند سیاست‌گزاری دولتی چگونه باید بینش همترازسازی جنسیتی را مورد توجه قرار دهد؟ چهارده سازمان بین‌المللی اقتصادی به همراه سازمان ملل متحد به همراه و چند سازمان‌ غیردولتی توسعه چندین پیشنهاد در چارچوب یک «برنامه کار عملی» (Platform for Action)  برای ادغام همترازسازی در سیاست‌ها و برنامه‌ریزی‌ها و  روندهای دولتی پیشنهاد کرده‌اند:

  • اتخاذ یک راهکار دوگانه همترازکردن دغدغه‌های جنسیتی در همه سیاست‌ها، برنامه‌ها و پروژه‌ها در کنار حمایت از پروژه‌های مشخص در جهت برابری
  • تحلیل وضعیت برابری جنسیتی از طریق داده های مختص به وضعیت زنان و وضعیت مردان و به کارگیری اطلاعات تحلیل جنسیت-محور
  • حضور فعال زنان و مردان در روند تصمیم‌گیری اهداف توسعه
  • توانمندسازی سازمان‌ها برای همترازسازی و آموزش درباره وضعیت جنسیت و زنان
  • اتخاذ روند و ابزارهای نظارتی و ارزیابی که جنسیت-آگاه باشند
  • در جریان قرار دادن همه کارکنان سازمان در روند همترازسازی سازمانی و استفاده از متخصصان حوزه جنسیت که در اجرای این امر همکاری کنند.

۲. شیوه‌ اجرایی بر اساس همترازسازی جنسیتی

همچنین بخوانید:  خواسته فیفا حضور بدون تبعیض جنسیتی تماشاگران در همه مسابقات است

با وجود اینکه همترازسازی به شکل قابل توجهی در روند سیاست‌گزاری مورد توجه سازمان‌های توسعه قرار گرفته است، اما نتوانسته آن‌طور که باید به اجرا درآید. در اجرای یک برنامه با تعهد به همترازسازی باید هم التزامات سازمان مجری برای همترازسازی و هم خصوصیات بستر و وضعیت خاص پروژه در نظر گرفته شود. – مثلا اگر یک سازمان توسعه در یک روستا در هند یک پروژه عمرانی توسعه در دست دارد، باید هم ارکان مختلف پروژه در داخل سازمان با مفاد همترازسازی هماهنگ باشد و هم وضعیت خاص زندگی زنان و مردان در آن روستا در نظر گرفته شود و همترازسازی برای  بستر خاص روستا شناسایی شود و در پروژه ادغام شود.

اگر به تعریف همترازسازی و پیشنهادات بخش سیاست‌گزاری رجوع کنیم می‌توان گفت برای اجرای یک پروژه در جهت همترازسازی باید نیازها و مطلوبات زنان و مردان در تمام مراحل توسعه لحاظ شود و مضاف بر این اقدامات مشخصی در جهت توانمندسازی زنان انجام شود. ترکیب این دو راهکار پاسخگوی دو هدف برابری جنسیتی و توانمندسازی هستند. می‌توان این گفته را در نمودار زیر نشان داد:

شکل ۱ – اجزای یک راهکار همترازسازی جنسیتی

۳. ارزیابی و بازرسی پروژه‌ها با معیار همترازسازی جنسیتی

ارزیابی عملکرد یک سازمان از نگاه همترازسازی جنسیتی ساده نیست. محقق نشدن یک تصمیم‌ و سیاست تعیین شده را می‌توان به سه شکل طبقه بندی کرد:

  • عقیم‌ماندن: وقتی سیاستی با نیت مثبت گزارده می‌شود ولی اصلا به مرحله عمل نمی‌رسد. (عبارت انگلیسی این مفهوم evaporation است که در زبان فارسی نامانوس است چون تشبیه به حاصل نرسیدن چیزی به «تبخیر» در انگلیسی قابل درک است اما در فارسی نه. بنابراین از عقیم‌ماندن استفاده کردیم.)
  • نامرئی‌کردن (invisibilisation): وقتی شیوه ارزیابی به نسبت یک معیار خاص توانایی تشخیص و مستند کردن آنچه واقعا هنگام اجرا رخ داده را ندارد و مطالب با اهمیت از دیدش پنهان می‌مانند.
  • مقاومت (resistance): وقتی مکانیزم‌های دخیل در پروژه به شکل‌های مختلف در برابر همترازسازی مقاومت می‌کنند. این مقاومت‌ها معمولا نه از جنس محدودیت‌های اجرایی و تکنوکرات بلکه به خاطر روابط قدرت حاکم میان زن و مرد هستند و از این بابت «سیاسی» بشمار می آیند. (فرض کنید یک برنامه توسعه بهداشت قصد در جایی داشته باشد به زنان روش‌های جلوگیری از بارداری آموزش دهد ولی در هنگام عمل با مخالفت افراد محل مواجه شود.

