هیپهاپ گفتگو میان جهانهای متفاوت است
علیسورنا از چهرههای سرشناس موسیقی رپ در ایران است و از این حیث شاید نیاز به معرفی نداشته باشد؛ با آلبوم «مرد تنها» در سال ۹۰ شناخته شد و تا به امروز سه آلبوم دیگر، یعنی «آوار»، «نگار» و «کویر» از وی منتشر شده است که هرکدام نه فقط با جریانهای غالب رپ فارسی تفاوت دارند، که هریک در نسبت با دیگر آلبومهای خود او نیز تغییرات آشکاری کردهاند.
در گفتگوی پیشرو در مورد نگاهش به شعر، زبان و امکانها و محدودیتهای آن صحبت کردیم: رپ فارسی چه امکانیهایی با خود دارد که زبان و موسیقی را وارد فضای فعالتری از گذشته و امروز کند؟ در مورد فرایند ساخت و شکلگیری آثارش صحبت کردیم و به عوامل موثر بر تحول آثارش در این سالها پرداختیم. تحولاتی که از سویی به مفاهیمی مثل جنسیت، سیاست، هنر و جامعه گره خوردهاند و از سوی دیگر تنها در سایه ضرورت رهایی از اشکال مختلف سانسور و استقلال فضای زیرزمینی معنا مییابند.
گفتگوی پیشرو نخستین و تنها گفتگوی منتشر شده از علیسورنا است.
میشه گفت در رپ فارسی کسی رو نداریم که به اندازه تو در نوشتن شعر جدی و قوی باشه و این یکی از نقاط تمایز تو با بخش زیادی از بدنه رپ فارسی به حساب میاد. این تمرکز بر شعر از کجا اومده؟
باید اول حرف شما رو تصحیح کنم. اینطور نیست که در رپ فارسی کسانی رو نداریم که به طور جدی شعر بگن، اتفاقا خیلیها هستن و خیلی هم کارشون رو بلدن. اما کاری که من در تلاشم بکنم، آوردن عناصر خیال و تصاویر پویا در شعره، یه جور شعر موجز و انتزاعی و نزدیککردنش به شعر اجرایی. شما در موسیقی با ترانه روبهرویید، و در ترانه، متن قاعدتاً باید اجرایی باشه. اما ترانه به دلیل اجرایی بودن بخش زیادی از عناصر خیال و آزادی شعر رو تبدیل به یه روند صرفا تکنیکی و از پیشتعیین شده میکنه. من سعی میکنم شعر موجز رو به این شعر اجرایی نزدیک کنم. شاید این باشه که متمایز میکنه کار من رو. بخش زیادی از این کار، ناخودآگاهه. برای ما زیاد آگاهانه نبوده از ابتدا. فکر میکنم در «نگار» بود که این ماجرا خیلی شدت گرفت. اما به طور کلی در کار ما آگاهانه نبود که تصمیم بگیریم یه شعر عجیب غریب بنویسیم. ما فقط تصمیم گرفتیم یه کار جدید کنیم، و این کار جدید کردن، ما رو تا اندازهای مجبور میکرد که بریم به سمت مدلهای دیگه…
به طور کلی نقش شعر رو در رپ فارسی چطور میبینی؟
خود رپ فارسی و شعری که درش هست به نوعی پاسخگوی محور فعالیت خودشه. رپ به شدت با کلام در ارتباطه، اما دایره شعریش هنوز محدوده و باید نگاه گستردهتری بهش داشت. این دایره برای من بسته و تنگه و نیازهام رو پاسخ نمیده. بهطور مثال شاید چیزی نزدیک به هشتاد درصد رپ فارسی تو یه میدون پونصد کلمهای متن مینویسه. خب این برای من و کاری که میخوام بکنم کافی نیست. من معتقدم رپ پتانیسل شعری عمیقتر، خلاقتر و بیپرواتری رو هم داره. وقتی در مورد شعر اجرایی مرسوم در رپ فارسی حرف میزنیم ناخودآگاه یه هیجانی درش وجود داره، فلوها و زبان عامیانهای که میخواد با تو گفتگو کنه. از یه زمانی به بعد من از لحاظ روحی در مسیری قرار گرفتم که بعضی هیجانات دیگه در من نبود. دیگه از روحیه من برنمیاومد. نوع نگاه من به هنر و شعر و ادبیات در یه دگردیسی قرار گرفت که دیگه اون شعر اجرایی مرسوم من رو ارضا نمیکرد و این من رو خود به خود به سمت دیگهای برد.
اینی که میگی یعنی زمان شکل گرفتن آلبوم «نگار»؟
آره، درست بعد از «آوار». من چهار تا مجموعهای که دارم رو اینطور برای خودم نامگذاری میکنم؛ «مرد تنها»، «آوار»، «نگار»، «کویر»، با عشق، تغییر، اندیشه، و مقاومت معنی میشن. من این چهار مسیر رو طی کردم. «مرد تنها» تماما عشق بود؛ برخوردی اولیه با یک محیط جدید. استایل آمریکایی رو تبدیل میکرد به یک چیز ایرونی. تو «آوار» تلاش بر این بود که کار کمی آلترناتیوتر بشه. ریتمها رو بهم ریختیم و تلاش کردیم پارادایمها رو عوض کنیم. با «نگار» مسئلهی اندیشه وسط بود. و «کویر» نوعی مقاومت بود. اعتقاد دارم موسیقی که با کلام در ارتباطه، میتونه خیلی گویای اندیشه باشه، و عمقی از گفتگو رو پیدا کنه. کافیه شما درگیر ادبیات و آثارش باشی، تا این آثار به درگیریهای درونی شما یه جور ترتیب و نظم بدن. خواندن آثار ادبی روی من تاثیر گذاشت، و همینطور زندگیای که داشتم. زندگی من از یه جایی مدلش عوض شد. این تغییرات بود که مارو حتی در اخلاقیات جزئی زندگیمون دچار تغییر کرد. بیان این تغییرات اما، به زبان نیاز داره. اون زمانی که من دچار این تغییرات میشدم، به شدت دنبال زبانی بودم که گویای اینها باشه، زبانی که خیلی تصویر رو نَگه، تصویر رو بِکشه. من خوشم نمیاد تصویر رو بگی، چون اتفاقی که در تو میافته زیاد گفتنی نیست، باید با یه جور نقاشی بیان بشه. برای من سختترین قسمت کار، پیدا کردن اون زبان بود. اون ایماژها و آرایهها و حالتهای شاعرانه و احیانا فلسفی در کارها، همهْ نتیجه اینها بوده. شد شعری که نتیجهاش شاید متفاوت باشه.
من به شدت دنبال زبانی بودم که خیلی تصویر رو نَگه، تصویر رو بِکشه.اصلاً از ابتدا این رپ بود که برات موضوعیت داشت یا شعر؟ یعنی قبل از رپ هم با شعر درگیر بودی؟
بله. من در فضایی بزرگ شدم که تا حدودی با ادبیات و شعر آشنا بود. اینطور نبود که اون زمان خیلی بفهمم، اما روح چیزهایی که میشنیدم یا میخوندم روم تاثیر میذاشت. اصلا یکی از دلایلی که رپ کردم این بود که میتونستم شعر بنویسم، قبل از اینکه رپ کنم شعر مینوشتم، البته شعرهایی که در حد و اندازه خودم بود. بله شعر بود در زندگیم.
شعرهای تو معمولا ردی از سیاست و مسائل اجتماعی در خودشون دارن، اما طوری که مرز این مضامین با سایر مضمونها خیلی روشن نیست. شاید بشه گفت یک ویژگی کارهات ابهام و درهمتنیدگی مضامین از جمله مضامین سیاسیه.
به نظرم از یک زمانی فضای جامعهی ما شدیدا سیاسی شد اما این سیاسی شدن شاید بیشتر ظاهری بود. از اواخر دههی هشتاد، همهچی رنگ و بوی سیاسی گرفت ولی در واقعیت به نظرم سیاستزدگی بود که اتفاق افتاد. منظورم یک جور رفتار سیاسی جعلیه. اگر من درگیری سیاسی دارم، و انسانی سیاسی هستم که باید هم باشم، این فقط یک موقعیت مشخص ظاهری نیست. اعتراض ما به یک چیز کوچک و جزئی و خاص نیست. اگر ماهیت چیزها رو بشناسی، اعتراض شما همه چیز رو در برمیگیره و بعد به وضعیت اجتماعی میرسه یعنی جغرافیا پیدا میکنه. این ماهیت اعتراضی از دغدغههای فکری من بوده، البته بهش آگاهانه نپرداختم، اینا خودشونْ خودشون رو ساختن. از طرفی من هیچ فراری هم از این مسئله [سیاسیبودن] ندارم. خیلیها فکر میکنن شعر انتزاعی یعنی فرار. اما شعر چند وجهی در واقع کارش نشوندادن تصویر چند وجهیتری از مفهوم سیاسته. نه صرفا یک چیز مشخص.
به نظرت رپ لزوماً کشش داره برای انتقال چنین نگاه چندوجهی یا همونطور که گفتی نگاهی به ماهیت سیاست یا اجتماع؟ چون بههرحال موسیقیایه که الان در جامعه گستردگی و عمومیت زیادی داره و طبعا محدودیتهایی هم داره در خودش.
خب، ما باید مدیوممون رو بشناسیم، بدونیم کاری که میکنیم چیه. کسی که سینماگره، بخش زیادی از کارش صنعته. هنرِ صرف نیست. گیشه هم داره. از طرفی عدهای میگن موسیقی عامترین هنره. میگن موسیقی رو باید بتونی پلی کنی و بری سراغ کارت، و بذاری اون خودش روی ناخوداگاهت کار کنه. میگن قرار نیست بشینی و فکر کنی که این دقیقا چیه، مثل همونی که میگن «نهنگها آواز میخوانند نه برای اینکه چیزی بگویند، برای اینکه آواز بخوانند». اما من فکر میکنم بالاخره یه موقعیت اجتماعی هم وجود داره. ما در موقعیتی هستیم که شعر و اندیشه به طور کلی داره از بین میره و سادگی هنر میتونه دستاویز و بهانهای باشه برای ابتذال.
جایی میخوندم در مورد سریال فرندز، که این سریال به نوعی ماشهی تمدن غرب رو کشید. که مثلا در اون راس که دانشمند و دیرینهشناسه همش مسخره میشه. وقتی یه همچین فیلمی میبینم و میفهمم که اساساً خواسته فقط یه روندِ نرم ایجاد کنه که من بتونم حتی بیستبار اونو ببینم و در اینکار موفق هم شده، میفهمم که این یه جریانه که از سرعت میاد. آدمها درش نقشهای خلاصهشدهای دارن و هیچ مفهوم سیاسیای اساساً در زندگیشون وجود نداره و … این زندگی امروزه، با همه ویژگیهاش؛ خلاصه و سریع.
منظورت از سریع چیه؟
ببین مثلا ما الان از تهران میریم به کاشان. اما جادهها رو نمیبینیم. اطراف رو نمیبینیم. قبلا کسی که میخواست همین مسیر رو بره، مسیر براش یه پروسه، یه بخشی از زندگی بود. اطرافی وجود داشته. ما الان فقط از اینجا سوار میشیم که بریم به اونجا. وقتی هم میرسیم اونجا دیگه اصلاً کاری نداریم. اما مسیر به ما تردید و عمق میده. ما الان همش در حال گذاریم. همش در حال کورس و مسابقهایم برای رسیدن. یه بخش زیادیش حتماً نتیجهی جهان سرمایهداریه. اینکه ما دیگه مکث و درنگ نمیکنیم. فکر میکنم من به عنوان کسی که صاحب کلام و نوعی تریبونم، وظیفه دارم در اندازهی خودم، تو رو نگه دارم. چیزی بگم که تو رو به لایههای عمیقتری ببره و به فکر وادار کنه. این من رو مجبور میکنه، همونطور که اول گفتم، تلاش کنم تا یه زبان پیدا کنم. کاری که خیلیها شاید نمیکنن و به همان زبان فیگوراتیو مرسوم بسنده میکنن. برای من اینطور نیست. من باید یه زبان پیدا کنم تا یه جهان برای تو بسازم. که وقتی موسیقی گوش میکنی از جهان خودت بیای بیرون. برای من هنر این نیست که آینهگی کنی اجتماع خودتو فقط. نه، ماحصلِ اون [آینهگی] یه پرسش و پاسخی میشه که نقطهاش گذاشته شده و تمام. اما من میخوام تو رو نگه دارم و برای همین تعلیق ایجاد میکنم، واسه همین به چیزی شبیه به یه زبان موجز نیاز دارم. اون چیزی که سریالی مثل فرندز نشون میده در جامعه نمونههای زیادی ازش هست، و من در برابر اون سرعت میخوام قرار بگیرم.
همونطور که گفتیم مواجهه با کارِ تو ابهام ایجاد میکنه، در مورد زاویهها و اینکه کجا دقیقاً قرار میگیری. این ابهام ممکنه مخاطبت رو درگیر کنه اما شاید هم تاحدی براش گیجکننده باشه. به مخاطب کارهات چقدر فکر میکنی؟
نمیخوام شعار بدم که مخاطب برای من مهم نیست. نه، خیلی هم برام مهمه. اصلاً مخاطب اساس کار منه. اما تا حدی که من بتونم کاری بکنم. تا حدی که اون برام تصمیم نگیره. این منو وادار میکنه کار جدید بکنم، زبان جدید بسازم و این دغدغهها رو به جای مشخصی برسونم. نهایت اینه که حتما ریزش مخاطبی هم داریم. چون «مرد تنها» با «آوار» و «نگار» پر از تفاوته.
با این زاویه، آیا به تعادل رسیدی؟ در نسبتی که بین کارت و مخاطبها مشخص کردی.
آره فکر میکنم.
من یه سری از کارهات رو برای چندتا ادم که نمیشناختنت فرستادم. یکیشون که برای من جالبتر بود، یه دختر بیست و چهارپنج ساله، طرفدار موسیقی پاپ و رپ، (شیش و هشتی) مهمونی و… نمیدونم اصطلاح درستیه یا نه، ولی برای رسوندن منظور چارهای نیست؛ احتمالا داف اصطلاحیه که برای توصیف یه ظاهر و سبک زندگی اینطوری به کار می برن، حالا با بار ارزشی مثبت یا منفی. آره خلاصه اون از اون کارت خوشش اومد که میگی «بدون رنگم، تو ولی نه، رنگآمیزی میشی تو رنگای شهر.»
آهنگ «جاری».
