بیبختگان چه بختی؟
نزدیک به 10 سال است که بخت از بختگان روگردانده و در این مدت کمتر صدای اعتراض مردم استان فارس شنیده شده. احداث سه سد روی منبع تغذیه تالاب کم نبود، هزاران حلقه چاه هم اضافه شد تا بختگان نفسهای آخر را بکشد. اینها همه برای مرگ دومین تالاب بزرگ ایران کم نبود و پای جاده هم به منطقه باز شد تا تن پارک ملی بختگان دو نیم و فاتحه تالاب خوانده شود اما درد خشکیدن بختگان، نیمه جانشدن و مرگ دیگر تالابهای استان فارس کمکم جان مردم را به لب آورد تا روی تن خیابانها، جادهها و گذرگاههای خاکی شهر و روستایشان نام بختگان را بنویسند، حقابهشان را طلب و به ساخت جاده در دل پارک ملی بختگان و در حاشیه تالاب اعتراض کنند. حالا عکسهای بسیاری از شورهزار بختگان و چهره کویرگون این تالاب در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود؛ تصاویری که با هورالعظیم،میانکاله ، هامون، پریشان و شادگان مو نمیزند؛ آنها هم تشنه قطرهای آبند و سالهاست گذر قایقها را روی بستر خود از یاد برده و آواز پرواز پرندگان مهاجر را نشنیدهاند. بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی در هفتههای گذشته، عکس پروفایل خود را به این نوشته تغییر دادهاند: «بیبختگان، چه بختی؟» این عنوان کمپینی است که چندی پیش در روز جهانی تالابها به راه افتاد تا فریاد این تالاب همچون صدای اعتراض دریاچه ارومیه، رودخانه کارون و زاینده رود به گوش مسئولان برسد.
کمپین «بی بختگان، چه بختی؟» از سوی انجمن پیشگامان خورشید به راه افتاد، گروهی فعال در حوزه محیط زیست در استهبان که برای بختگان فعالیت زیادی کرده و تا امروز پیگیر وضعیت تالاب بوده است.
مریم فرزانه، از اعضای انجمن پیشگامان خورشید درباره این کمپین میگوید: «میخواهیم نه تنها در فضای مجازی که در کوچه و خیابان و محیط زندگی مردم نام بختگان شنیده شود. تا مردم در یادشان بماند که چیزی ازدسترفته و برای دیگران هم سؤال ایجاد شود که چه بر سر بختگان آمد. تا اگر قرار است تغییری رخ دهد و مطالبهای پیش بیاید از طرف خود مردم باشد.»
در اطلاعیه انجمن اینطور آمده است: کمپین «بی بختگان چه بختی؟» برای توجه ویژه به اهمیت ارزش تالابها در سلامت اکوژیکی هر منطقه راهاندازی شده است. از علاقهمندان دعوت میشود در صورت تمایل به شرکت در این کمپین با نوشتن نام تالاب بختگان (یا هر دریاچه در ایران که نیازمند توجه ویژه است) روی زمین و در برابر منزل خود، اهمیت این زیستبوم را به دیگران یادآوری کنند. این کمپین برای انتقاد از جادهکشی در بستر تالابها به جای کمک به احیای دوباره آنها راهاندازی شده است. مشارکتکنندگان در این کمپین برای کاهش آسیب به محیط زیست، تنها از مواد و متریالهایی همچون گچ استفاده میکنند که به راحتی از روی زمین پاک شود. استفاده از اسپری به دلایل محیط زیستی در این کمپین ممنوع است.»
این فعال محیط زیست درباره جادهای که در حاشیه بختگان در حال احداث است میگوید: «همین الان هم یک مسیر درست و درمان برای نیریز و خرامه وجود دارد اما دست گذاشتهاند روی جادهای که احداث آن بیشتر به ضرر منطقه است. آنها به جای احیای تالاب و منطقه میخواهند اتوبان بسازند و محیط زیست و زندگی مردم را بیشازپیش بهخطر بیندازند» حالا انجمن به فرماندار منطقه نامهنوشته و بناست، نقشه اصلی پروژه جاده را به آنها بدهند تا از چندوچون آن آگاه شوند.