یک ارزیابی مناسب نیازمند شاخص‌های کیفی و کمی است که بتواند پیشرفت همترازسازی در یک پروژه را از دو لحاظ بسنجند. مضاف بر سنجش میزان ادغام زنان و مردان و اتخاذ تدابیر خاص برای توانمندسازی زنان، ارزیابی باید بتواند «نتایج و تاثیرات» (outputs and impacts)  پروژه را بعد از اجرا بسنجد.

همترازسازی امنیت شهری

از نگاه همترازسازی جنسیتی، تمرکز به امنیت زنان در شهرها باید به بحث امنیت و آسایش زنان و مردان و دختران و پسران تغییر مسیر دهد. چنین نگاهی اجازه می‌دهد که در حل یک معضل هم‌پیچیدگی معضل خشونت شهری، عوامل مختلف آن از زن و مرد و از خشونت‌گر و قربانی مد نظر قرار بگیرد. مثالی از این شیوه تحلیل خشونت در شکل ۲ قابل مشاهده است. شکل نمودار خشونت و ناامنی درون-خانوادگی  (intra-family) در شهر بوکارامانگا (Bucaramanga) در کلمبیا است. نمودار حاصل یک ارزیابی شهری مشارکتی از خشونت است. نمودار درک متفاوت سه مرد جوان درباره رابطه شکل‌های مختلف را نشان می‌دهد. هر سه خشونت خانوادگی میان والدین خود که بر پایه عرف و جامعه است، اساس شکل‌های دیگر خشونت می‌دانند. خشونت درون-خانوادگی باعث می‌شود بعضی از جوانان، مخصوصا مردان جوان، خانه خود را ترک کرده و به باندهای خیابانی می‌پیوندند، و یا به مواد مخدر روی می‌آورند که خود موجب ناامنی، و بروز جرایم مالی چون دزدی از بانک، تعرض، تخلف و تبه‌‌کاری می‌شود. حاصل افزایش ترس و ناامنی و از بین رفتن اعتماد، همدلی میان مردم و کاهش سرمایه اجتماعی است که خود بر نهاد‌های اجتماعی تاثیر نامطلوب دارد.

چنین تحلیل همه‌جانبه و جامعی که پیوند میان خشونت جنسیت-‌محور درون خانه و شکل‌های دیگر خشونت‌ در فضای عمومی را نمایان می‌کند برنامه‌های مربوط به خشونت را جنسیت-‌محور و میان-حوزه‌ای می کند، یعنی به جای اینکه ناامنی را صرفا مشکل «مردم» بداند، متوجه آن است که زن و مرد به‌طور مشخص آماج چه خشونتی هستند، و حوزه فضای شهری، خانوادگی و دیگر حوزه‌ها را به هم پیوند می‌دهد.

شکل ۲ – نمودار پیوند خشونت و ناامنی درون-خانوادگی در شهر بوکارامانگا در کلمبیا که توسط سه مرد جوان در یک مرکز جوانان کشیده شده است.

اتخاد خط‌ مشی سیاسی برای همترازسازی امنیت شهری

نمودار بالا سرنخ خوبی برای درک بروز خشونت در بسترهای مختلف و طبقه بندی خشونت به دست می‌دهد. نمودار سوم مثال مشابهی از کشور هوندارس است:

شکل ۳. نمودار خشونت جنسیتی برای تشخیص انواع و دسته‌ها و روش‌های بروز خشونت بر حسب بستر آن خشونت.