آره. به اینجا میخوام برسم که رپ فارسی این مخاطب رو داره. فارغ از بار ارزشی که ممکنه نسبت بهش داشته باشیم. با توجه به کاری که سعی داری بکنی، به این مدل مخاطب هم فکر میکنی؟ این تیپ مخاطب برات اهمیت داره؟
معلومه که اهمیت داره ولی میدونی اجبار نداره که مثلا همه رو با خودمون بخوایم ببریم جایی که فکر میکنیم خوبه. ولی اینکه بتونیم یک ارتباطی برقرار بکنیم و دیالوگی داشته باشیم با اقشار بیشتری از جامعه، این حتما باعث موفقیتمونه. یعنی اصلا بهنظرم یه هنرمند یکی از تواناییهاش همین دیالوگه. بله مخاطب برام مهمه ولی تاحدی که کار منو تنگ نکنه و منو آزاد بذاره.
برداشتم اینه که میگی رپ رسانهایه که من بازیش میدم، یعنی تن نمیدم به هرشکل و صورتِ از پیش موجودش، و تلاش میکنم جهانی بسازم که درش هم با فضای موجود ارتباط داشته باشم، هم حرفام و زاویههام به چیز دیگهای تبدیل نشه. اما هنوز نگفتی که از نظر تو رپ چه ویژگیهایی داره و تو چی کار میخوای باهاش بکنی که تاثیرگذارتر از شکل متداولش باشه؟
یه زمانی مسعود کیمیایی حرف جالبی زد، گفت من میخوام با فیلمام کاری کنم که به آدما نشون بدم که از لحاظ تاثیرگذاری اجتماعی فقط قشر روشنفکر و طبقه متوسط فاعل اجتماعی نیستند. یعنی در واقع شما در فیلمای کیمیایی، البته نه فیلمای الانش، در اون دوره درخشانش، یه سری آدمهایی رو میبینی که از قشر فرودست هستن، و کارهای عجیب و غریبی میکنن. مثلا خود قیصر کاری داره میکنه که اساساً سیاسیه، و شخصی نیست، حتی انقلابی و آوانگارده. اما اون از پایین مردمه. این رویکرد الان داره از بین میره. حالا رپ فارسی کاری که میکنه اینه که فاعل اجتماعی گستردهتریو ارائه میکنه. من دوستایی دارم که نه اهل کتابن نه اهل شعرن به اون معنا. آدماییان که کلی زخم و زار دارن رو تنشون، آدمهایی که از قشرین که ما اصطلاحا بهشون میگیم لات. اما من دوستی دارم از همینها که تو شعرش به زبان خودش، جهانش رو برای همزبانهای خودش توضیح میده. این گفتگوییه که ما بهش نیاز داریم. پس من هم به نوبه خودم تلاشم اینه که این گفتگو رو ایجاد کنم و گسترهای وسیعتری در اون به وجود بیارم.
نظر من اینه که رپ میتونه وارد یه جهان و زبان جدی هم بشه که از حالت عامیانه خودش فاصله بگیره.خب شیوه و زبان تو برای ساختن این گفتگو چیه؟
نظر من اینه که رپ میتونه وارد یه جهان و زبان جدی هم بشه که از حالت عامیانه خودش فاصله بگیره. اما این حرفْ اون حرفِ قبلی رو در مورد فاعلهای اجتماعی گستردهتر رد نمیکنه و به معنای نقض اون نیست. مهمترین اتفاقی که در رپ فارسی در جاهای درستش داره میفته اینه که گفتگویی از اقشار متفاوت جامعه درش به وجود میاد. این یه چیز دانشگاهی نیست، یعنی فکر و اندیشه الزاما در فضای دانشگاهی تولید نمیشه. اما شکاف هست بین این جهانهای متفاوت. یعنی اون فاعلهای اجتماعی که من ازشون حرف میزنم از سمت همدیگه به شیوههای مختلف طرد میشن.
به نظرت چطوری میشه ارتباط ایجاد کرد بین این جهانها؟
این بحث ما رو میبره جایی که نیاز ماست این روزها. ما به شدت نیاز به یک پایگاه جدی داریم که به رپ اعتبار بده و پل بزنه میان جهانهای متفاوتی که ازشون حرف زدیم. پایگاهی لازم داریم که نقش شبکههای اجتماعی رو کمرنگ کنه، چون اگرچه شاید در این فضاها گفتگو ایجاد میشه، اما گفتگوهایی که پراکندن و انسجام درستی ندارن. این روی رپکنا هم تاثیر میذاره. اینو میگم برای اینکه بپرسم روشنفکرها در این ماجرا کجان؟ کسایی که قلم بهدستاند چرا برای شعری که در رپ فارسی جاریه نمینویسن؟ اونها میتونن یه جور پل ارتباطی برای توسعه مفاهیم جدیتر رپ فارسی بین هنرمند و مخاطب باشن و این به هنر و هنرمندی که تعهد به اندیشیدن داره کمک خواهد کرد. به نظر من این مدیوم [رپ] داره خیلی وسیعتر از باقی مدیومهای هنری کار میکنه و گفتگو ایجاد میکنه. درسته که بخش مهمی از کارِ ما ارتباط با مردمه، اما ما به کسانی که بتونن بنویسن و فکر کنن هم نیاز داریم. ما الان همه اینها رو داریم خودمون به شکل خودجوش تولید میکنیم. این تولیدهای خودجوش برای ارتباط با طیفهای دیگه کافی نیست و نهایتا به گستردگی رپ در همون جهان خودش کمک میکنه، چون امروز کسایی که دارن در مورد رپ فارسی مینویسن، باز از همون فضای رپ فارسی هستن.
به شعرت برگردیم. یه چیزی در مضمون کارهای تو هست که اسم خوبی براش ندارم، اما شاید تاحدی لاتمابانه است و خشن. به نوعی میشه گفت مردانهس. از طرف دیگه یه روحیه شاعرانه هم وجود داره که به شدت ظریف و لطیفه.
که حتی زن میشه.
دقیقاً. این تضاد و همراهی خیلی جالبه و در سیر کارهات تا به امروز هم دائم تشدید شده.
دلیل مرگ زودرس من هم همینه (خنده). همین پارادوکس. ببین، من از خانواده متوسطی اومدم بیرون؛ مادرم یه معلم ساده بوده و تحت فضای مستبدانهی پدری بزرگ شده. البته پتانسیل داشته ولی شرایط اجازهی رشد بهش ندادن. در نهایت برای من از بچگی چیزی به اسم حقوق زن مطرح نبوده. شاید میدیدم و حس میکردم از ابتدا. اما بههرحال در موقعیتی رشد کردم که چنین مباحثی اصلا مطرح نبوده. من تا ۲۱ سالگی در فضاهایی بیربط به این چیزها بودم.
الان خودت رو کجا میبینی؟
من دست خودم رو نمیشورم؛ من قطعاً زنستیز هم بودم، حرفهای ناموسپرستانه توی کارهای قدیم خود من هم بوده. مثلا من بیتی دارم که میگه «اونکه میگفتن ناموس بوش میپیچیه نوک چاقوش چل دفعه گوشتی میشه». خب این دیگه خیلی یاوهست. من قبول میکنم ما یه جاهایی ضدزن بودیم، یه جایی ضد همجنسگرایی بودیم، همه اینها در گفتههای ما بوده اما تلاش کردیم این رو از بین ببریم و در مسیری قرار بگیریم که درستتر باشه. اما امروز اگر شما چیزی از من میبینید که خشنه یا داره فریاد میزنه، یا اون مردونگی که ازش حرف میزنی که در کارها به شکل خشن وجود داره با صدای کلفت و اینها، دلیلی بر لات بودن نیست. مثلاً کسی مثل «هیچکس» لحن خشن و پایینشهری داره ولی با همین لحنْ آهنگ در دفاع از حق زن هم داره و نمیشه بهش گفت لات. این یه کار فرماله که میتونه پلی برای ارتباط با اقشار وسیعی برای گفتگو باشه.
برگردیم به این موضوع در شعرهات؛ دو جور روحیه متفاوت که در ادبیات عمومی بهشون میگیم روحیهی مردانه و زنانه، در خیلی از شعرهات وجود داره.
بله. مثلا در آلبوم «کویر» سه تا آهنگ «نفیر»، «تریاق» و «کویر» به تعبیر عام مردونه و خشنه. در مقابل «مریم»، «پشت این جنگها» و «تئاتر سایهها» اون یکی روحیه رو دارن. اینها دو روحیه هست که من از یه جایی در خودم کشف کردم. من فکر نمیکنم که یه هنرمند هیپهاپ فقط باید یه روحیه خشن و با ابهت داشته باشه. میتونه در کنارش ظریف هم باشه. من همون حسی که در لحظه دارم رو بروز میدم. این دو روحیه در من هست و احتمالا به کودکی من ربط داره. روحیهای که از سمت پدر و سمت مادر، به دو گونه مختلف، در من رشد کرد و من در بین این دو روحیه آسیب دیدم به جای اینکه رشد کنم.
بههرحال خوب بوده و نشسته در کارت.
نمیشه گفت این دال بر اینه که خوب بوده. ما به هیچچیز بدی نمیتونیم بگیم خوب، حتی اگه خروجی خوبی ازش دربیاد. ولی خب، شده و روی من خیلی تاثیرگذار بوده. من از یه جایی به بعد تا حدودی از بیرون به درون اومدم. این کوچ کردن به درونْ لایههای مختلفی از تورو نشون میده و یکیش اینه که میفهمی که انسان فراتر از جنسیته. اما من اگر بخوام به بیرون فکر کنم حتما جلوشو میگیرم و سانسورش میکنم.
کوچ کردن به درونْ لایههای مختلفی از تورو نشون میده و یکیش اینه که میفهمی که انسان فراتر از جنسیته.چیزی که میگی اینه که این دو روحیه بیشتر طیفهاییاند با دو سر دور از هم. مثلا یک طرف رو نزدیک به زمختی یا لاتبودن میدونیم یک طرف رو نرم و لطیف، وگرنه اینها در واقعیت معنای ذاتی ندارن.
دقیقا همینه.
کمی در مورد لاتبودن که حرفش شد بگو.
این لات بودن داستان داره. باید مراقب باشیم. لات توی ایران تاریچه جالبی نداره و پشت کودتاها و قدرت بوده، نمیشه ازش استفاده کرد. اما از اونور وقتی میگیم لاتْ میتونیم یه «آسمونجل» هم بغلش بذاریم، کسی که چیزی نداره. یا مثلا رند تا قبل از حافظ معنای بدی داشت، الان هم گاهی داره. اما حافظ میاد رند رو تبدیل میکنه به چیز خوب. یا مثلا من در کارام چیزی به اسم «هفتخط» وجود داره. ولی هفتخط معنای شیادی هم داره. واژهها، در شکل جا افتادهی عمومی بار روانی و معنایی دارن و هنرمند میتونه این بار رو عوض کنه. میخوام بگم من اگه یه وقتی از کلمه لات استفاده کردم منظورم شکل مرسومش در جامعه نبوده. البته میدونم که شما هم اینو میدونید، اما من باید هی بگم تا زمانی که جا بیفته. ولی به هرحال ما الان دیگه نمیتونیم ازش راحت استفاده کنیم. باید پسش بدیم، به خاطر بار معنایی سنگینی که داره.
خب اما این حس خشونتی که توی کارهات بوده و هست و ممکنه بعضیها بهش بگن لاتی، چیه؟ به چی دلالت داره؟
این خشونت که در لحن ماست یه جور فریاد در جهت مستقل بودنه. اولین خصوصیتش اینه. و استقلالش اینطور نیست که طرف در یه دایره ایدئولوژیک داره کار میکنه و در اون دایره مستقله. طرف داره در صدا و سیما کار میکنه ولی میگه من مستقلم. اصلا جوکه چنین حرفی.
ولی باید بگم که من اون مستقل رو پیدا نمیکنم، نه تو ادبیات، شعرو هم که خدا بیامرزتش. اما اینجا هست. ببینید مثلا لحن خشن که در «تریاق» وجود داره «بازم درد بده که بیمایه فتیره/ که توله کفتار نگه شیر ناله کرد»، معلومه این خشونت یه فرمه که در حال تغییره، یه فعلِ اجتماعی بوده که کنار گذاشته شده، همون لات مرسوم که میگی، و ما حالا وارد یه مدیوم دیگه کردیمش. همچنان حفظش میکنیم با مفاهیم جدیدی که داریم به این واحد میدیم. همه اینا دلایلی داره. اما ما قطعاً نمیخوایم برای اون قشر لاتِ در خدمت قدرت تبلیغ کنیم.
این خشونت که در لحن ماست یه جور فریاد در جهت مستقل بودنه. اولین خصوصیتش اینه.برداشت ما از اینی که میگی یه جورایی پررو بودن و زور رو نفهمیدن و زیربارش نرفتنه، اینکه ساختارها و سلطه روی تو کار نکنن. اینطوره؟
آره ضد زوره.
باز اگه موافق باشی بریم سراغ شعرت. کار تو پر از شخصیتهاییه که مدام دیالوگ دارن و حرکت می کنن. کارت حتی انگار یه جاهایی فرم روایی پیدا میکنه. شیوه خاصی داری برای شخصیتسازی؟
این شخصیتها خودشون درست میشن. من یه زمانی در مورد تیپ سازی و شخصیتپردازی خیلی خوندم و مشورت کردم، اما دیدم این مسیر من نیست. حتی شاید اون چیزی رو که به شکل آزادانه خودش رو رها میکنه مسدود میکنه، تبدیلش میکنه به چیزی مثل ریاضی. اما کار ما به دور از ریاضی و محاسباته. واسه همین هم روایی نیست. چون مساله شعر مساله آگاهانه نیست. شما تو دفتر شعر شاعرها هم میبینی که یه عنصر کلی روی مجموعه شعرها سواره، ولی مسیر جزئی رو شما تو این شعرها پیدا نمیکنی، که مثلا از این نقطه شروع بشه و به فلان جا برسه. شعر که میگم منظور اون فرم خیالیه. شعری که رها میکنه شما رو. وقتی که شما داری چیزی مینویسی قرار نیست خیلی به چیزی فکر کنی. بنظرم این تواناییایه که خودش طی یه پروسهای به دست میاد. این کاریه که ما داریم تلاشمون رو براش میکنیم و فکر میکنم بشه. کما اینکه مقداری تو «نگار» شد.
پروسه کار «نگار» چطور بود؟ چقدرش در پروسه شکل گرفت؟
نگار اینطوری بود که من یه کاریو مینوشتم بعد با احسان آتور گاهی ساعتها حرف میزدیم. پرسش ایجاد میکردیم. به نظر خودم خیلی بداهه و ناگهانی بود تا منطقی. نمیدونم چه اسمی میشه برای کار ما گذاشت. ما بیشتر صرفاً به یه سری از دادهها نظم میدیم. این نظم جای دیگهای شکل میگیره. البته از جای عجیب و غریبی هم نمیاد. همون اکتسابات اجتماعیه. ما فقط چون خیلی مینویسیم، چون خیلی تمرینِ نوشتن داریم، میتونیم اونها رو منظم کنیم. به نظرم کار اندیشه هم همین نظم دادن به تصاویریه که ذهن دریافت میکنه.
