لباس ورزشکاران زن، نبرد بر سر هویت و اختیار
ورزش میدانی است برای نبرد زنان بر سر تعریف هویت و آزادی و اختیار بدن خود. همانطور که سوزان لنگلن فرانسوی با کوتاه کردن دامن تنیس خود و تیم زنان آلمان با بلند کردن شلوار ژیمناستیک خود بر تصویر تحمیلی جنسیتزده ساختگی از خود خط میکشد، تصویر موی کیمیا به منزله اعلام هویتی است که آشکارا به حذف ایدئولوژیک بخشی از وجودش نه میگوید.
در مسابقات المپیک توکیو خبری توجه بسیاری را به خود جلب کرد: تیم ژیمناستیک زنان آلمان با لباسهایی که برخلاف مرسوم، آستین و پاچههای بلند داشت در مسابقات ظاهر شدند. آنها هدف از این اقدام را مقابله با نگاه جنسیتزده در ورزش اعلام کردند. در همان روزها ورزشکاران زن حرکت مشابه دیگری نیز نه در المپیک بلکه در مسابقات قهرمانی اروپا انجام دادند. تیم هندبال ساحلی زنان نروژ به جای شورتهای مرسومِ بیکینی ترجیح دادند شلوارکهای کوتاه چسبان در مسابقه بپوشند. فدراسیون هندبال اروپا تیم را به دلیل رعایت نکردن مقررات یونیفرم ویژه مسابقات هندبال ساحلی مبلغ ۱۵۵ یورو جریمه کرد. تیم زنان نروژ دلیل نافرمانی در مقابل پروتکل مسابقات را اعتراض به جنسیتزده بودن یونیفرم هندبال زنان اعلام کردند. بلافاصله بعد از خبر جریمه شدن تیم هندبال زنان نروژ موجی از موافقت و مخالفت با تصمیم تیم در کشورهای مختلف به راه افتاد. از جمله پینک −خواننده مشهور− در توییتر خود نوشت که به تیم هندبال ساحلی زنان نروژ افتخار میکند و این قوانین یونیفرم را جنسیتزده میداند و با کمال میل جریمه آنها را میپردازد. پینک نوشت آن کس که باید جریمه شود فدراسیون هندبال اروپا به دلیل جنسیتزدگی است.
یونیفرمهای ورزشی مسابقات بر چه اساسی طراحی میشوند؟ چه کسانی یا نهادهایی در این سیاستگذاری صاحب نظر و قدرت هستند؟ معیار جنسیتزده بودن یا نبودن یونیفرمها چیست؟
یونیفرمهای ورزشی قرار است در درجه اول بر اساس ویژگیهای هر ورزش خاص طراحی شوند. بعد از آن، معیارهای زیبایی و نوآوری یونیفرم، مقررات مربوط به حدود نمایش شناسههای ورزشکار (مثل اسم، شماره و اسم کشور یا باشگاه) و حدود تبلیغ برند اهمیت دارد. از جمله مهمترین ویژگیهای ورزشی یک یونیفرم راحت بودن، مناسب بودن و امن بودن آن برای هر ورزش خاص است. برای نمونه، در ژیمناستیک انعطافپذیری لباس، در فوتبال و والیبال راحتی، در ورزشهای رزمی و سرعتی استحکام و نکات ایمنی مثل پوشاندن جمجمه پررنگ است. فدراسیونها با توجه به تمام این نکات و نوآوریهای هنری و صنعتی و همچنین با نگاهی به تاریخ هر ورزش مقررات لباسهای رسمی ورزشی را در مسابقات تعیین میکنند. در دهه اخیر برای اجرای عدالت بین مذاهب مختلف به تدریج فدراسیونها به پوششهای اسلامی در مسابقات مجوز دادهاند. برای نمونه در المپیک ۲۰۱۶ هر کدام از ورزشکاران مصری که میخواست میتوانست لباس پوشیده بپوشد.
طبق اساسنامههای فدراسیونهای جهانی فضای ورزش نباید هیچ گونه تبعیضی از جمله تبعیض جنسیتی به ورزشکاران اعمال کند. زنان و مردان باید بتوانند در شرایط برابر به حرفه ورزشی خود ادامه بدهند و جنسیت آنها نباید اصل ورزش آنها را تحت شعاع قرار دهد. به این تعبیر که اگر برای والیبال ساحلی یا ژیمناستیک یا بوکس یا فوتبال یا هر ورزش دیگری نوعی از پوشش مناسبترین و راحتترین و امنترین لباس محسوب میشود، برای زنان نیز آن ویژگیها اصل باشد نه این که «زنانه» بودن طرح در اولویت قرار بگیرد. اعتراض زنان ورزشکاری مثل تیم ژیمناستیک آلمان و هندبال ساحلی نروژ به یونیفرم خود برای این است که به نظر آنها معیارهای یونیفرم مقرر شده برای آنها برخلاف آنچه به نظر میرسد بر اساس تفاوتها و ویژگیهای طبیعی بدن زنان در مقایسه با مردان انتخاب نشده بلکه این تفاوتها بیشتر برساختههای اجتماعی هستند.