دسته‌‌‌بندی خشونت انواع خشونت توسط خشونت‌گر و/یا قربانی نمونه‌های بروز خشونت
سیاسی خشونت دولتی و غیردولتی در شهرهای آسیب‌پذیر و پرتنش – برخورد باندهای مسلح غیرحکومتی (Guerrilla) و نیمه نظامی

 

– برخوردهای مسلحانه میان احزاب سیاسی

 

– ترور سیاسی

 

– تجاوز به عنوان ابزار جنگیدن

نهادی خشونت دولت و نهادهای غیررسمی دیگر، از جمله خشونت بخش خصوصی –         قتل‌های بدون دادگاه توسط نیروهای امنیتی

–         پاکسازی اجتماعی توسط دولت یا شهر و محله

–         زجرکشی (lynching)

–         آزارهای پزشکان به بیماران یا معلمان به شاگردان به خصوص بیماران و شاگردان زن و دختر

اقتصادی / نهادی جنایت‌های سازمان‌دهی‌شده

حفاظت از منافع تجاری و مالی

 

 

–         گروگانگیری

–         دزدی مسلح و خودرو دزدی

–         قاچاق مواد مخدر و خرید و فروش مواد توسط باندهای کوچک و مسلح

–         قاچاق کارگران جنسی

–         ترساندن با توسل به خشونت برای حل مناقشات مالی

اقتصادی تخلف و دزدی دزدی‌های خیابانی از زنان

سرقت‌ از زنان

اقتصادی / اجتماعی باندهای خیابانی جوانان ماجراجویی و شرارت‌های دسته‌جمعی (Collective turf violence) و سرقت و دزدی

 

اقتصادی / اجتماعی بچه‌های خیابانی (دختر و پسر) دله دزدی  (petty theft)

 

 

اجتماعی آزار جنسی (بزرگسالان) در روابط زناشویی یا نزدیک آزار جسمی، جنسی یا روانی با قربانیانی که معمولا زن هستند
اجتماعی کودک‌آزاری: پسرها و دخترها آزار جسمی و جنسی مخصوصا در خانه

 

اجتماعی تنش‌های بین نسلی میان فرزندان و والدین آزار فیزیکی و روانی زنان و مردان، دختران و پسران
اجتماعی آزارهای روزمره و بی دلیل کمبود آداب شهروندی در ترافیک و جاده، دعواهای خیابانی

 

همترازسازی برنامه‌های امنیت

در همترازسازی پروژه‌ها و برنامه‌های توسعه هم تاکید بر دو جز توانمندسازی زنان در جهت امنیت در کنار برآوردن نیازهای زنان و مردان است. یک دغدغه اصلی در اجرا همان‌طور که در بالا اشاره شد عقیم‌ماندن سیاست همترازسازی و یا مقاومت در برابر آن است.

تحقیقات بسیاری نشان می‌دهند که وضعیت نابسامان زیرساخت‌ها در یک محل و آمار خشونت و جرایم در رابطه است. یک مثال این تحقیقات نشان دادن آمار بالای تعارض جنسی و تجاوز در فضاها و نواحی است که از نظر وضعیت فیزیکی و ساختمانی نابسامان‌اند، از جمله گذرگاه‌های باریک، کمبود توالت‌های عمومی، ایستگاه‌های مسافربری ناامن، کمبود چراغ و نور کافی، وجود خرابه‌های متروکه، خیابان‌های دوروبر مشروب‌فروشی‌های غیرمجاز. می‌توان گفت خشونت یک بعد محیطی (spatial)  دارد یعنی شکل‌هایی از خشونت هستند که در محیط‌هایی بیشتر رخ می‌دهند و تغییر محیط بر خشونت تاثیر می‌گذارد.

بر این اساس می‌توان برنامه‌ای برای مقابله با خشونت متصور شد که بخشی از تمرکزش بر بهبود وضعیت محیط زندگی از جمله خانه و خیابان و محله و امکان عمومی باشد و با تقویت زیر‌ساخت‌ها خشونت را کاهش دهد. یکی از روش‌های عملی جنسیت-محور برای منع خشونت که مورد استفاده قرار گرفته «جلوگیری از جنایت بوسیله طراحی محیطی» (Crime Prevention Through Environmental Design (CPTED)  است. این روش از جمله در شهرک خایلیتشا (Khayelitsha) در کیپ‌تاون در آفریقای جنوبی اجرا شده است. هدف این برنامه بهبود وضعیت محیط زندگی به منظور کاهش خشونت و جلوگیری از آن است. نمودار ۴ خلاصه این برنامه را نشان می دهد:

خشونت به نسبت فضا انواع خشونت جنسیت-محور روشهای جلوگیری یا کاهش خشونت جنسیت‌محور محیطی و غیرمحیطی
محیط‌های خانگی –         تعرض