این نظم دادن و خلق شعر به طور خاص در رپ کردن چطوری انجام میشه؟
من اعتقاد دارم شعر چند مرحله داره تا به رپکردن برسه. شعر یه بار توی ذهن تبدیل به لحن میشه، میزان دادزدنش، میزان کوچیک و بزرگ بودنش. یه بار نگارشِ لحنی میشه و بعد یه بار روی کاغذ نوشته میشه. تو در ابتدا با زبان شعر و ادبیات با خودت گفتگو میکنی. گفتگویی که خودت هم نمیدونی از پیش چی داری میگی. چون قرار نیست استدلالی در کار باشه. کاملا خارج از حوزه استدلاله ولی به یک نظم میرسه که میتونه در لایههای عمیقترش دراماتیک باشه.
ما بیشتر صرفاً به یه سری از دادهها نظم میدیم. دادههایی که همون اکتسابات اجتماعیه. به نظرم کار اندیشه هم همین نظم دادن به تصاویریه که ذهن دریافت میکنه.در مورد پروسه کار خودت بگو. معمولا چطوری یه آلبوم رو به مرحله تولید میرسونی؟
من بیشترین وقت رو قبل از شروع تکنیکی یه آلبوم صرف میکنم. یعنی قبل از اینکه یه بیتی ساخته شه، یه شعری نوشته شه یا مثلا کلاژ شه. این کارها اتفاقا مدتش کوتاهه. مثلا مجموعه کویر فکر کنم پروسهی تولیدش حدود یه ماه و نیم تا دوماه زمان برد، ولی شکلگیری اساس فکری که پشتش بود تقریبا یه سال و نیم طول کشید. برای من اینطوریه که کاغذ و قلم یه گوشه است. موزیک یه گوشه است. منم بیرون درگیرم. چهجوری بگم. من همه لحظات زندگیم رو درگیر میشم وقتی میخوام کاریو انجام بدم. لحظاتی که درگیر نیستم و وارد روزمره میشم، تباهی شروع میشه واسه من. اما اون لحظاتی که درگیر کارم انگار دارم شعر مینویسم بدون اینکه کاغد و قلم داشته باشم. انگار دارم تصویرا رو تبدیل میکنم. چون من تمام محیط پیرامونم رو با یه نگاه تحلیلی بررسی میکنم. اون نگاهِ تحلیلی متریه که پیدا کردم برای اون تبدیل. این خود به خود باعث میشه که تو زندگی شخصی من، تو زندگی اجتماعی من، تو ارتباطات من، در همهی اینها درگیری به وجود بیاد. میتونم با چندتا مثال توضیح بدم. فقط یه خرده طولانی میشه.
حتما. بگو.
من یه تعریف خیلی تجربی دارم از هنر. بهنظرم هنر چندتا مرحله داره. مرحله اولش دغدغهس. مرحله دومش تکنیکه. مرحله سومش فرمه و مرحله چهارمش محتواست. اگر ما دغدغه رو بگیریم گِل، تکنیک رو بگیریم دست، فرم رو بگیریم کوزه، محتوا میشه اون چیزی که توشه. اینطوری بهت بگم که من از لحاظ تکنیک همچنان تمریناتم رو دارم. یعنی اون دستی که قراره به اون گل فرم بده هنوز درحال تمرین و گذار از تکراره. قرار نیست یه تکنیکِ مشخص بمونه و صرفا محتویات کوزه تغییر کنه. نه. از نظر من اگر صحبت از تغییر میکنیم، همهچیز باید تغییر کنه. درگیری اساسی من اینجاس. اون دستی که باید با گل کار کنه، حتی خودِ اون گل باید عوض شه.
پس معتقدی حتی دغدغهها هم باید همواره تغییر کنن.
آره. من فکر میکنم اگر مضمون واحد بمونه و تغییری نکنه، اون دست هم انگیزهای برای فرمدهی و کار کردن روش پیدا نمیکنه. دغدغه تو باید بتونه تغییر کنه، باید بالنده شه، رشد کنه، بتونه جهانشمولتر بشه. جهانشمولترشدن به این معنا نیست که حتما تو شعرمون از تانک و سوریه و جنگ و این چیزا استفاده کنیم. شاید شعرت تو محیطِ یه اتاقْ اتفاق بیفته اما بتونه با کسی که با زبان مادری تو انس نداره ارتباط ویژهای برقرار کنه. درنتیجه مضامین هی باید رشد کنن. برای اینکه مضامین رشد کنن دغدغههای تو باید رشد کنه. برای اینکه دغدغههای تو رشد کنه، زندگی تو باید رشد کنه. برای اینکه زندگی تو رشد کنه باید درد بکشی. قطعا باید بری تو دل مشکلات، تو دل تهدید، مسایل رو سعی کنی با متری ببینی که انسانیه. بیشترین پروسه کاری من تو مرحله گِل و دسته. در نهایت وقتی اون کوزه شکل میگیره، توش من میتونم نگاه بذارم، یه تشخیصِ درست بذارم از وضعیت اجتماعی، وضعیت زندگی، یا هرچیز دیگه.
فکر میکنم اگر مضمون واحد بمونه و تغییری نکنه، اون دست هم انگیزهای برای فرمدهی و کار کردن روش پیدا نمیکنه. دغدغه تو باید بتونه تغییر کنه، باید بالنده شه، رشد کنه، بتونه جهانشمولتر بشه.گفتی گِل، یاد خاک افتادم و موضوع خاک و اقلیم و مکان که توی کارهات خیلی پررنگه.
قطعا باید اینطور باشه. البته من فکر میکنم اگه شما مثلاً از کویر حرف میزنی بجای اینکه همش اسم کویر رو بیاری باید بتونی اون رو با شعر و موسیقی به مخاطب نشون بدی. مثلا موسیقی «مریم» به نظرم یکی از نمونههای موفق کویری آلبوم کویره. به یه گفتگو با یه آدم بزرگی گوش میکردم. یادم نیست کی بود. میگفت موسیقی کویر صدای پای شتر میده. یا موسیقی جنگل صدای درخت میده. جغرافیا انقدر تاثیرگذاره روی کار.
در آلبوم کویر این خیلی واضحه. در کارهای دیگه هم این تاثیر به همین شدت بوده؟
بله حتی مجموعهای مث نگار که بیزمان و بیمکانه و تو یه تعلیقی قرار داره، باز هم میتونی مکان رو توش پیدا کنی. مثلا تو نگار چیزی به اسم «توربین» وجود داره که باد رو حصر میکنه. میگه «باد کار تو تولید برقه/ الان تو رو میبلعمت، واسه تولیدِ نور خوب بزن جرقه/ توی شهری که تاریکی خون کرد، اینو گفت و بادو زندون کرد» از نظر من کارِ خوب کاریه که بتونه موقعیت تاریخی خودشو توضیح بده. بتونه یه شهادتی بر تاریخ و زمان خودش باشه. این توربین تو زمان ما، تو جهان ما، تو سیستم کشور ما، سالهاست میبینیم که هست. شاید اگر من تو یه کشور اروپایی یا شرایط ایدهالتر زندگی میکردم، هیچوقت به توربینی فکر نمیکردم که باد بتونه ازش رد شه. البته از یه زاویه دیگهای به طور ریشهای به این مساله میپرداختم ولی انقدر خشن نبود. پس تو نگار هم که بیزمان و مکانه باز شما جغرافیا رو با دقت عمیقتر پیدا میکنید. کار باید جغرافیا داشته باشه. این یعنی وضعیت انسانی در هنر.
رابطهات با جغرافیا و شَهرت پیچیده به نظر میاد. اگه میشه از تاثیرش روی کارت بیشتر بگو.
شرایطی که من توش زندگی کردم، شرایط خوبی نبوده. شرایط سخت و پیچیدهای بوده. خیلی از کمبودها باعث شده گاها احساس خیلی بدی هم داشته باشم نسبت به شهرم. کما اینکه تو آهنگ «تئاتر سایهها» شهرم رو از ابتدا توصیف میکنم؛ «وسط کویر چند تا خونهست/همون شهر سوزانِ راه بیقدم/شهری از جنس قهر/ شهری از جنس سایههای بیاثر» تو خیلی از آهنگهای من این سکون، این انفعال، این بیحرکتی، بیرشدی مدام مورد نقد قرار میگیره. خیلی هم ناخودآگاه این کارو میکنم. چون این موضوع خیلی فشار میاره روم. وقتی میبینم تو یه شهری مردمش تو یک دایره باطل درحال چرخیدنن و عده خیلی کمی اینو میفهمن و اونها هم بهعنوان اقلیت کنار گذاشته میشن و هیچ جریان و حرکتی شکل نمیگیره، هیچ مشارکتی نیست، خب طیبعتاً این منو ناراحت میکنه. انسان به فعل زندس و میخواد کارایی داشته باشه، و وقتی این کارایی تبدیل به مشارکت بشه، شادیِ دوچندان میاره. وقتی این مشارکت نیست یا خیلی نرخاش پایینه، خودبخود اون شهر دچار سکون میشه. از لحاظ اقتصادی هم که اوضاع خرابه. آدمها شبیه ماشین میشن، درجهت این حرکت میکنند که فقط نمیرند. اینا همه خود بخود تو رو تو یه موقعیتی قرار میده که فقط انگار داری مردهها رو نگاه میکنی. اما تو میخوای زندگی کنی. من میخوام برقصم، میخوام شاد باشم، اما تو یه گورستان باید این کارو بکنم و این تو حالات روحی من تاثیرات عمیقی میذاره. با همه اینها، من هم شهرم رو دوست دارم، هم کشورم رو دوست دارم، هم دنیا و هم زندگی رو. یعنی نه تنها متنفر نیستم بلکه دوستشون دارم.
از نظر من کارِ خوب کاریه که بتونه موقعیت تاریخی خودشو توضیح بده. بتونه یه شهادتی بر تاریخ و زمان خودش باشه.ولی در عین حال خشمی هم نسبت بهشون داری.
بله ولی فکر میکنم زندگی با همین دردهاشه. اما من اسم اون رو بدبختی نمیذارم. من زمانی بدبختم که دردها من رو مالک شن. ولی وقتی من دردها رو مالک میشم دیگه بدبخت نیستم. تو هرجای دنیا منو بذاری باز من همین کار رو میکنم. و اعتقاد دارم تو همه جای دنیا درد هست. به لحاظ وضع اجتماعی حتما تفاوتهای بعضا دردناکی هست اما با نگاه ریشهایتر با یه کلیت رو به رو میشی، اینکه دنیا دردناک و فرساینده است.
ابراز رنج توی کار تو بازنمایی صرف ناراحتی و درد نیست. منظورم اون شکل رایجی از ناراحتی و بعضا نالهکردنه که کم هم نیست در فضای موسیقی ما.
من سعی کردم هرطوری شده، چه در کارم چه در فضای رسانهها، بر خلاف این شیوه فعالیت کنم. حرفهایی هست که به شکل غلط در فضای عمومی جریان دارن و در هنر هم بازتولید میشن. بعد همون آدمهایی که چنین نگاهی رو دارن، همون حرفها رو میشنون و خوششون میاد. دلیلش اینه که آدمها معمولاً به دنبال تغییر نیستن، چون تغییر سختی داره، و آدما این سختی رو پس میزنن و راحتیِ انفعال رو میپذیرن. بعضی هنرمندها مثل یه آینه یک سری خردهفرهنگهای اجتماعی غلط و مسلط رو بازتولید میکنن که اقبال عمومی پیدا کنن. بدون هیچ تغییر و نقدی به اون نگاه. خب، این نگاه توی کار خیلیها وجود داره، و خیلی مهمه که جلوی این بازتولیدهای غلط وایسیم.
فکر نمیکنی الان رپ فارسی کمی از این تکرار خردهفرهنگهای اشتباه و غیرانتقادی بودن خارج شده؟
من فکر میکنم همیشه ابتذال در اکثریت بوده و هست. حتی اگر تغییر کنه، باز ابتذال میگرده و راه جدید برای خودش پیدا میکنه. از در بره بیرون از بالای دیوار میاد تو. ابتذال شکلش مدام عوض میشه. حتی فکر میکنم اگر حواسم نباشه کار خودم ممکنه تبدیل به شکلی از ابتذال بشه.
البته این منحصر به ایران نیست که فضای مسلط همیشه به کلیشهها آلوده میشن.
همینطوره.
اما شاید بشه گفت تو ایران این موسیقی چون محکومه به زیرزمین، فضای انتقادی گستردهتری در نقد خردهفرهنگهای مسلط درش وجود داره.
صبر کن. منظورت اینه که در رپ فارسی زیرزمینی بودن مساویه با مستقل بودن؟
شاید به نوعی. البته شرایطی که وجود داره قطعا مثبت نیست. اما موسیقی زیرزمینی اینجا به طور ناخواسته نمیتونه تجاری بشه و استقلال مالی هم فاکتور مهمیه. یعنی اینجا امکان زیرزمینی «نبودن» انگار وجود نداره.
چرا وجود نداره؟ اصلاً این طور نیست. این مسئلهی زیرزمینی بودن یا نبودن خودش یه برداشتِ غلطِ جا افتادهاس. عموماً فکر میکنن زیرزمینیبودن مساوی با غیرمجاز بودنه. اما اصلا چنین چیزی نیست، تو در زیرزمینی چون نمیخوای مجاز باشی. وقتی از واژهی زیرزمینی استفاده میکنیم ارتباطی با مسئله غیرمجاز بودن نداره. غیرمجاز یعنی هنرمندی که میخواد مجاز باشه، ولی بهش مجوز نمیدن. ولی هنرمند زیرزمینی که موقعیت خودش رو میشناسه، کارش با این جمله تموم نمیشه که «ما زیرزمینیم». این گفته دلیل داره و باید از لحاظ اجتماعی حرف بزنیم که چرا زیرزمین مهمه. این تقریبا به همهی حرفهایی که تا اینجا زدیم ربط داره. زیرزمین مهمه، چون ما نیاز به فاعلهای متفاوت اجتماعی داریم. ما نیاز داریم آدمها بدون سانسور حرکت کنن. ما نیاز داریم آدمها در یک موقعیت منسجم وارد مشارکت بشن، مشارکتی که یک محور ایدئولوژیک روش سنگینی نمیکنه. این یک نیازه. در فضای زیرزمینی این مشارکت حس میشه، چون هیچ دستی از بیرون نمیتونه در این موقعیتِ مستقل خراشی وارد کنه. اما متاسفانه در این فضا هم در نسبت محدودی اون نقد به خردهفرهنگهای مسلط رو داریم. به همین جهت من کمی هم نگرانم برای موسیقی زیرزمینی ایران، چون اون آگاهیهای لازم رو نداره و مسلح نیست در برابر چیزهایی که شاید از لحاظ ظاهری الزاماً بازدارنده نیستن، ولی درونن دارن سانسور رو بر این موقعیت هموار میکنن.
