تعاونگرایی سالهاست که به عنوان بدیلی در برابر سرمایهداری مطرح میشود. این مقاله نشان میدهد که چگونه شرایط دنیای امروز شانس ویژهای به تعاونگرایی داده تا بتواند به عنوان یک شیوه مسلط مطرح شود.
با خواندن «کالیبان و ساحره» درمییابیم تا پیش از مواجهه با اثر فدریچی، چقدر کم درباره ساحرهکشی میدانستهایم. حکایتی که بسیاری از ما با آن آشنایی داریم، یعنی همان که حاکی از چگونگی تفوق نهایی خردگرایی و علم بر تفکر جادویی و سحرآمیز آن دوران است، عاری از تاریخچه خشونتی است که در این کتاب با آن رودررو میشویم. خواندن «کالیبان و ساحره» به ما یادآور میشود در کنار بسیاری از دانشمندان عالیرتبه که مشوق ساحرهکشی بودند، مقامات هم خواهان سرکوب تفکرات جادویی فرودستان بودهاند.
مارشال برمن یک اندیشمند دیالکتیکی بود؛ کسی که ما را فراخوانده تا تار و پود مدرنیته را از دریچهای مارکسی درک کنیم و یادآوری این موضوع برای فهم دیدگاه به ظاهر پارادوکسیکال او در قبال فرایندهای مدرنیته لازم است.
بردهداری زنده است؛ حتی حالا و پس از گذشت بیش از 30سال از زمانی که آخرین کشورها، بهاستثنا کرهشمالی نیز بردهداری را غیرقانونی اعلام کردهاند. این همان حقیقت هراسآوری است که «شاخص جهانی بردهداری» در سال 2014 به ما گوشزد میکند. بله، شاید دیگر خبری از بردهداری سنتی نباشد، ادعایی که آنهم توسط کشور موریتانی به چالش کشیده میشود، اما شماری نزدیک به 36میلیون برده در سرتاسر جهان نشان از آن دارد که این پدیده باستانی امروز نقابی مدرن بر چهره زده است.
هشتسال تا آغاز جامجهانی فوتبال در قطر باقی است؛ مدتزمانی طولانی که اگر با روند کنونی استثمار کارگران خارجی در ساخت استادیومهای ورزشی، هتلها و زیرساختهای حملونقل همراه باشد، میتواند بدل به یکی از دیرپاترین موارد بردهداری نوین شود. اما بهرهکشی از کارگران خارجی اتهامی نیست که تنها به واسطه میزبانی جامجهانی۲۰۲۲ متوجه قطر شده باشد.
مصاحبه مارک لوین با لیزا تراکی | جنبش «تحریم سیاسی، اقتصادی، اخلاقی اسراییل» (BDS) را میتوان به منزله مبارزهای علیه استعمار، اشغالگری و آپارتاید اسراییلی ارزیابی کرد. این جنبش درواقع یک راهبرد حقمحور است که تا زمانی که اسراییل حق سلبناشدنی مردم فلسطین در تعیین سرنوشت خود را به رسمیت نشناسد و از الزامات حقوق بینالملل پیروی نکند، همچنان ادامه خواهد داشت.
نویسنده: الی شاپیرو | در سالهای منتهی به جامجهانی 2010 در آفریقایجنوبی، کارگران ورزشگاههای در حال ساخت مسابقات سلسلهای از اعتصابات غیررسمی به راه انداختند. کارگران در ورزشگاههای سرتاسر کشور، از کیپتاون و دوربان تا ژوهانسبورگ، ابزارهای خود را بر زمین نهاده و خواستار سهمی بیشتر از میلیاردها دلاری بودند که از خزانه دولت و برای ارتقای زیرساختها سرمایهگذاری شده بود؛ پروژههایی که به پیمانکاران اغلب خارجی بخش خصوصی محول شده و سودهایی فزاینده در روند آمادهسازی جامجهانی نصیب آنان ساخته بود. کارگران ساختمانی جامجهانی با نبردی موفقیتآمیز در راه افزایش دستمزدها و کسب امتیازاتی دیگر، پیام مبارزات کارگران فقیر آفریقایجنوبی را به گوش جهانیان رساندند.