–         تجاوز

–         آزار روانی

–         خانه‌های امن، مشاوره و مراکز میانجیگیری

–         ایستگاه‌های پلیس مجهز به مراکز تراما (آسیب روانی شدید) و کارکنان زن

محیط‌های عمومی باز

 

فضاهای باز

رهگذر‌های باریک

غرفه‌های خیابانی که در شب خالی و تاریک هستند

–         تجاوز

–         تعرض

–         قتل

–         بهبود روشنایی خیابان‌ها، قابل شناسایی بودن افراد و نصب سیستم تلفن

–         مراکز کمک به قربانیان تجاوز و آموزش دفاع شخصی

–         ایجاد رهگذرها و کوچه‌های امن و قفل کردن دکه‌ها و غرفه در شب (تا نتوان کسی را به درون آنها کشاند)

–         امکان رفت و آمد  عمومی ۲۴ ساعته

–         گردش پلیس در محلات و حفاظت از محله‌ها

توالت‌های عمومی ( که در برخی مناطق تنها توالت دردسترس هستند) –         تجاوز نزدیک یا داخل توالت‌های عمومی –         راه ‌اندازی سیستم فاضلاب خانگی که نیازی به استفاده از توالت بیرون از خانه نباشد

–         نظارت بر مراکز توالت و حمام اشتراکی در محله

مشروب‌فروشی‌های غیرمجاز (رایج در محلات محروم کیپ‌تاون) –         تعرض

–         تجاوز

–         خشونت مواد مخدر و الکل

–         تغییر مکان مشروب‌فروشی‌ها به جاهایی که مردم حضور دارند و پلیس نظارت کافی و موثر دارد

–         ایجاد فرصت‌های معاشرت که در آنها میزان الکل تحت کنترل است

–         تهیه سندی درباره التزامات گرداندن یک مشروب‌فروشی

مدارس –         خشونت فیزیکی

–         تجاوز دسته‌جمعی

–         حفاظت از مدارس در مقابل دزدی و نصب حصار دوروبر مدرسه، استفاده از سگ‌های محافظتی و دستگاههای فلزیاب برای جلوگیری از حمل تفنگ در محیط مدرسه
جاده‌ها و تردد –         تعرض

–         تعرض و آزار جنسیتی توسط رانندگان

–         جلوگیری از حمل تفنگ در ایستگاه های مسافری توسط دستگاههای فلزیاب

–         تغییر محل شغل‌ها و خدمات به مناطق نزدیکتر به مناطق مسکونی

–         حضور پلیس در قطارها

 

یکی از امتیازات این شیوه مواجهه با خشونت این است که اجرای آن بغرنجی برنامه‌های دیگر جنسیت-محور را ندارد و نسبتا ساده است. این روش یکی از روش‌های متعددی است که در سال‌های اخیر برای مقابله با خشونت به کار گرفته شده است.

ارزیابی یک برنامه همترازسازی امنیت

در این مقاله از بحث مفصل و پیچیده ارزیابی همترازسازی فقط بر یک سوال کلیدی تاکید می‌کنیم: بودجه تخصیص یافته کجا خرج شده است؟ پاسخ به این سوال معیاری است از اهمیت جنسیت در پروژه و جایگاه آن در تخصیص بودجه. تنها توجه به جدول بودجه نشان می‌دهد که خیلی از برنامه‌های بین‌المللی که به هدف و ادعای ایجاد امنیت و آرامش برای شهروندان بودجه می‌گیرند و راه‌اندازی می‌شوند، در عمل هیچ بودجه مشخصی برای امنیت جنسیت-محور اختصاص نداده‌اند. نبود بودجه مشخص به معنی اینکه هیچ توجهی به مشکلات امنیتی مشخص زنان و مردان نشده نیست و برای تحلیل بهتر نتایج پروژه باید ارزیابی عمیق‌تری بعمل آورد، اما همین‌که در جدول بودجه جایی برای جنسیت درنظر گرفته نشده باشد، نشان می‌دهد آگاهی و حساسیت همترازسازی وجود ندارد.

 

این مطلب، ترجمه‌ای است از متنی با همین نام، نوشته شده توسط کارولین موزر، مدرس دانشگاه منچستر:

Moser, Caroline. “Mainstreaming women’s safety in cities into gender-based policy and programmes.” Gender & Development 20.3 (2012): 435-452.

همچنین بخوانید:  عدالت محیط زیستی و زندگی روزمره ایرانیان
0 نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top
🌗