عموماً فکر میکنن زیرزمینیبودن مساوی با غیرمجاز بودنه. اما اصلا چنین چیزی نیست، تو در زیرزمینی چون نمیخوای مجاز باشی.مثل چی؟ میتونی مثال بزنی؟
مثلا یک نفر داره فعالیت میکنه و میگیرن میندازنش زندان، خب این الزاماً بازدارندهاس. اما خیلیها فکر میکنن فقط سانسور حکومتی حکم بازدارندگی رو داره. در صورتی که چیزی که بازدارندهاس و باعث سانسور میشه خیلی مدلهای متفاوتی داره. سانسور یعنی اینکه تو وقتی مینویسی خودتْ خودت رو حذف کنی. رسیدن به صداقتِ گفته خیلی مهمه. من نمیگم خودم در این حالتم. من هنوز مخاطب دارم و اقتضای اجتماعم رو میشناسم. اما به نظرم باید به اونجا رسید که کلا سانسور از بین بره. یعنی هیچی از سانسور در تو نمونه. من اگر نفهمم فضای جامعه خود به خود من رو سانسور میکنه، اصلا نیازی به باتوم نیست. من خودم خودم رو سانسور میکنم، بعد هم ادعام اینه که زیرزمینیام. زیرزمینی بودن رو اساسی و عمیق نمیشناسیم. در صورتی که باید بشناسیم، باید بدونیم منطقش چیه. خیلی از کسایی که خودشونو زیرزمینی میخونن یا از مجوز ناامید شدن یا کسایی هستن که صرفا دارن وقت میگذرونن و اعلام وجود میکنن در جایی که لباسش قشنگه. من تو آهنگهای قدیمیام خیلی راجع به اینا گفتم؛ «تو کوچهبودنمون بهونه نبود/ نخوردنْ نبودنِ دونه نبود/دلیل سرما رو تحمل کردن/ بستهبودنِ درِ خونه نبود/به هر گرمایی دل ندادیم/ واسهی هر گوشی شعر نداریم/ هزارتا مصرع آشغال دورمونه/ یهدونه مصرع واسه بیت نداریم» من تو این شعر تمامی فکرم رو در مورد مسئلهی زیرزمینی بودن و استقلال گفتم. اما امروز دیگه به نظر من این بحث خیلی مطرح نیست. ما رد شدیم از این مسئله. موسیقی آلترناتیو هیپهاپ از سال ۹۴ به بعد یه جای دیگه رفت. یعنی از این تعاریف مرسوم فاصله گرفت و از اون گذر کرد.
چرا ۹۴؟
چون سال ۹۴سالی بود که آلترناتیو هیپهاپ شروع شد و من فکر میکنم آلبومهای جدی در این سال اومدن؛ و کلا کسایی اومدن که فضای جدیدی ارائه دادن. اگر گوش بدی به کارهای این دوره میبینی دیگه از اون بحث که من زیرزمینیام رد شده. یه زمانی شاید حرف ما این بود که من زیرزمینیام و تو نیستی، ولی امروز این مفهوم در لایههای عمیق محتوای آثار ما به طور گسترده رسوخ کرد. یعنی یه وقتی محتوای کارها تکراری از فرم بود، گفتن اینکه من زیرزمینیام هم همینطوره. باید دید در عمل چیکار میکنی. اگر تو بگی زیرزمینیای اما تکراری باشی از یه رپکنِ آمریکایی که دموکراسیِ کشورشو نقد میکنه، این زیرزمین نیس. یه رپکنِ زیرمینی در ایران باید وضعیت جامعهی خودشو بشناسه. نقدی که بیارتباط به وضعیت خودش باشه شکل جعلی زیرزمینیبودنه. توسعه مفهوم زیرزمینیبودن از شکل صرفاً فرمال به محتوای گستردهتری که در کارهای آلترناتیو هیپهاپ در سال ۹۴ منتشر شد، میتونه بیانگر گذار از شکل مرسوم و پیشینِ زیرزمینیبودن باشه. بحث بحث اندیشهاس. اندیشهای در جهت ارتقا و نقد اون بازتولیدهای غلط و رسیدن به حقوق اولیه انسان و تمام مفاهیمی که میتونه دربردارندهی واژه آزادی باشه. اما متاسفانه این نگاه داره تقلیل پیدا میکنه، و کمیابتر میشه. نمیدونم ایراد کار کجاست که توی نسلهای جدید این اندیشه کمتر شده.
منظورت نسل جدید جامعه است یا رپ؟
هردو. چون سرعت داره زیاد میشه و تردید کمتر شده. اندیشه به نظر من نوعی تردیده و سرعت نمیپذیره و در فضای سریع رسانههای جمعی تحلیل میره. دیگه یه نوجوون حوصلهی کتاب خوندن نداره. حوصلهی دیدن یه فیلم عمیق رو نداره. خب توی موسیقی هم همین اتفاق داره میفته. این عصرْ عصر رد شدن و سرعته، پس خود هنرها هم دارن به این سرعت تن میدن. الان به نظر من جهان رو آورده به خلاصه کردن خودش برای سبکتر شدن. این روند پیش میره و مردم اساسا شبیه به توپ پینگپونگی میشن که روی میز قدرتها اینور و اونور میره. اینها همه نتیجهی سرعته. این که میگم سرعت منظورم تکنولوژی یا وابستههای صنعتی جهان مدرن نیست، نه اونها با بهرهبرداری درستْ مفید هم هستن، اما اونجایی کار به مشکل میخوره که یه کورس بیدلیل پیش میاد، کورسی برای رسیدن به نقطهای که نمی دونیم کجاست. مگر نه اینکه انسان هدف انسانه و نه وسیله. اما سرعت توانایی بالایی در وسیله ساختن از هدفها و ارجاع هدف به ناکجا داره. این گفته من در تایید سنت نیستا. ابدا. من و همنسلهام زخمهای عمیقی از سنت به یادگار داریم، چون سنت هم چیزی جز تصاحب و انحصار در لایههای عمیق روان ما فرو نکرده. در اون هم خبری از همراهی نبود. ما سالهای درازی رو گیج و مبهوت بودیم. ما بین تغییرات و پیشرفتهای غرب و حفظ اصول و باورهای به اصطلاح ملی یا مذهبیمون کشیده شدیم. در این وضعیت چه باید کرد؟ ما واقعن زندگی کردن نمی دونیم. برای زندگی کردن بیگاری میکشیم تا در نهایت شب مغموم و خمیده به خونههامون بریم، یعنی جایی که برامون وسیله نگهداری قامتمونه تا روز بعد بتونیم دوباره با هدف نان به شلوغی بزنیم. من فکر میکنم باید از این مرحله عبور کرد و از این فرار گریخت. باید کمی آروم باشیم و به جای فرار وضعیت رو بررسی کنیم. باید کمی درهم تردید و درنگ کنیم. در چنین وضعیتی رپ کردن واسه من تبدیل به یک تعهد و وظیفه میشه. و اصلا چیزی جز این من رو ارضا نمیکنه. کار من ساختن جهانی نیست که موازی با سنت مصلحتطلبی کنه، یا هم راستا با سرعت سوداگر باشه. جهان من چیز دیگهایه، البته این جهان درش حضور قاطع واقعیت هست، ولی نه پذیرش اون امری که به شکل واقعیت به خوردمون دادن. باید تلخی واقعیت رو پذیرفت و بر پارهای از اون به تندی شورید.
من فقط خوشحالم همچین جریانی در همچنان در حال شکل گرفتنه
با اینکه خیلی از حرف هاش رو متوجه نشدم، ی سریشون رو توش فرو رفتم و به شدت درک کردم و اشک تو چشمام حلقه زد
این مصاحبه حرف نداشت و به نظرم اینکه متنی دراومده کار رو بهتر کرده
چون میتونم تمرکز بیشتری تویه فهم و درکشون بزارم و عمیق تر متوجشون بشم
امسال بنظرم بهترین آلبوم، تفریق از ملی و گروه اتاق بود
که موضوعش برمیگرده به بیرون اومدن از زنجیره های تقلید، انفعال و جهل آدم هایی که فهمشون محصوره به جغرافیا و محیط مریضشون
ممنون ( سورنا و میدان )
واقعا خیلی عالی بود خیلی پر مغز و معنا و مفهومی. عجب آدم هنرمندی هستش علی سورنا دستخوش. دم رسانه میدان گرم. ممنونم از اینکه سنگ سنگین حقیقت رو روی دوشمون گذاشتی تا تلخی و سختی واقعیت رو با تن و جونمون احساس کنیم…
اونجایی که براتون زنده خوند، از هوش نرفتین؟:)))
مرسی که صدای پولای گنده گوشاتو کر نمیکنه
واقعا آهنگ هاش به ی دنیای دیگه ایی میبردت ! آلبوم نگار فوق العاده بود
دنبال تاریخ بگردین تو دست و پای زخمی آهنگهای ما / دنبال تاریخ بگردین تو شعرهای واقعی باورهای ما
دنبال تاریخ گشتم پیدا نکردم امتحان افتاده ام , باو تاریخ چی بچسبید به داف و پول و عشق و حال , مردم اهمیت ندارن که , خخخخخخخخخخخ نه شوخی کردم , این جملاتی که وقتی می شنوم دوست دارم با اون چوب بیسبال نیگان تو واکینگ دد بزنم طرف بترکونم ولی خب جنگ ما با ادم ها نیست جنگ ما با ایده لوژی های نظام سرمایه داری , پس همه ادم ها بی گناهن
از سورنا تشکر می کنیم بابت تمام فعالیت هاتش تو تمام این سال ها برای فهم جامعه و خوش حالیم که موزیک هات جزوی از خاطرات ما هستن و خوشحالیم که در این جریان زندگی با ما هستی
کنت میشه پین پین شده تیر حااااااج علی
حاجی من معتاد سورنام دمتون گم
پس هم دردیم
همیشه یکی قربانی روشن شدن بود
علی جان خودتو قربانی کردی تا ما رو روشن کنی
دمت گرم
بریم گرمسار تو فصل سرما بعدشم داراب
سایتتون عالیه و تشکر میکنم بابت زحماتتون و امیدوارم خسته نباشید!!!
ولی چرا اصلا به کامنت ها جواب نمیدید ؟؟
این همه پرسیدن آهنگی که تو تیزر میخونه جریانش چیه؟؟
وقتی با دوربین فیلم گرفتید ، چرا فیلمشو پخش نمیکنید ؟؟
اگه کسی میدونه آهنگی که سورنا تو تیزر میخونه جریانش چیه خواهشا بگه
قراره در آینده منتشر بشه یا فقط برای این مصاحبه خونده ؟؟؟
درود به تو دوست عزیز…
تا جایی که من خبر دارم اون آهنگ بداهه بوده و اینکه این خواست خود سورنا بود برای به شکل نوشته پخش شدن گفتگو ، چراکه با اینکار خواست تا فرزند افرادی که میخوان گفتگو رو ببینن مجبور شن بخونن تا اینکه گوش بدن…
قشنگ ترین مصاحبه ای که میشد بدون انکه شنید گوش کردو بدون انکه دید فهمید … سرتون سلامت باشه برو بچه های میدان♥️
علی سورنا ، مرد تنهای رپفارسی ، خواهش میکنم این سکوتتو بشکن این مردم حالا هرچه بیشتر به صدای فریاد و اعتراض شما نسل یکی ها نیاز دارن روز به روز داریم بیشتر به سمت هلاکت و نابودی کشیده میشیم وقتی میبینیم امثال مهراد جم و پویان مختاری و بقیه شیش هشت خونا داره روز به روز به فالوارشون اضافه میشه قلب مون میلرزه که یاد سکوت بزرگایی مثل شما میفتیم . . . .
داش علی عشقه
کاش کسایی ک رپ گوش میکنن با دقت به کاراش گوش کنن تا معنی رپ و بفهمن
خیلی دوسش دارم
ممنون از میدان
عالی ❤️❤️
سورنا و بهرام یچیزی فراتر از موسیقی ایرانن . متاسفانه افراد زیادی این دو هنرمند متفکر رو نمیشناسن و این منو آزار میده در حالی که افرادی مثل مهراد جم و رضا بهرام میلیونی طرفدار دارن در حالی که سورنا و بهرام روی همدیگه یک چهارم کسی که فقط داد میزنه و موضوعات شعراش یکین طرفدار دارن
اتفاقا همین که هر کسی نمیشناسشون بهتره ، مهم اینه همونا ک میشناسن کیاهستن
حرفی واسه گفتن نذاشت
من بار اول توسط پسر عموم با علی آقا آشنا شدم. من اون موقع کسی بودم که از شعر و ادبیات فراری بود ولی علی آقا دید منو به این دنیای تازه تغییر داد. تا همیشه مدیون و منتظر خودت و شعرات هستیم.
سعید غفرانی
بسیار مفید
درود . بسیار آموزنده و قابل تامل . واقعا افراد صاحب نظر و دست به قلم باید از هیپ هاپ و موسیقی رپ که انقدر در زمینه اجتماعی فعال و تاثیرگذاره قلم بزنند . ممنون ازتون .
در کل شاعر مثل سورنا ندیدم
ترکی که روی تیزر مصاحبه هست چه زمانی پخش میشه ؟ لطفاً جواب بدین .
عالی
دقیقا همون سوالاتی که ذهنم بهشون مشغول بود
کاش فایل صوتی هم بود البته ما به این که نخونیم عادت کردیم و این یاداوری شما هم خوب بود
پرچم گرمساریا بالاست
سلام
با علی اقا سورنا اینترویو های بیشتری انجام بدید
من عاشق و کشته مرده ی علی اقا سورنام
#خونه-کشاورز
سورنا عشقععع
دمت گرم داش علی
پرچمت بالاست، با کارات زندگی میکنم،مثل اکسیژن میمونی برام.
حداقل سودی که این مصاحبه داشت جدا از مباحث مهم و خوندنیش این بود که مخاطب غریبه با خواندن متن رو از غریبگی در میورد و بعد مدتها یه جورایی مجبورت میکرد دل از مصاحبه های تصویری و حتی صوتی بکنی و از چشات و مغزت همزمان کار بکشی
خوش حالی من بعد از خوندن نظرات ازین جهت بود که کمتر افرادی گفته بودن که چرا تصویری یا صوتی نیست.
خوش حالم که مخاطبا از راحت طلبی فاصله گرفتن و به نوستالژی بودن اثر ها چه منت چه مصاحبه یا هرچیزی روی اوردن.
در آخر هم فقط میتونم از عوامل میدان تشکر کنم برای این مصاحبه ؛
برای مطالب مفیدی که در رابطه با رپ بود من جمله گزارش گفت و گوی هنر و خیابان ؛
و سایر مطالب مفید سایت
بسیار پر محتوا و مفید.
دقیقن فرق این مصاحبه چیزی که از بقیه متمایز میکنه پس زدن مسائل حاشیه ای و پرداختن به مسائل مهمی مث فرم، شعر و مسئله پیشه رویی که باهاش مواجه هستیم.