«این بختگان نیست که رفته، بخت ایران است که میرود.» این جمله در صفحه فیسبوک کمپین نوشته شده، در روزهای گذشته تصاویر رسیده نه تنها در کوچه و خیابان که در کوچههای خاکی و کوهها هم نام بختگان نوشته شده است. چند روز دیگر مهلت ارسال آثار به انجمن تمام میشود. فرزانه میگوید: بناست از تصاویر آرشیوی تهیه شود و بعد انجمن پیگیر پروژه بعدی بختگان شود.
بهمن پارسال بود که در دوره ریاست ابراهیمی کارنامی بر محیط زیست استان فارس، با پیگیری داریوش اسماعیلی، نماینده مردم خرامه در مجلس و موافقت سازمان محیط زیست، جادهسازی در پارک ملی بختگان آغاز شد تا درست در آستانه روز جهانی تالابها، کلنگ این پروژه، تن خشکیده تالاب بختگان را بلرزاند.
اگرچه حسین صادق آبدین، استاندار فارس به خبرگزاریها گفته بود: احیای جاده خرامه – نیریز برای کاهش تصادفات جادهای اتفاق میافتد اما به نظر میآید که وجود معادن فلزات و کارخانه ذوبآهن در این منطقه، دلیل پنهان احیای این جاده خاکی بود. درحالیکه بخت بختگان خشکیده و منطقه از سکنه خالی میشود، مسیر ترانزیتی تعریف شد تا رسیدن به معادن منطقه آسانتر شود. اعتراض پیشین فعالان محیط زیست برای این اقدام مخرب، احداث جاده را متوقف نکرد اما فعالان محیط زیست همچنان برای توقف طرح، کاهش آثار تخریبی آن و هوشیارکردن مردم دراینباره تلاش میکنند.
جواد حسینی نژاد، مسئول انجمن زیستمحیطی، سر کوهی به اظهارات مسئولان درباره باستانیبودن این جاده اشاره کرده و میگوید: «درست است که این جاده خاکی از گذشته، وجود داشته اما محل گذر ماشینهای سنگین نبود بلکه گاهی کاروانی از آن میگذشت اما اگر بنا باشد که جاده خاکی تبدیل به یک اتوبان آسفالت شود، باید فاتحه پارک ملی بختگان، تالاب و منطقه حفاظت شده را خواند.»
اینطور که این فعال محیط زیست توضیح میدهد، وجود این جاده علاوهبراینکه برای حیات وحش غنی منطقه خطرناک خواهد بود، بلکه با قطع ارتباط اکولوژیک، منطقه را وارد بحران میکند: «بخشهایی از جاده از پارک ملی بختگان و بخش دیگر آن از نزدیکی تالاب میگذرد و بعید نیست، بااینوجود پای شکارچیها هم به منطقه باز شود.»
احداث این جاده در حالی است که به گفته حسینینژاد، برای مسیر نیریز به شیراز چهار جاده وجود دارد: جاده قدیم نی ریز به شیراز، جاده جدید همین مسیر، جاه خاکی که خرامه را به شیراز وصل میکند و در نهایت جاده نیریز که از حاشیه دریاچه خشکیده بختگان میگذرد و بخشی از آن احداث شده؛ جادهای خلوت برای رفتوآمد محلی، مسیری که جاده از حاشیه بختگان عبور میکند، پر از چشمههایی است که اگر کشاورزان مجالشان دهند، میتوانند تا حدودی لب تشنه بختگان را تر کنند. علاوهبراینکه باوجود بیش از ۸۸ هزار حلقه چاه مجاز و غیرمجاز در سراسر استان که بیش از ۱۵۰۰ حلقه از آنان در نزدیکی تالاب حفر شده این فرصت از بختگان گرفته شده، حالا جاده هم مزید بر علت شده تا هم تالاب خشک بماند و هم تلفات حیات وحش فزونی یابد.
حالا در آستانه دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، روند بهرهبرداری از جاده سرعت گرفته است. نماینده مردم استهبان که پیشازاین در حضور مردم با طرح مخالفت میکرد، سکوت اختیار کرده و افکار عمومی هم باوجود تبلیغات نمایندگان پیشین، کمتر متوجه ضرر این جاده است بهطوریکه برخی مردم تصور میکنند جاده وضع زندگی آنها را بهتر خواهد کرد.