گدار زیادی سریع و زیادی باهوش بود. او راههایی برای فیلم ساختن پیدا کرد که هنوز ورای تصور بسیاری از کارگردانها و تماشاگران سینماست اما گدار عشق دیوانهواری به تلویزیون و ویدیو هم داشت. دنیای رسانه اگر بتواند تغییرات بنیادینی در خود بهوجود بیاورد شاید دوباره گدار هم به زندگی ما بازگردد.
ایده اصلی عیاری، که در فیلمهایش به بیان مختلف تکرار میشود، مالکیت است. زیربنای تمام آثار او را ایده مالکیت و نتیجه ناگریز آن یعنی دزدی – و گاهی بخشش - تشکیل میدهند.
کریستیان غازی را حتی جماعت سینمایی لبنانی هم نمیشناسند. فیلمساز گمنامی که تنها سه اثرش از گیرودارهای همیشگی این کشور بحرانزده جان به در بردهاند. همین سه تا هم نایابند. از اینکه کریستیان غازی که بود و از کجا آمد و پدر و مادرش، جد و آبادش که بودند که بگذریم تنها حرفی که باقی میماند این است: سینمایش شریف است.