شاید سورنا پیشنهاد های زیادی از قبیل مصاحبه داشته که خودش پس زده یا نخواسته که این برمیگرده به اصول فکری خودش.
مزخرف ترین مصاحبه ای که خوندم یکمم میکشوندید ب زندگی شخصی تا بیشتر شخصیتشو میشناختیم بهتر بود ما رپ کردنشو میشناسیم خودش همه چیو تو شعراش میگه زحمت بیهوده کشیدید.
جای این که فکر کنی کیم
گوش بده چی میگم بهت
( بهرام ، ریشه )
خیلی به جا بود
توی این وضعیت، واقعاً به حرفهایی که از ته دل گفته بشن و پشت اونها ترس و سانسور و یا حتی نشانههایی از منفعت شخصی وجود نداشته باشه نیاز داریم.
من فکر میکنم که سورنا داره به نوبهی خودش، این رو به صورت عملی انجام میده و میشه گفت شعار نیست.
اخه مرتیکه خر توی وبلاگی که کاملا راجب مصاحبه با یه رپ کنه دیگس تو اینجا راجب بهرام حرف میزنه اوزگل یکم صواد رسانهای داشته باش خوده بهرام اگر الان این کامنتو میدید دقیقا دو یا سه شایدم بیشتر تیکه بارت میکرد
ولی با این حال خیلی چیزارو نمیدونی☺
اینها رو باید چند بار خوند. مرسی میدان✌️
قد تک تک موهای سفیدت که سیم شدن تا جریان درد رو از بدن خارج کنن تا سبک شی …تو دقیقا همون خط کش خط شکن هفت خطی. قد تک تک واژه هات تغییری توی غرور میبینم به اندازه تغییر کوچی تنت تا بزرگی ذهن ……
behtarin nazar,nazar ndadane bayad matno ba deghat khoondo rad shod azash ba nazar dadan o part krdn havas kollan mojodyate matne asli az beyn mire
حاج علی چن ساله دارم با شعرات زندگی میکنم مجنونتم حاج علی
بهمن ماهم تولدمع ههه میدونم یکاری میدی بیرون ماهمو زیبا میکنی
حاج علی خیلی میخامت
تو دیگ تنها نیستی
خیلی مجنون پشتتن
تو زندگی و کارات موفق باشی
❤❤❤❤
دمتون گرم .
دم سورنا هم گرم اسطورس.
.
زندگی کردیم باکارات سورنا …
ولی دوجاا داری اشتباه میکنی امیدوارم بفهمی
یکیش اینه یه کاراکتر ساختی تو کارات ک بعدنها ( چندین سال دیگ)خودتو از فرهنگ هیپهاپ پاک میکنه .مطمعن باش و بفهمش و درسش کن
گفتنش با من فهمیدنش با تو
❤❤❤❤❤❤❤
اگه رپرای ایرانی همشون کسایی مثه هیچکس یا سورنا بودن میتونستیم خیلی راحت تر از رپ حرف بزنیم و مثلن ذهنا نره سمت یه مشت داف و گل و ماشینای اخرین سیستم که بوی پول میدن و یا رپ و رپرا رو معنا میکنن
Age hame mese hichkaso sorena budn budn k nemishe dawsh ,aval inke bahramo fk konm yadet rf,badeshm k rap be kesaie mese saie ya nvid,bamdad,rez,safir,… be ina hm niaz dre
اتفاقعا چندین تن، داریم، اما به دلیل اینکه اعتراضی و سیاسی،خواندن،به همین جهت خیلی،برخی جریانات، نذاشتن، که شناخته بشوند، مانند، اون دسته از رپرهایی که مدام در خال داف و داف بازی، و لاو، دیس لاو هستن//شما دو تن از این افراد را نام بردی، بنده هم دو تن نام میبرم(حامد فرد، این پسر عالی هست یک وطن پرست حقیقی، که درد رو با تک تک سلول هایش، حس کرده، و بیان میکند/شاهین،بهرام)
ترکی که داخل تیزر ویدیویی پخش شد اسمش چیه و در چه البومیه ؟؟ پیداش نمیکنم
پخش نشده عزیز
سلام
من خوشحال شدم از انتشار این مصاحبه و بعد از خوندنش روشن شد برام که چرا صوت یا تصویری اون منتشر نشد.
فقط یک چیز میگم به مخاطب رپ بخصوص رپ امثال سروش، بهرام و علی به این مصاحبه و بخصوص قسمت آخرش فکر کنید که همین مقدمه تغییر خواهد شد انتظار این نفراتی که آینده سازان رپ هستند از ما دقیقا تفکره تفکر در مورد اون چیز هایی که واجب روش فکر بشه.
پس فکر کنید هم به این مصاحبه هم به مسائل مهم دیگه اگه لازم شد چند بار این مصاحبه رو بخونید.
ممنون از میدان
مجنون شهر ❤
انقدری محو خوندن بودم که انتظار داشتم سه روز این متن رو بخونم و ادامه بدم و تا همین الان بالغ بر ده بار خوندمش و دوباره هم میخوام بخونمش
فوق العاده بود ممنون از تیم میدان
علی سورنا رو دیروز رو به رو سفره خونه سالار تو سیادت دیدم
فک کنم داشت با یکی مصاحبه میکرد
مرسی از کسی که با علی سورنا مصاحبه کرده
سوالاش بجا و خوب بود
.
.
.
.
قشنگ بعد هر پاراگراف میتونی بگی الهی آمین…
حاجی ای کاش تصویری بود متن جواب نمیده
باو خدایی چرا اینطوری شد
من دوس داشتم تصویری باشع
هیچکس که چهار ساله میخواد البوم بدع
سورنا که یک ساله اهنگ نداده
بعد مصاحبه هم نه صوتی بود و نه تصویری، متنی بود
اخه این چه وضعشه
علی سورنا جان،تشکر که هستی “مرد تنها”❤❤❤❤
باعث افتخاره برام که طرفدار خواننده ای هستم که اینقدر سطح فکری بازی داره… از روز اول که صداش رو شنیدم فهمیدم متفاوته با دیگران… تا زنده ای هیپ هاپ هست…
مجنونیم مجنون میمونیم…
بار علمیه علی در حدی زیاده که شاید چند بارم از رویه این متن بخونم بارم کامل متوجه نشم.رپ فارسی باید به داشتن همچین کسی بباله
ضمن خسته نباشید به عوامل میدان بابت این مصاحبه
مرسی از سورنای بزرگ که این مصاحبه رو انجام داد
من شخصا بخوام نظرمو بدم
میگم که هنوز ذهنم نمیتونه این حرفای سورنا و نیتشو درک کنه
واقعا نمیتونه درک کنه.شاید بخاطر اینه که هنوز ذهنم متصل به افکار و اعتقادات اشتباه گذشته
شایدم موضوع یه چیز دیگه است
اصلا دلیل درک کردنشو هم نمیتونم درک کنم
قطعا خیلیاتون مثل منید و خودتون هم دلیل این درک نکردن رو نمیدونید
ای کاش هممون قدرت درک و اندیشه مون بالا بره تا بتونیم در جهت دنیایی تازه و باز تر قدم برداریم
در آخر بگم که من واقعا به شخصه دیوونه ی سورنام و سورنا یک الگو و یک شخصیت پر رنگ توی زندگی منه
دلیل این همه عشق و الگوبرداری هم متوجه نیستم
ولی قلب و مغزت هر چیزی بگه قطعا درسته
حتی اگه الان جوابشونو ندونی
ولی بعد ها متوجه ش میشی
ارادت
ا.ص
سلام و خسته نباشید به میدان و علی سورنای دوست داشتنی
این مصاحبه منو به وجد آورد که چقدر میتونه نثر علی سورنا هم خوب باشه واقعا بیش از شیش کلاس سواده
دوم اینکه به شخصه دوست داشتم این مصاحبه به صورت متن باشه چون نوشتار،ناخودآگاه باعث تامل میشه و علی سورنا هم که به عنوان یه رپر با دایره کلمات قوی این رو بهت تحمیل میکنه که به حرفاش یکم فکر کنی
سوم اینکه جواب خیلی از سوال هایی که داشتم و تو این مصاحبه اشاره ای بهش نشد رو گرفتم
قصد بی ادبی ندارم ولی خب با یه دید بهتر نگاه کنین میبینین یه سری سوالا پرسیده نشد بهتر شد
چهارم اینکه علی سورنا مث پیاز میمونه(!) لایه لایه باس باهاش پیش بری تا به درونش برسی
اگه کسی نظری داره یا دوس داره مکالمه کنیم راجع به علی سورنا یا مصاحبش یا خود رپ حتی؛خوشحال میشم پی ام بدین به تلگرامم
MrTime@
زیبا بود ولی اگه با تصویر یا حداقل صوتی بود دلنشین تر میشد
نمیدونم چی بگم وقتی میبینم شخصیتی که خیلی دوسش دارم اینقدر زیبا داره میگه ماهیت خودتو درک کن وقتی خوندن متن رو به پایان رسوندم خوشحال بودم که وقتم رو جای درستی گذاشتم
ویدیو این مصاحبه نمیاد؟؟؟؟
سلام دوستان عزیز خواهش مینم وقت بگذارید و متن رو مطالعه کنید خود علی داخل مصاحبه اشاره هایی داره که باید تفکر چجوری باشه بخونید اول متن رو بعد متوجه میشید
خیلی خوشحالم واقعا جامعه ما باید ارزش بسیاری برای این نابغه های دنیای موسیقی داشته باشه یک انسانی تا این رشد ذهنی و نطقی چقدر باوقار صحبت کرده علی،من خودم فرزندجانباز هستم خانواده شهید هستیم یک انسانی به تفکر من ه خلق حماسه ای ملی را در ذهن خودش پرورش میده گوش دادن به آهنگ های علی سورنا حس مطلوب یک پیروزی بعد مبارزس حالا میتونه توی زندگی باشه یا حتی با منطق خودش
من ۲۵ سال سن دارم درتمام عمرم هیچگاه هیچ چیزی نتونسته بود اینقدر منو به خودش جذب کنه حتی کار به جایی رسید که متاسفانه بعداز فوت پدرم در سال ۹۵ انزوا و گوشه گیری شدید رسیدم،ولی با علی آشنا شدم و بهم یاد داد که تنهایی و انزوای پاکی اگه با هدف و منطق باشه باعث رشد و تعالی میشه خیلی بهم کمک کرد متن موزیک ها خود موسیقی خاص درون آلبوم ها مثلا آهنگ مرگ که واقعا بارها من باهاش مرگ رو تجربه کردم ولی توی اون حس مرگ زندگی رو فهمیدم خیلی منو به خودش جذب کرد
فقط میتونم بگم[تو عصر اسم های گنده تر از اسم انسان خوشحالم از بی لقب بودنم؛توعصر پیشی به شرط پشت کردن خوشحالم از بی لقب بودنم}
ببخشید آرزوی موفقعیت برای علی آقای عزیز و تمامی طرفداران ایشون
خوندن این مصاحبه یکی از آرزوهام بود . ممنون ♀️
عشقی داداش زندگیمی میدونی میگم چرا کاش ویدیویی بود چون دل تنگ صدا و چهرتم همش مثل این رپرای خز و خیل هم نیستی که هی خودشیرینی کنن هی عکس بدن و بخوان برن تو خاشیه فقط واسه شهرت برا همین
هفت خطیم ما هفت خط می مونیم (:
منم مثل تو تصویر میکشم داداش.
بی نظیر بود مصاحبت ❤
چقدر با سواده این بشر.حال کردم با حرفاش مخصوصا آخرین بخش صحبتاش.پایدار باشی هفت خط
خوب بود ولی ای کاش درباره ی زندگی شخصی و دیگر رپر ها هم سؤال میشد
قابل توجه بازدید کنندگان محترم.
علی سورنا – مرد تنها
دیدگاه من :
علی سورنا لقب روشن فکر میگیره .این بحث و چالش خودش را دارد.
میشه فهمید راه های پیشرفت با متفاوت بودن چگونس…
کمی فکر کنیم و کنجکاو باشیم…
گاهی کوچکترین چیز ها جواب بزرگترین چیز ها رو بهتون میده فقط کافیه .فکر کنیم…
مانند همین چالش گفتگو تصویری با نوشتاری.
برای تفسیر کلی این موضوع میتونید با من بحث کنید و دیدگاه من رو به چالش بکشید.
سخنی به عنوان برادر کوچیکترتون /.محسن ۱۸
اینستاگرام من : is.m18@
اهنگی که با تریلر بود پخش نمیشه
درودبه سورنای عزیز…خسته نباشید به تیم فعال میدان ❤
خداییش منتظر ویدیو بودم اما بازم دمتون گرم تنها مصاحبه از مرد تنهای رپ پارس…
تو اون پستی که علی تو پیجش گذاشته بزودی، یه آهنگی میخونه دردهای واقعی میسازه مردهای واقعی اونو از کجا بیاریم من به عشق اون حاضرم سرمو بدم
علی….
علی سورنا هم صحبت ماهایی هست که دردمون از خانواده شروع شده و به بیرون کشیده
واقعا کسی میتونه خودشو طرفدار علی بدونه که تک تک حرفاشو بتونه بفهمه و درکش کنه نه صرفا جهت هد زدن ب قول بعضی از ما جماعت هیپ هاپی
کار خوبی کرد که مصاحبش رو بدون ویدئو بیرون داد. اینجوری توجه ما فقط به حرفاش جلب شد هرچند ک حرفاش سنگینه و نیاز ب تفکر داره …
ممنونم از شما بچه های میدون که تونستین کاری کنین که ما راحتتر به حرفای علی گوش کنیم
چرا اینقدر سطحی صحبت شد؟ درباره البوم نگار اینکه گفته بشه بحث اندیشت کافیه ؟ خیلی سوالات هست از سورنا مثل نظرش درباره تحلیل هایی که شده . نظرش درباره همون البوم های آلترناتیو و…
سورنا انگار لذت میبره از مجهول بودن و جهت دهی مخاطب سوی گنگی.
و اینکه خیلی جا های مصاحبه صحبت های مهمی شد که مصاحبه کننده با گفتن درباره اهنگات بگو بحث رو عوض کرد که جالب نبود .
به امید کارای بیشتر از علی سورنای عزیز
خود سورنا گفت داره یک شکل ترسیممیکنه نوع بیانش اهمیت داره که چگونه یک شکل مثل نگار رو ترسیم میکنه(تو اعتیاد ترک معتادیامی ) اگر قبول کنیم که نگار یک اثر هنری، هنرمند نیازی نداره که توضیح بده در مورد نتیجه هنری چون برداشت ها متفاوت
چیزی که حائز اهمیت چگونگی بیان و ترسیم چنین اثر هنری و از کجا نشئت گرفتنش که مصاحبه به طور کامل بهش جواب داد
چیزی که انتظار داشتم پیدا کنم بخونم این بود کسایی که ب سرعت رد میشن میرن حتما یه نیم ساعتی وقت بزارن بخونن /بسیار عالی
به امید روزی که زندگی معنای واقعی خودش رو بگیره نه زندگی دویدن برای سیرکردن شکم و پوشا کردن تنامون باشه.
