شاید با شنیدن کلمهی سرزمین اولین چیزی که به ذهن خطور کند کشور باشد، اما در اینجا سرزمین به معنای کشور نیست. سرزمین اصطلاحی است که زنان کشاورز مهاجر افغانستانی برای زمینهای کشاورزی استفاده میکنند.
زنان دستفروش به صورت روزانه با انواع خشونت مواجه میشوند و سیاستهای قهری مسئولان شهری در خصوص دستفروشی، این خشونتها را شدیدتر میکند. متن پیشرو گفتگویی است با این زنان برای فهم بهتر شرایطشان.
کارگران زن فروشگاههای زنجیره شرایط سخت کاری دارند که کمتر از آن صحبت میشود. روزنامهنگار همشهری آنلاین در گزارشی به مصائب و دشواریهای این کار پرداخته است
طبقه کارگر در ایران از داشتن تشکل طبقاتی مستقل و ویژه و حضور تاثیرگذار در سرنوشت خود و جامعه محروم است. اما دلایل مختلف این محرومیت چیست؟
زنان کارگر در اقتصاد غیر رسمی کشور، نه جزو گروههای بیمهای خاص هستند که دولت سهم کارفرما را برای آنان بپردازد و نه خود توان پرداخت حق بیمه خویشفرما را دارند. آنها هیچ شانسی برای بیمهشدن ندارند.
بیشتر زنان گوجهچین میگویند همسرانشان بیکارند و آنها در شش ماه اول سال برای کمک به هزینههای زندگی، کشاورزی میکنند. زنانی که در ازای ساعات طولانی کار، دستمزد اندکی دریافت میکنند اما با این همه از اینکه شغلی دارند و کمک خرج خانوادهاند، خوشحالند.