انتشار فیلم مستندی درباره غلامحسین ساعدی نقدها و واکنشهایی را در پی داشته است. ناصر رحمانینژاد از همکاران تئاتری ساعدی در دوران پیش از انقلاب میگوید تردید جدی درباره انگیزه سازندگان این مستند دارد.
در هفتهای که گذشت بازار نشر شاهد انتشار دهها عنوان کتاب بود که پیشتر به دلایلی از انتشار و یا تجدید چاپ آنها جلوگیری شده بود. گزارش امیلی امرایی برای سایت شبکه آفتاب در رابطه با تازههای کتاب را بخوانید
در دهه ٤٠ و بهخصوص بعد از اصلاحات ارضی ١٣٤٢ نویسندگان بسیاری درباره روستا مطلب نوشته و آن را از ابعاد مختلفی بررسی کردند. اکثر آنان نوعی نوستالژی به روستا دارند و حتی آن را آلترناتیو واقعی در نظر میگیرند. در این میان البته ساعدی موقعیتی ویژه دارد و آن اینکه با وجود نوشتن فراوان درباره روستا، فاقد هر توهمی نسبت به آن است. به بیانی دیگر اهمیت رئالیسم ساعدی در آن است که روستا و اساسا محرومیت را «تقدیس» نمیکند و در آن متوقف نمیشود و از اینرو پتانسیل عبور از آن را دارد.
ساعدي در «شبنشيني باشکوه» نخستين سنگ بناي جهان اوهام و اشباح و مردگان را ميگذارد؛ جهاني که رفتهرفته در کارهاي بعدي او قوام مييابد و در کتابهايي چون «عزاداران بيل» و «واهمههاي بينامونشان» قوام مييابد و ساعدي را به عنوان بهترين شبحنگار ادبيات معاصر ايران تثبيت ميکند و «ترس و لرز» - ديگر کاري که اين روزها از ساعدي تجديدچاپ شده است - بعد از اينهاست که با صورتکهاي بهتزدهاش از راه ميرسد. «ترس و لرز» را ميتوان آشکارا دنباله «عزاداران بيل»، منتها اينبار در جغرافيايي متفاوت، به شمار آورد.