ممنون از میدان که مارو به هنرمندمحبوبمون نزدیکتر کرد با کار زیباش..
علی اقا خیلی میخامت سالم باشی <3
این که مصاحبه تصویری نیست حتما دلیلی داره….خلاصه و سبک
چرا آهنگ تو ویدیو رو نمیزارین برا دانلود :/
ممنون از استاد سورنای عزیز و رسانه ی محترم میدان
رو قضیه عصر و دوران سرعت و جامعه زودگذر تاکید داشتی, به نظرم این عده همینان که به زور متنو تا آخر خوندن و اصلا حوصله مطالعه ندارن, مردم دو خط بخونن جونشون بالا میاد فقط دنبال یه فایل صوتی یا تصویری هستیم تا زود بشویم و بگذریم!
مطبی پرباری بود, ممنون.
واقعا این دیگه تهش بود خیلی در مورد این که توی اهنگ هاش چی می خواد بگه فکر میکردم همون طور که میدونیم اهنگ های سورنای عزیز بعد های مختلفی داره حالا میفهمم که چی میگفته و بیشتر رو چی زوم و فوکوس داره به شخصه کسی نبودم که با گوش دادن اهنگ هاش حس خوبی داشته باشم من از زیبایی هاش لذت می برم و گاهی رنجیده میشم
این که این علی تو شعراش و حرفاش و افکارش در حال جنگه و این که در حال سکون نیست برام قشنگه
تفکرش از زیر زمین خیلی قشنگ بود و واقعا احساس همدردی رو بهم القا کرد و به خیلی ها میفهمونه که با روحیاتی که دارن جاشون تو هیپاپ نیست
ممنون از تیم میدان بابت این مصاحبه.
خوشحال شدم که میبینم تعدادی از رپرای کشورمون دارای اندیشه هستن و صرفاً رپ و تقلید از رپ آمریکا نیست.
بلوغ تفکر در سورنا رو میشه تو آهنگاش دید که این خیلی خوبه(مشابه با بهرام،رض،بنیامین و …)
گفتگو عالی بود ، خسته نباشید به سورنای عزیز و رسانه میدان
علی سورنا کسیه که دید منو نسبت به خیلی چزا عوض کرد
سورنا یعنی حرف حق
بعضیا میگن چیزای عجیبی میگه و بی معنیه! در جوابشون با احترام میگم بابد درکتو ببری بالا تا بفهمی حرفای سورنا رو
mdix.stork
سورنا رفیق ♥
سلام
خسته نباشید. عالی بود. لذت بردم. سوال های خوب و جواب های خوب. نتیجه خوندن این مصاحبه برای من این بود که یاد گرفتم واسه بهتر فهمیدن باز هم باید یاد گرفت. یاد گرفتم که باید ببینم و بشناسم. یاد گرفتم باید بخونم و بنویسم.
مرسی از علی که نشون داد سواد هنری حرفه ای داره. مرسی از میدان به خاطر تلاش های بی وقفه اش.
مرسی مرسی مرد.. عالی بود اون دیدگاهی ک گفتی در مورد زیر زمین و در مورد موزیکی ک میخونی و اینکه یسری خواننده های پرطرفدار اسم زیرزمین رو یدک میکشن فقط … و الان دیگه موزیک رو پلی میکنن که بگذره تایمشون ولی برای من از ابتدا هم اینجور نبود. من تک تک شعراتو مینویسم سعی میکنم به مفهومی که درش هست برسم و برای بقیه هم بازگو کنم (اما مفهوم درستش) که با این مصاحبه در مورد دیدگاهت ب جامعه و زندگی و شعر حس میکنم حرفات رو درست برداشت کردم توی آلبوم نگار و کویر… هیچوقت ما زخم خورده های اجتماع رو تنها نذار ما با شعرای تو آروم میشیم…
شاعرِ قرن
ای کاش به صورت صوتی یا تصویری بود ی قطعه توش خوندی میتونستیم اونم بشنویم.
اسطووووووووووره
بالاخره یک مصاحبه متفاوت شنیدیم.حتی یک کلمه وارد زندگی شخصی علی نشدین.به نظرم مصاحبه کننده هم مثل مخاطبه علی تو شعراش فرو رفت و بیرون نیومد
من میخوام برقصم شاد باشم ولی این کارو باید تو قبرستون لابه لای درختا با ریتم موسیقی ارواح کرد.یکی از مشکلات زیرزمین ک بحثش بود و ب فکر بردم فاصله و مجازی بودنه.شاید واقعی باشن ولی غیرقابل دسترس.بنظر من ک اصن در حدش نیستم یه زیرزمینی باید بتونه بقول خودت یه زبان(دکور)درست کنه ک بقیه رو از رو به زیر بکشه.و هدف هم وقتی یکی باشی قده یه نفر و یه ملیون باشی قد یه ملیونه ولی یه ملیوووووونا ن این یه ملیونا.به امید یه ملیونی شدن زیرزمین ک اونموقع میتونیم خیلی چیزارو تغییر بدیم تا ده میلیاردی
الان که خوندن این گفتگو رو تموم کردم،حس عجیبی بهم دست داده،حس تغییر،بصورت کلی حداقل نیمی از دیدگاهم نسبت به هیپ هاپ و زندگی (سرعت و لحظه ها) حس میکنم کاملا تغییر کرد،واقعا نیاز داشتم،هم به این مصاحبه هم به وجود همچین شخصیتی توی زندگیم(هیپ هاپ)،ممنون از میدان و ممنون علی سورنا…
بسیار تاثیر گذار بود بخصوص اینکه به صورت متن بود هم مفهوم رو کامل رسوند هم ما رو دعوت به خواندن و بیشتر مصالعه کردن کرد و اینکه بسیار خوش حالم که خیلی بیشتر و عمیق تر با تفکر و شخصیتت آشنا شدم کسی که روی تمام دوران نوجوانی و العان جوانیم تاثیر گذاشتی بیشترین تاثیرت تو زندگی من این بوده که باعث تفکرم شدی
با سلام و عرض ادب و خسته نباشید
از زحمات این رسانه و آقای علی خدامی خیلی متشکرم.
کار بسیار متفاوتی بود در این فضای مسموم
موفق باشید
مرسی از خبرگزاری میدان .. مرسی
بخش آخر صحبتت عالی بود
دقیقا وظایف هنرمند رو در روشنگری عصر خودش به معنای واقعی به تصویر کشیدی و بیان کردی
سورنا کسی بود که باعث شد عشق و علاقه من به زبان کشورم چندین برابر بشه و افتخار کنم بهش .
یه شب بدون صدات خوابم نمیبره ، ارادت ❤️
واقعا متاسفم برای سایتتون که فقط و فقط به صورت زیرکانه برای جمع کردن مخاطب و تبلیغ , تیزرِ تصویری از علی منتشر میکنید و در آخر میاید متن تحویل مخاطب میدید .
از علی گله ای نیست خسته نباشه کاریو کرده که شما ازش خواستید , ولی کلا شما و تیم کاریتون هیچ زحمتِ خاصی نکشیده و اینگونه مصاحبه رو بچه ی ۱۰ ساله هم میتونه ترتیب بده , ای کاش با دروغ دنبالِ ممبر و تبلیغات نباشید .
یه دونه باشه داش علی
ببخشید شما از کجا مطمئنی که خود سورنا نخواسته؟ مگه تو ویدئوهاش تصویرش هست؟ تا جاییکه من می دونم خیلی از رپرها دوست ندارن تقویری ازشون باشه. در ضمن اگه ویدئو بود که دیگه با این سرعت ذغالی نت هیچی دستمون رو نمیگرفت.
علی سورنای عزیز دمت گرم
اما ای کاش مصاحبه ی ویدئویی انجام داده بودی
اینطوری هم عالی میشد و هم بهتر به ذهن مخاطب مینشست
به هرحال برایت آرزوی مؤفقیت میکنم
و امیدوارم همچنان با قدرت ادامه بدهی
” یکی از اساتید رپ پارس ” علی سورنا
اگه بخوای گل های مرده رو اب بدی ، یا مرده حای متحرک رو که تو یه خط مشخص شده حرکت می کنن از خط خارج کنی ، تو کار سیستم اختلال ایجاد کردی ، اونجاس ک تو ب عنوان اختلال گر یا تروریست شناخته میشی ، تو باید تصمیم بگیری که می خوای تروریست باشی یا دلقکی که تو قبرستون می خواد برقصه .
نظر خیلی جالبی بود ممنون
علی سورنا اسطوره ی زندگیه منی
من تو زندگیم همه چیو باختم آرزویی واسم نمونده
تنها آرزوم دیدن شماست و چند کلمه ای صحبت از ته دل
یه امید اون روز زنده میمونم
تو مسیر زندگیه خیلی هارو عوض کردی پسر
قدر شخصیت فوق العاده ای که داریو بدون
به امید دیدار
میایین میگین چرا ویدیو نداره؟؟؟!!!
علی و میدان بهتون یه درخت هدیه دادن
شما سر میوه درخت غر میزنید؟
ممنون از میدان و علی
به جرات میتونم بگم این مصاحبه قابلیت تبدیل شدن به سمینار و مقاله ای بزرگ در دانشگاه ها و پژوهشکده های جامعه شناسی بزرگ جهان رو داره.نگاه و علم بسیار بالایی داره. محشر.
سورنا فقط در شعر خلاصه نمیشه در این مصاحبه بیشتر به شعر و نوع نگارش و تاثیر محیط بر اشعار سورنا بیشتر اشاره شد،چیزی که در کارهای سورنا میبینم چه کارهای گذشته چه الان ،یک حس استقلال رو به مخاطب منتقل میکنه،اکثریت مخاطبها بر این باور بودند که تغییر ناگهانی سورنای مرد تنها و آوار در همین سطح باشه ،کاملا واضح شباهتهایی در این دو مجموعه بود که مخاطب رو میخکوب میکرد به هدفون،اما در دو مجموعه بعدی نگار و کویر سورنا مخاطب رو به دنیایی غریب میبره ،به جایی که مخاطب عام موسیقی هیپهاپ با اون تقریبا غریبه با نوع نوشتار با کلماتی متفاوت تر که شاید در گفتگوهای محاوره ای کمتر شنیده میشه،سورنا فقط در شعر خلاصه نمیشود ،سورنا مثل پنبه الکلی قبل از آمپول ،گوش مخاطب رو آماده برای شنیدن اشعار و دایره ی کلماتی میکند که پیش از این غریبه بوده در گوش مخاطب !!
Key shode jaleb nbshe kalame sorena
Fght ghblsh neda middin tasviri nis
Mochkr az sorena ba harfaye ghshngsh
فوقالعاده بود، واقعا استفاده کردم، سایش بالا سر شعر مستدام. ۳>
سلام و خسته نباشید
ممنون از میدان و همکارى آقاى خدامى عزیز
چقدرررر سوال بى جواب حداقل تو سرِ من که شیش ساله روزى یکى دو ساعت آهنگ هاى استادُ گوش میدم مونده.به نظرم میتونستید یک سوال رو به جاى اینکه دوباره پرسى کنید تا سورناى عزیز باز کنه موضوع رو،وارد سوال بعدى میشدید چون با یک جمله ى کوتاه هم على آقا مخاطبو تا آخر داستان میبره.
در کل کاره بزرگى کردید و جاى تشکر داره
واقعا ممنون از همه ى گروه.
حالا اگر قسمت شد در مصاحبه هاى بعدى بپرسین:
١.دلیل انتخاب کاور آلبوم کویر چى بوده؟
٢.در تئاتر سایه ها منظور از سارا و مونا چیه؟
٣.مخاطب شعر مریم کیه و مریم آیا شخصیت حقیقى داره یا باز هم باید فضا سازى کنیم در ذهنمون؟
۴.انتشار آلبوم بعدى چه زمانیه حدوداً؟
۵.کدوم آهنگش رو بیشتر از همه دوست داره؟
۶.از بیرون دادن کدوم اهنگش پشیمونه؟
و
.
.
.
تا صبح سوال دارم،ولى منظور اینه که کاش تعداد سوالا بیشتر بود به جاى اصرار روى باز کردن موضوع.
حق با شماست این سوالها خیلی عمومی تر هست، ولی به نظرم اینکه میدان عملکردش معمولا چی بوده رو هم در نظر بگیریم. میدان کارش موسیقی نیست و تا جاییکه من دنبالش کردم بیشتر مسائل جامعه شناسی و سیاسیه. بنابراین از منظری که اونها می خواستند این مصاحبه رو انجام بدن باید نگاهش کرد. و چون رپ معمولا ربط تنگاتنگ با مسائل اجتماعی داره سراغ بهترینش یعنی سورنا رفتند.
بله درسته. در اینکه کار بزرگى انجام دادن شکى نیست.همین مقدار هم مارو تا آلبوم بعدیش از دلتنگى در میاره. من بار ها به شهره سوزان رفتم بلکه ببینمش. قسمت نبود.
ایشالا آلبومش زود تر بیاد. دیگه داره ١٩ سالش میشه،وقتشه…
واقعیت اینکه اینا سوالای من نبود اصلا با اینکه چندین ساله آثار سورنا رو گوش میدم
اصلا برام مهم نیست کدوم قطعه رو بیشتر از همه دوست داره
یا از بیرون دادن کدوم آهنگش پشیمونه ( این دیگه واقعا خنده داره )
این سوالا بیشتر بنظرم مختص پاپ خوناییه که عامیت دنبالشون میکنن
بنظرم برای مخاطب های اوناست که این چیزا اهمیت داره ( در واقع جالبه نه با ارزش )
تویه این مصاحبه بیشتر چیز های با ارزش، یعنی اصلا هدف سورنا چی بوده و … مورد بررسی قرار گرفته
خیلی عالی بود از خوندش هم خیلی چیز ها یاد گرفتم هم خیلی لذت بردم . علییی سوووورنا
به نظر من این فوق العاده هست که سبک سورنا افرادی رو جذب میکنه که اکثرا متفکر و با شعور هستن و خوندن کامنت ها به نظرم تا اندازه ای نزدیک به خوندن مصاحبه جذاب و جالبه چون این حرف کسایی هست که عقاید و نظراتشون تقریبا هم جهت با علی آقا هست ، به نظر من کسی که این سبک رو دنبال میکنه شدیدا همواره در حال تفکر و اندیشه هست و به شدت خوشحالم از اینکه این سبک رو دنبال میکنم و معمولا سعی میکنم توی محتوای کارهای علی آقا دنبال یه چیز محشر باشم که بدون تغییر زاویه دیدم نمیتونم پیداش کنم که اکثرا هم موفق شدم چون متوجه شدم که رسیدن به تاثیر کار های علی آقا نیازمند تغییر زاویه دید هست و باید بتونم خودم رو توی اون محیطی که آهنگ ها خلق میکنه قرار بدم تا بتونم اون حسی که وجود داره رو درک کنم . که خوندن این مصاحبه احساس میکنم که عقیده ی منو برای خودم تائید کرد.
