skip to Main Content
جاده‌کشی در بستر تالاب‌های خشکیده به جای تلاش برای احیای آنها
بی‌بختگان چه بختی؟
۱۷ بهمن ۱۳۹۴

نزدیک به 10 سال است که بخت از بختگان روگردانده و در این مدت کمتر صدای اعتراض مردم استان فارس شنیده شده. احداث سه سد روی منبع تغذیه تالاب کم نبود، هزاران حلقه چاه هم اضافه شد تا بختگان نفس‌های آخر را بکشد. اینها همه برای مرگ دومین تالاب بزرگ ایران کم نبود و پای جاده هم به منطقه باز شد تا تن پارک ملی بختگان دو نیم و فاتحه تالاب خوانده شود اما درد خشکیدن بختگان، نیمه جان‌شدن و مرگ دیگر تالاب‌های استان فارس کم‌کم جان مردم را به لب‌ آورد تا روی تن خیابان‌ها، جاده‌ها و گذرگاه‌های خاکی شهر و روستایشان نام بختگان را بنویسند، حقابه‌شان را طلب و به ساخت جاده در دل پارک ملی بختگان و در حاشیه تالاب اعتراض کنند. حالا عکس‌های بسیاری از شوره‌زار بختگان و  چهره کویرگون این تالاب در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود؛ تصاویری که با هورالعظیم،میانکاله ، هامون، پریشان و شادگان مو نمی‌زند؛ آنها هم تشنه قطره‌ای آبند و سال‌هاست گذر قایق‌ها را  روی بستر خود از یاد برده و آواز پرواز پرندگان مهاجر را نشنیده‌اند. بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی در هفته‌های گذشته، عکس پروفایل خود را به این نوشته تغییر داده‌اند: «بی‌بختگان، چه بختی؟» این عنوان کمپینی است که چندی پیش در روز جهانی تالاب‌ها به راه افتاد تا فریاد این تالاب همچون صدای اعتراض دریاچه ارومیه، رودخانه کارون و زاینده رود به گوش مسئولان برسد.

بیشتر بخوانید
Back To Top
🌗