یکی از دلایل اصلی فشار به زنان ورزشکار برای پوشیدن یونیفرمهایی که به اصطلاح «زنانه» هستند جذابتر کردن تماشای مسابقات است. فدراسیونها و رسانههای تصویری از تعداد تماشاگر به عنوان سرمایه استفاده میکنند. این رسانهها میگویند که ورزش زنان به اندازه ورزش مردان بیننده ندارد و برای جلب بیننده باید به جذابیتهای بصری آن از طریق نوع پوششهای زیبا و باز افزود. در مقابل، ورزشکاران زن ترجیح میدهند تماشاگران و هواداران آنها بیشتر توجه خود را معطوف به مهارتهای ورزشی این قهرمانان کنند. نکته اینجاست که رسانه خود در ساختن سلیقه و زاویه نگاه بیننده نقش دارد و با تکنیکهایی مثل تنظیم قاب دوربین هنگام گزارش در پخش مسابقات نگاه جنسی به بدن قهرمان زن را تقویت میکند. بسیاری از قهرمانان زن از رسانهها انتظار دارند که مسابقات آنها نیز همانقدر حرفهای و ورزشی گزارش و تفسیر شود که مسابقات مردان.
برخلاف نگاه فعلی که اصرار دارد در مسابقات ورزشی زنان از یونیفرمهای باز و «زنانه» استفاده شود، جالب است که وقتی زنان ورزشکار برای اولین بار وارد مسابقات قهرمانی پربیننده شدند مجبور بودند یونیفرمهایِ «پوشیده» بپوشند تا بر «عفت» و «متانت» زنان و هنجارهای اجتماعی زمان خدشهای وارد نشود. در سال ۱۹۲۰ سوزان لنگلن، قهرمان مشهور فرانسویِ تنیس تابوشکنی کرد و بر خلاف عرف زمان که زنان باید دامن بلند میپوشیدند، برای اینکه هنگام دویدن و پریدن آزادتر باشد، در مسابقه پیراهنی پوشید که تا زیر زانو بود. همین یک وجب کاهشِ بلندیِ دامن خشم جامعهی آن زمان را برانگیخت و جنجال به پا شد. در همین ورزش تنیس وقتی که در سال ۲۰۱۸ قهرمان افسانهای آمریکایی سرنا ویلیامز با پیراهن و شلوار بلند سرهمی چسبان مشکی در مسابقه ظاهر شد باز مورد نقد قرار گرفت که چرا «زنانه» نپوشیده است.
بنابراین نگاه جنسیتزده به قهرمان زن دو رو دارد. قهرمانان زن در میان میدان ورزشی در حال نبرد با هر دو روی سکه هستند. در المپیک و مسابقات قهرمانی امسال از یک طرف زنان ژیمناستیککار و هندبال ساحلی را میبینیم که برای اعتراض به اجبار به نمایش بدن هزینه میدهند. از طرف دیگر کیمیا علیزاده، برنده مدال برنز المپیک ۲۰۱۶ از ایران را میبینیم که در اعتراض بر تحمیل حجاب و سیاستهای جنسیتزده در حرفه ورزشی خود و زنان دیگر ترک وطن میکند و این بار در تیم پناهندگان در المپیک ظاهر میشود.
تصویر دیگری از سیاستهای جنسیتزده که بهخصوص توجه ایرانیان را به خود جلب کرد تصویر سارا بهمنیار در یکی از مسابقات کاراتهی المپیک امسال بود. در میان مسابقه کلاه سارا بهمنیار در حین اجرای فن حریف ترک باز میشود. سارا بهمنیار به جای هر دفاع یا ضدحملهای درجا زیر پای حریف خم میشود و دستانش را بر سر میگذارد و با دستانی که پوشیده در دستکش کاراته است به زحمت کلاه خود را بر موهایی که هنوز چندان نمایان نشده میکشد. طبق مقررات مسابقه داور فرصت این کار را به او داده است. حریف ترک در همین موقع گره موهای بلند بسته خود را محکم میکند و نفسی تازه میکند. گزارشگر پشت بلندگو دلیل وقفه در مسابقه را یک تنظیم جزئی لباس اعلام میکند و تأکید میکند که قهرمانان حق این «انتخاب» را دارند. نکته اما همین است که این انتخاب تا جایی که مربوط به معیارهای غیرورزشی است باید انتخاب شخص قهرمان باشد نه انتخاب مبتنی بر بازار، علاقه تماشاگر، سیاست، و ایدئولوژیهای نهادها و حکومتها. قانون نانوشتهی تحمیلیِ فدراسیونهای ایرانی این است که در این موقعیت ورزشکار زن باید دست از مسابقه بکشد و حجابش را درست کند. حتی اگر نشد مسابقه را ترک کند وگرنه اخراج از تیم ملی و احتمالا امنیتی شدن پروندهاش را به دنبال دارد.
ورزش میدانی است برای نبرد زنان بر سر تعریف هویت و آزادی و اختیار بدن خود. همانطور که سوزان لنگلن فرانسوی با کوتاه کردن دامن تنیس خود و تیم زنان آلمان با بلند کردن شلوار ژیمناستیک خود بر تصویر تحمیلی جنسیتزده ساختگی از خود خط میکشد، کیمیای ایران وقتی که روی تشک تکواندو گردآفریدوار کلاه از سر برمیدارد، تصویر موی او به منزله اعلام هویتی است که آشکارا به حذف ایدئولوژیک بخشی از وجودش نه میگوید.