ممنونم از فعالان میدان که این مصاحبه انجام دادن
به صورت متن هم پخش شد بازم خیلی خوبه.خب شاید اکثرا درست خوندن و بهتر متوجه شدن.ولی ویدیو رو به خاطر لذت بردنش از فرمال و کاراکتر خیلی بهتر و تاثیر گذار تر بودش.
ممنون از علی و دست اندر کاران و رسانه ی میدان
❤️
تو آلبوم نگارت از یه داستانی استفاده کردی که تو اون ۴ عنصر آب، خاک، خاک ، آتش دیده میشدو
از تولد تامرگ بود و تو تِرک بریم عقب تر یه داستانی تعریف شد که نزدیک به یکی از داستانای شاهنامه بود ک انگار از کل آلبوم جدا بود و نقش نگار تو ۲.۳ ترک اومده بود
و توی ترک های دیگه یک گنگی و پنهانی خاصی وجود داشت …
ali aqa eyvaa
این اهنگ توی تیزر رو کسی داره ؟
گفتگو عالی بود خسته نباشید
طرز تفکر علی هم یه طرز تفکره و مختص خودشه و از نظر من کسی که فقط قبول کنه و دنباله رو باشه هم درواقع همون در بندو زندانی میوفتهکهخود علی همتو این مصاحبهگفت.دنبال یاد گیری باشید دنبال پیشرفت باشید نه دنبال پیروی.میدونم که علی هم همینو از مخاطبش میخواد نه این که دنباله رو واسه خودش جمع کنه.
اگه میشه ویدیوش هم بزارید خدایی چی فک میکردیم چی شد
نمیدونم چی بگم؟ این مرد همیشه با کاراش یه لگدی به باور های من میزنه و باعث میشه بگم عه اینجوریم میشه فکر کرد… بازم روی من و افکارم تاثیر گذاشتی نمیدونم زندگی چیه فقط میدونم همه چیز خاکستریه ن سیاهی ن سفیدی خالص نمیتونم پیدا کنم،دوس دارم یه وقتایی درگیر سرعت بشم و برم هر روز بکوبم تا به موفقیت مالی برسم اما یه وقتایی دوس دارم دنیارو از دید تو ببینم و برم تو خلا زمانی و به تمام مفاهیم شک کنم تصاویرو عمیق تر زندگی کنم.
دقیقا یکی از دلایلی که وقتی کاراتو گوش میدم حسابی میرم تو فکر همینه که تصویرو نمیگی و میکِشیش…. باید کلی تو ذهنم کلنکار برم که بفهمم تصویرو چجوری نگاه کنم و از کجاش نگاه کنم و چیارو ببینم، خونه های وسط کویر، کندی کردن یه قیچی، آسمون لاغر، تشنه حتی کنار دریا، آینه بی جیوه شد شیشه شد بازتابو باخت….
تو یه هنرمند واقعی هستی که میتونی تعادل ظرافت و استقلال رو اینقدر دلنشین رعایت کنی و چیزیو به زور تو گوش مخاطبت فرو نکنی، خودت هستی با تمام ابهام و تعلیقت حتی اگه هیشکی نفهمه چی میگی رو نمیاری به سطحی بودن.
شعرات عمیقه در عین سادگی، سهل ممتنع حتی.
کوچیدی به درون و یه دقیقه هم آروم و قرار نداری، سکون مرگ انسان بودنه.
این که گفتی تو فضای ادبیات بودی…. من همیشه با دوستام میگفتم که تو قطعا شعر زیاد خوندی شاملو علیالخصوص فکر میکنم و خب تایید شد این حدسم.
فهمیدم با صدای باد ریشه زنجیر برگه با نقاب خاک
افکار و اندیشه ای که داری واقعا به خودت و شخصیتت و شعرات میخوره و واقعا همینقدرم انتظار داشتم مصاحبت عالی باشه با اختلاف صدرییییی مرد ❤
چرا متن منتشرکردی ؟؟؟؟؟ که حوصله داره بخونه
ویدیو اش پخش میکردی
حوصله ام سر رفت از بس خوندم !
کاش ویدیو بود.
عالی بود … واقعا عالی بود.
سورنا به نظر من صدای کسایی هست که تو اجتماع، توی خانواده و کلا توی هر جمعی شنیده نمیشن، بی تفاوت از کنار این آدمها رد نشین. کسایی که سورنا گوش میدن رو بشنوید، مطمئنا پر از دردن. کسایی که زندگی سختی داشتن و شاید دارن.
سورنا خیلی مخلصیم.
منتظر کارهات هستیم روز شماری میکنیم.
فقط امیدوارم آلبوم بعدیت به زودی منتشر بشه نه اینکه مث مجاز هیچکس سالها منتظر باشیم.
مجنونم مجنون میمونم
ممنون
واقعا قشنگ بود مخصوصا وقتی قشر رپ و زیر زمین به دانشمنده تو فیلم فرندز که همه مسخره میکردن تشبیه کرد واقعا دمتون گرم خیلی خوب بود اما واقعا حیفه این به صورت یه وکال یا یهی ویدئو پخش نشه!
مرسی بابت مصاحبه فقط ای کاش میون این صحبتایی که کردید (که البته خیلی مهم بودن) راجع به کار های اینده سورنا هم میپرسیدید.نسخشیم بدجور
سلام وقت بخیر واقع ممنونم از بچه های میدان علی سورنا واقع یه رپریه که تو دنیا پیدا نمیشه عشقه خدایی تو رپ کردنش حرف های درست میزنه
مصاحبه خیلی عالی و مفید بود ، ممنون از سورنای عزیز و رسانهی میدان
خاکیه خاکی یعنی عشقه این مردِ بزرگ ❤
چقدر زیباس که به رپرامون میدون میدیم یکم از اون رپ کردن فاصله بگیرن و مث خدمون باهامون حرف بزنن این تغییرا گاهی لازمه و چه خوبه که بیشتر میدون ایجاد کنیم برا حرفاشون و زحمتاشون ….
مرسی از سورنای عزیز و زحتماش و بقیه رپرایی که واقعا دارن زحمت میکشن مثل بهرام سروش پیشرو شایع و….
واقعا عالی …خیلی نیاز بود همچین مصاحبه ایی برای رپ فارس و شناختش به جامعه…
وهمچنین مصاحبه با سورنا ی عزیز که که طرفداراش عطش صحبتاش شعراش و تِرک هاشو دارن…
واقعا حرف ذهن مارو به زبون اوردی علی اقای عزیز…
انشالله منتظر مصاحبه های دیگه با رپکن های د دیگه رپ فارس باشیم ..مثل بهرام نورایی عزیز…
ممنون از
میدان
الما بهمن پور
و سورنای عزیز…
مرسی از میدان که این مصاحبهٔ ضروری رو انجام داد. به نظرم لازمه که افراد تأثیر گذار در هیپ هاپ رو بشناسیم و کاراشونو گوش کنیم. من چهار سال پیش با علی سورنا آشنا شدم. اون موقع هر آهنگی که میرسید دستم رو گوش میکردم. ولی وقتی یه دفعه اتّفاقی آهنگ جایی به اسم آزادی از علی سورنا به دستم رسید، با این که هیچ چیزی از رپ نمیدونستم (و هنوز هم نمیدونم) ، فهمیدم این مرد کسیه که قراره کولاک کنه. این همونیه که من میخوام آهنگاشو همیشه گوش کنم. و الان هم شاهد پیشرفت های عظیمش در عرصه موسیقی هستم. موفق باشی سورنای عزیز
عالی
خیلی بیشتر از عالی
دست همه بچه های تیم میدان درد نکنه که ترتیب این گفت و گو رو دادند دمتون گرم
علی اقا ام که احتیاج به تعریفی نداره یدونس♡
عالی پر مفهوم و بدون کلیشه دم همگی گرم
هیچی درباره اینده ازش نپرسیدی واقن !!؟!
آینده تکرار گذشته ها به شکلی جدیده
عالی عاشقتم مرد تنها
یا علــی سورِنــا
دمتون گرم بابت این مصاحبه،رپفارسی به این مصاحبه ها نیاز داره تا
مخاطب ها دیدبهتری پیدا کنن نسبت به اهداف رپکن ها
خیلی خیلی ممنون بابت این کار (انسان دوستانه)ای که کردید باید از صحبت ها و دیدگاه افرادی مثل سورنا استفاده کنیم و بیشتر صداشون شنبده بشه تا بلکه یه کمکی بشه برای روشن سازی و شاید تغییر (درصورت نیاز)
در اخر از بزرگ مردتنهایی ممنونم که تموم این مدتی که کاراشو دنبال میکردم تنها همراه و هم صحبت و یجورایی مانند برادر بزرگ تر و راهنمای راه بود برامن
#علی_سورنا
سلام من به عنوان کسی که از نسل موسیقی جز و راک و سنتی هستم ولی موضوعات مرتبط به موسیقی رو دنبال می کنم و علاقمند به شناخت انواع مختلف موسیقی و شناسایی گروه های موسیقی هستم واقعا از این مصاحبه لذت بردم. برام جالب بود که میدان با متن های همیشه جذاب و اجتماعی قراره چه زاویه ای از موسیقی رپرهای ایرانی را معرفی کنه. حدسم درست بود نگاه موشکافانه میدانی ها و توجه به حوزه های اجتماعی و جامعه شناسی و سیاسی آنها در این مصاحبه جالب هم خودش رو نشون داد و به من مخاطب نسل های گذشته موسیقی تاکید کرد که گروهی که میدان انتخاب می کند تا به عنوان نسل جدید موسیقی با آنها مصاحبه کند گروهی متفاوت است و نباید صرفا به دلیل همدوره بودن با دیگر گروه های موسیقی که اغلب از ماهواره ها دیده ایم دست کم بگیریمشان. این مصاحبه بسیار امیدوارکننده بود و نشان از شکوفایی و رشد نسل جدید موسیقی کشورمان داشت. نسلی که علیرغم سعی بسیار رسانه های داخلی و حتی خارجی برای به ابتذال کشیدن و تهی کردنشان از محتوی همچنان با تلاش بسیار و زحمتی چند برابر گذشتگان خود به راهش امیدوارانه و هدفمند ادامه داده و می دهد. موفق باشید!
ممنون و سپاس
با تشکر از میدان
آیا این مصاحبه دارای ویدیویی است؟
فوق العادس.
حرف های سورنا خیلی پر مفهومه و هر جملش آدم و به فکر کردن وادار میکنه.
سورنا مرد واقعی.
از بچه های میدان هم به خاطر زحماتشون
ممنونم.
چرا ویدیو نداره :|
باو باید ویدیو میذاشتین منک ی خطم نخوندم حوصله هم ندارم بخونم ب صورت کتابی چقد عنین شما این کجاش مصاحبه اس ک تبلیغ میکردین
علی آقا شما با شعرات و کارت صابت شده ای لازم نبود وقت بزاری و بنویسی. حرفه ایش این بود ک فیلم باشه.نصفشم نخوندم
ایول داش علی
با تک تک اعضای وجودم افتخار می کنم که مخاطبتم
مرسی
مرسی ک اومدی و وقت گذاشتی و این حرفارو زدی
خیلی چیزا واسم ابهام داشت ولی با توضیحاتت رفع شدن
الان خوشحالم ک تورو بعنوان بهترین رپر انتخاب کردم
علی سورنای واقعی رو جور دیگ تصور میکردم
ب امید روزی ک از نزدیک ببینمت
#مجنونیم_مجنون_میمونیم
مرسی از میدان
خیلی خیلی ممنون از این کار مفیدی که انجام دادید بازهم از این کارهای (انسان دوستانه) انجام دهید تا از صحبت های افرادی مثل سورنا استفاده کنیم
#علی_سورنا
من خودم شخصا دوست داشتم صدای علی و میشنیدم و تصویر و حرکت لباش و میدیدم نه این که متن تایپ شده باشه…
گرچه تو ذهنم با صدای خودش خوندم متن هارو تصویر ساختم ازش
عالی
رو دستت نمیاد مرد تنها❤❤
چه ضد حالی..فک میکردم ویدیو باشه
علی کار جدید نمیخواد بده؟!
به یبار نگاه سر سری چیزی نمیفهمیم،باید هزاربار خوند و تامل کرد!
مرسی علی آقا❤
نمیدونم اگر رپ نبود با چی خودمو آروم میکردم. با چی به فکر و اندیشه وا داشته میشدم. صد در صد کتاب بود و هست برای اینکه آدم رو حواسش رو به موضوعی جمع کنه و باعث شه عمیق بشی در موردش و بری توش اما خب قدرت شعر و موسیقی دم در گوشت با لحن خاص گاهی با نفرت گاهی با کینه گاهی با حرص گاهی با لطافت و حس بی خیالی و عین رفیقت میخونه برات . خب تاثیرش منحصر بفرده.
ولی راست میگه جدی آهنگاشو میتونی تصور کنی برات نقاشی میکنه حرفشو با کلمه.
خوشحالم که فارسی زبانم و میتونم رپ فارسی گوش کنم .
یه زمانی سید علی خدامی به سید علی-سید-داش علی-مشتی علی -داداعلی-علی الواتی-علیما-علی امامزاده سید آباد-علی درویش-علی باشگاه بدنسازی مهران-علی گلفروشی خاطره طلایی-علی گلفروش-علی ملی-علی بیسکوران-علی پارک سپاه-علی کافه چی-علی فوتبال سالنی-علی شرطی میشناختیم اما الان علی پروفسور ههههه-علی مگه تو کوچه نبینمت
بچه محل علی بودی؟ (:
چ دوس داشتنی
بعضی وقتا از ته دلم میخواست گرمسار بدنیا میومدم
اول، تکبیییر
دوم، “مگر نه اینکه”ای مثکه در کار نیس
سوم، ” اینها همه نتیجهی سرعته. این که میگم سرعت منظورم تکنولوژی یا وابستههای صنعتی جهان مدرن نیست، نه اونها با بهرهبرداری درستْ مفید هم هستن، اما اونجایی کار به مشکل میخوره که یه کورس بیدلیل پیش میاد، کورسی برای رسیدن به نقطهای که نمی دونیم کجاست.” درسته که تنها دلیل این کورس بیدلیل تکنولوژی و فیلان نیست، ولی فهم لحظه ما از سرعت و زمان از کجا میاد؟ زیرسر همین تکنولوژی و از جهان صنعتی به بعدمون نیست؟ ینی چقد میشه واقعا این سرعت رو از زمان زندگیای که بهمون حقنه میشه جدا کرد؟
وقتی خوندم انقد مفهوم جمله ها سخت بود برام هنوز قفلم واقعا فهمیدم چ شخصیت کامل و منطقی هستی امید وارم با همین قدرت ادامه بدی بی صبرانه منتظره ویدیوی این مصاحبه هستیم یه هفت خطم واسه همیشه
(دردهای واقعی میسازه مرد های واقعی)
مرسی واقعا عالی بود
ولی خب دوس داشتیم پادکست یا ویدیو باشه که صدای دوس داشتنیشو بشنویم
با کلی ذوق و اشتیاق تیزر مصاحبه رو بارها پلی میکردم
خیلی منتظر مصاحبه تصویری بودم…
اگه قرار بود برای اولین بار و آخرین بار مصاحبه بشه با علی آقا بهتر بود تصویری پخش بشه تا به صورت متنی.
بنده یکی از طرفدار های علی آقا هستم و به شدت بهشون ارادت دارم مخلصشم هستم ولی ای کاش این مصاحبه به صورت تصویری پخش میشد…
فک نکنم عده زیادی باشن که بتونن مصاحبه متنی رو بخونن ولی افراد زیادی هستند که با کلی اشتیاق بشینن و این مصاحبه رو به صورت تصویری ببینن
«باید قبل از پخش مصاحبه ذکر میکردین که مصاحبه به صورت متنی هست»
با سپاس بیکران از بچه های میدان که زحمت فراهم کردن این مصاحبه رو برای طرفداران این اسطوره فراهم کردند
امیر دلیل اینکه به صورت متن هم هست همین احتمال خودته که فک نمیکنی عده زیادی باشن که متن رو بخونن.
ارزشش همینه
ما باید مفاهیم افکار و ایده برامون مهم باشه نه تصویر و پوستر و نیاز به یکی که الگوش کنیم و فریادش بزنیم.
ادم از خط خطش
چیز یاد میگیرع
دمت گرم مرد تنها که کصاحبه کردی امیدوارم امسال آلبوم بدی بیرون
جا برای گفتگو های بیشتری هست
موضوعات گسترده ای هستن که میتونه دربارش بحث بشه
در کل عالی بود ممنون
علی خدامی صرفا یه ارتیست هیپ هاپی نیست من تمام لحظات زندگیمو باهاش میگذرونم تو هر حالت روحی موزیکاش منو دلگرم میکنه
عالی بود :)واقعا از کسایی که برای این مصاحبه تلاش کردن تشکر میکنم♡و ممنون میشم اگه تصویریش رو هم داخل کانال قرار بدید..و یه تشکرم میکنم از اقا میلاد ادمین چنل طرفداران علی سورنا@sorena7sorena7 که کمک به انتشار این مصاحبه کرد..
پس کی ویدیوشو میزارین.خواهشا تو کانال تلگرامی چیزی بزارین که سایت هنگ نکنه دوباره و به محض گذاشتنم خبر بدین متشکرم❤
خا
دمتون گرم
مصاحبه جالبی بود
از بابتِ انتشار این اطلاعات از سوی استاد علی سورنا خوشحالم
این مصاحبه یک دیدگاهه جدید به رپ و دغدغه های کشور و جهان نیز بود
از این رو میشه منتظره شکل گیری جدید رپ و تغییر در زمینه های اجتماعی بود
با تشکر از علی سورنا و رسانه میدان.
ممنونم از دست اندرکاران این مصاحبه. متفکرترین و هیپ هاپی ترین هنرمندی هستی که نه ایران بلکه دنیا به خودش دیده.تک تک جملات و حرفات منو به فکر فرو میبره…چقدر تو فوق العاده ای علی سورنا:)
مسخره ها بازی ها چیه؟ فیلم پخش میکنید بعد متنی میزارید؟؟؟
این جهان یعنی رنج و رنج و رنج تا رسیدن به یک هدف حقیقی.ک ما حالا توی اون میخایم با استفاده از ابزار های گوناگون ک بزرگترین و قوی ترین و تاثیر گذار ترین نوع آن مطمعنا هنر است نگاهه کمتری ب رنج کنیم و یجوری جلوی اون سِر بشیم و بیشتر و بیشتر هدف رو مدنظر قرار بدیم.بله این سرعتِ موجود نه تنها از رنج کم نمیکنه بلکه تاثیرگذاریه اون رنج رو هم بیشتر میکنه.پس میشه آروم تر حرکت کرد ولی بجاش ب عمقِ قضیه ک همون هدفِ حقیقیه بیشتر اهمیت داد.اینجوری زندگی واردِ ی چرخه جدیدی میشه ک در اون اندیشه در راس کار قرار میگیره و تغییر مسیر و تغییر شکل رو بوجود میاد.
همونطور که سورنا میگه،شعر هاش رو زندگی کرده،و این شعر ها خودشون خودشون رو میسازن ،که وقتی شما به این اهنگ ها گوش میکنی، دفعه ی اول،احتمالا از معنا چیزی متوجه نمیشی،ولی لذت میبری،از نظر من این ها به خاطره اینه که این کلمات که از این اهنگ ها قابل شنیدن هستن،زندگی پشتشونه ،و البته همون دو لحنی که تو این گفتگو بهش اشاره شده باعث میشه که درک بهتری از حال و هوای اهنگ داشته باشیم،و به فهم هم کمک میکنه،چیز دیگه ای که میخوام بگم اینه که چیزی که من رو به این خواننده(که البته برای من خیلی بیشتر از یه خوانندست)جذب کرده اینه که ادبیات رو در شعر هاش به کار برده،و البته خیلی هم خوشحالم که خودش رو محدود به مخاطب نکرده
Mersii az team e meydaan , in mosahebe vaghran bayad tarikhi bashe , sorena marde bozorgie ke tosifesh too commento ye rooz do rooz kaamel nemishe ,
ویدیو یا پادکست نداره این مصاحبه؟
چرا مردمان سرزمین من نمیخوان ارزش متن رو درک کنن کما اینکه این متن چیزی از متن ادبی کم نداره و با دقت به این دیدگاه میتونید خودتونو زیر سلطه (هر چیزی تو دنیایی ک دولت ها ساختن)دور کنید…پسارزش این متن رو با پادکست پایین نیار هموطن.وقت نداری وقت نزار میزاریم وقتتو بزار و استفاده کن همیشه باسادگی چیزهای خوب رو دست نمیاریش؛)
و انقد راحت طلب نباشیدد!! البته نمیشه گفت همه گشادن!!-من ب شخصه مطالعات کمی دارم و حتیبرای تحصیل هم ب صورت مفهومی دارم یادگیرمو انجام میدم و جاهایی ک حس میکنم ارزشی نداره ذهنم مشغولش شه رو میزارم کنار و فقط طلب علم حقیقی و تجربی رو میکنم چرا!؟،چون متن های کتاب های نظام بو میده…مریضه..حقیقت رو اونجور ک میخوان جلوه میدن و با تکرار مرگبار تحمیلش میکنن…امثال علی سورنای عزیز باعث میشن که اگه کسی داره برای چیزی وقت میزاره میدونه دروغ یا حقیقت رنگی یا حقیقتی ساخته شده برای بردگی نیست..به وجود و واقعیت و فطرت ما انسان ها بر میگرده
جایی ک ما میفهمیم خیلی ازاصل فاصله گرفتیم
و توی این کورس روزی خونهایی ریخته میشه ک حق مردم این مرز نیست
درخواست ویدیو این عزیزان به راحت طلبی ارتباطی نداره … دوست دارند به هنرمند مورد علاقه شون بیشتر نزدیک باشن و بیشتر ببیننش چون علی سورنا به طور معمول زیاد از خودش تصویر و یا ویدیو نمیذاره …
به نظر من واقعن یه چنین مصاحبه ی پر باری اصلا و ابدا به ویدئو یا پادکست احتیاجی نداره.چرا مردم کشور من به مطالعه و خوندن علاقه ای ندارن و یا تنبلی میکنن در این مورد؟خود من به شخصه وقتی مصاحبه رو میخوندم اونقدر درگیر نکته ها و مثال ها و تشبیهات زیبایی ک سورنا در گفته هاش به کار برده بود شدم ک فقط میخوندم و میخوندم و گاها یه سری جمله های قشنگو یه جایی برای خودم مینوشتم و اصلن به این فک نکردم ک چرا این مصاحبه بعد از این همه مدت یه فیلم یا یه پادکست نداره. وقتی اومدم و نظرات و خوندم تازه فهمیدم ک چرا سرانه مطالعه مردم این کشور اینقد پایینه و چرا مقدار خرید کتاب در سال با مقدار خرید لوازم آرایش در “یک روز”برابری میکنه.مگه خوندن چ اشکالی داره؟من خودم با اینکه فقد ۱۵ سالمه از هر نویسنده ای ک بگین کتاب خوندم و روزانه حداقل۳ ۴ ساعت تفریحم کتابه و به تازگی جنایت و مکافات و تسخیر شدگان داستایوفسکی رو تموم کردم و خودمم دارم یه کتاب با مضمون فمینیسم مینویسم ک به عنوان یه دختر ۱۵ ساله از حقوق هم جنسام در قالب نوشته دفاع کنم در این حال ک یه دختر ۱۵ ساله رو مسخره میکنن و تورو چه به این کارا!دختر همسن تو قدیما شوهر میکرد الان میاد برامون کتاب مینویسه و حرفای قلنبه سلنبه میزنه.چون یه ایراده ک خودشون سال تا سال دست به کتاب و قلم نمیزنن و درگیر کارای روزانه بیخود و مشکل منم ک آیلتس ۹ زبانمو تو این سن گرفتم و مکاتب ایسمی جزو موضوعات مورد علاقه منن برای مطالعه و همزمان ۴ ۵ تا مقاله به زبانای مختلف با موضوعات مختلف مینویسم و مثه بقیه دخترا به فکر این نیستم ک آرایشم چی باشه،کیف و کفشم می باشه،موهام چی باشه،ناخونام چی باشه.(حمل بر خود ستایی نیست )خاهشا برای یه ذره متن خوندن تنبلی نکنین و بیاین هممون دست به دست هم بدیم تا به نوبه خودمون رویه زندگی معمولمونو عوض کنیم تا بقیه هم ازمون الگو بگیرن و سرانه مطالعه بره بالا و اطلاعات عمومی مردم زیاد بشه تا ارزش ها و باورا و سنتای الکی مانع پیشرفتمون نشن و محدودیتی برای کسی نباشه. جامعه ای ک مطالعه میکنه رو هیچ کس توان مقابله نیست.
پ.ن: با یه لحن دوستانه بخونین و ازم دلگیر نشین.اومدم حرف دلمو بزنم تا هر کسی و اومد بخونه و شاید تغییری درش ایجاد بشه ک همانا اتفاقات بزرگ از همین تغییرات کوچیک نشات میگیرن.♡
با کیمیا خانم کاملا موافقم . حرفشون کاملا منطقی بود.و اینکه براتون خوشحالم . تو ۱۵ سالگی آیلتس ۹ کار هر کسی نیست . موفق باشید
دانلود نداره ؟
سلام
واقعا دستتون درد نکنه
من که کلی حال کردم . فقط چرا به صورت ویدیویی ارائش ندادید.؟؟؟ممنون میشم اگخ این کار رو کنید .
هرچند محتوا در گفتگو مهم تر از تصویر است.
باید گفته میشد مصاحبه قرار متنی باشه، همه ما منتظر مصاحبه تصویری بودیم و خیلی ناراحت شدیم از این بابت چون خوشحال بودیم که تصویر خواننده مورد علاقمون رو تو یه محیط جالب میبینیم…
به این دلیل مصاحبه تصویری نبود
که خوندن متن و کتاب ترویج بشه
به احتمال زیاد هم اینکه مصاحبه به صورت متن پخش نظر سورنا بوده
ممنون از بچه های میدان که این مصاحبه تاریخی رو انجام دادن (شاید بعد ها به ارزش پی برده شه)
کاری که علی سورنا ناخواسته با ذهن مخاطباش کرد این بود که کلا ساختار هیپ هاپ رو از یه صرفا سبک موسیقی به یه سبک زندگی تغییر داد. در گذشته یه آدم هیپ هاپی ، صرفا با پوشیدن لباس های خاص و تیپ های خاص و حرف زدن خاص شناخته میشد. اما علی سورنا اومد و با نوع حرف زدنش ، نوع برخوردش اینهارو عوض کرد. تقریبا مثل کاری که سروش هیچکس و بهرام انجام داد و نشون داد که یه رپر حتما نباید دورش پر دختر و پول و مواد باشه و تیریپ بگ تنش باشه. یه آدم ساده از طبقه متوسط و حتی پایین جامعه میتونه تریبون دستش بگیره و با افکار مخاطبینش ور بره و تغییرشون بده. نکته اینجاست که امثال سروش و سورنا و بهرام با کمترین هزینه و یک تنه به جنگ رسانه هایی رفتن که پول های میلیاردی پشتتشون هست.
از این بابت باید دست این رپر هارو بوسید که تو این فضای مسموم و مسخره فرهنگی ایران ، پرچم دستشون گرفتن و سعی تو تغییر شرایط دارن.
خسته نباشید به بچه های میدان ، دیوار ، کاغذ ، ملتفت و غیره و غیره که یه چیزی سنگین تر از شمشیر (قلم) گرفتن دستشون و سعی میکنن جامعه رو افکار و طرز فکر های غلط پاک کنن.
“درود به ما و قشر ما که شستیم خون از اجتماع”
مصاحبه اگه تصویری بود خیلی خیلیبهتر بود چون ما توقع مصاحبه تصویری داشایم
ولی بازم حرفای خوبی زد ❤️
مجنونیم مجنون میمونیم
مصاحبه اگه تصویری بود خیلی خیلی بهتر بود چون ما توقع مصاحبه تصویری رو داشتیم
ولی بازم حرفای خوبی زد ❤️
مجنونیم مجنون میمونیم
دمتون گرم، ویدیوعِـ مصاحبَـ رُ نمیذارین؟
عشقی حاج علی…
عشقی پسر ممنون از میدان
درود
درود و سلام میفرستم به مردِ تنهای شب! مخلصشم هستم شدیداً. و ساس از این گفتوگوی عالی. ممنونم از زحمتی که کشیدید. ما با جهان اندیشهها طرفیم با سورنا… امیدوارم بیشتر از قبل بدرخشی رفیقِ بزرگ.
خب از اول میگفتید که مصاحبه به صورت متنه
ولی بازم عالیه
ویدئوش نمیاد؟
بعد از مدت ها
سورنای عزیز
خوبه ولی ای کاش به صورت ویدیو یا حداقل صوتی میبود
عشقی علی اقا عشق
منتظر کارات هستیم
اگه کامل میخوندید متوجه این میشدید چرا مصاحبه تصویری نیست
خیلی خوب بود
خسته نباشید