skip to Main Content
دفاع شبه‌علمی از طب سنتی
دانش زیراسلایدر

دفاع شبه‌علمی از طب سنتی

بحث طب سنتی و دفاع از آن به عنوان نوعی «علم» در دوران شیوع کرونا گسترده‌تر از قبل شده است. رضا منصوری در این متن به اجمال به اهمیت مغفول‌مانده «اجتماع علمی» و گفتمان علمی به عنوان مرجعیت تایید و رد گزاره‌ها و دستاوردهای علمی می‌پردازد.

از حدود دو ماه پیش برای برگزاری همایشی برخط با عنوان شبه‌علم و طب سنتی برای پنج‌شنبه گذشته برنامه‌ریزی شده بود. چند روز قبل از برگزاری معلوم شد گروهی هم به پا خاسته‌اند تا درست در همان روز، و به دنبال اتمام این وبینار، همایشی در مقابله با موضوع عنوان شده برگزار کنند. جالب این‌که چند هفته قبل از آن هم ایمیلی تهدید آمیز ارسال شد با جملاتی از این نوع: «[…] و نیز ملاحظه کردم که قرار است وبینار “شبه‌علم و طب سنتی” را همراه با دکتر منصوری جاسوس آمریکا و اسرائیل راه بیندازید. بسیار متاسف شدم. زیرا: اولاً، معلوم شد که از تحولاتی که در ۲۰ سال اخیر در میان سرآمدان فیزیک و پزشکی رخداده باخبر نیستید […] و فقط به شارلاتان‌های معدودی که در سالهای اخیر در این حوزه ظهور کرده‌اند توجه کرده‌اید. ثانیا، […] آقای منصوری در این ۴۱ سالی که در ایران بوده کدام کار علمی برجسته را انجام داده و کدام جایزۀ مهم داخلی یا بین‌المللی را اخذ کرده است . مقالات او هم فقط کار دانشجویان دکتری او بوده است. […] چرا فکر آیندۀ خود را نمی‌کنید؟»!

وبینار برگزار شد، با مشکلات فنی، به طریقی ارائه من ناکام ماند و برای همایش هم مشکلاتی پیش آمد. اما همایش پیرو آن برگزار شد. مستقل از موضوع شبه‌علم و طب سنتی، و اهمیت یا وابستگی این دو ، که بحثی ادامه‌دار در اجتماع علمی ایران و جهان است، یک نکته به لحاظ علمی پر اهمیت است که مایلم در این یادداشت به آن بپردازم: چگونگی دفاعی شبه‌علمی از یک امر اجتماعی!

می‌دانیم گفتمان بخشی اجتناب‌ناپذیر از کار و روش علمی در جهان کنونی است. هر نوع بحث و گفتگو در سمینارهای گروهی و دانشگاهی یا در همایش‌های موضوعی و عمومی، محلی یا بین‌المللی، و انتشارات علمی در هر سطحی بخشی از گفتمان علم است. این نوع گفتمان را، که دستاورد چند صد ساله در دنیای مدرن است، ما در سنت علمی خود و نیز در حوزه‌های علمیه نمی‌شناسیم. روشمندی علمی و استدلال در چارچوب این روش‌ها اساس گفتمان در علم است؛ یک وجه تمایز بنیادی گفتمان علم با واژگان قدرت، چه مبتنی بر اید‌ئولوژی‌ها و چه طریقت‌های مذهبی که در آن ارعاب و تهمت و تکفیر و سلسله مراتب نقشی کلیدی دارد، همین است.

هرگاه اجتماع علمی بر گزاره‌ای دانشی در نتیجه گفتمانْ توافق کردند دانشِ علمی تولید می‌شود. پس دانش علمی نتیجه گفتمان است و نه بیانیه و اظهار نظر یک دانشگر، چه فایمن باشد چه اینشتین و چه عبدالسلام! دانشِ علمی هم برای تایید احتیاج به تاکید یا بیان یک دانشگر ندارد. اگر هاوکینگ گفت در کیهان شناسی ما خدا را ندیده‌ایم یا اصلا خدا را قبول نداریم یک گزاره شخصی بیان کرده و نه گزاره‌ای دانشی. آن چه می‌گویم از بدیهیات در علم نوین است، که در فرهنگ غالب این روزهای ایران ما غایب است و غریب!

گفتم این امرِ بدیهیِ نقشِ گفتمان در ایجاد دانشِ علمی در فرهنگ ما شناخته شده نیست. از همین رو است که مرجعیت علمی، چه فرد یا نهاد، در علم نوین بی معنی است؛ تنها مرجع همان اجتماع علمی است که ویژگی‌های خودش را دارد. حتی نهادی علمی مانند دانشگاه یا مراکز تحقیقاتی مرجع نیستند. یادتان هست وقتی چند سال پیش سرن، بزرگترین مرکز تحقیقاتی درجهان، اعلام کرد سرعتی برای نوترینو اندازه گرفته که بیشتر از سرعت نور است! مثلا مرجعی بالاتر از سرن؟ «اجتماع فیزیک‌دانان» در جهان این گزاره را گزاره‌ای از نوع دانشِ علمی تلقی نکرد. اجتماع علمی به این گزاره به شک نگریست و بحث پیرامون آن را شروع کرد تا پس از حدود یک سال معلوم شد تجربه‌گران اشتباه کرده‌اند و گزاره اعلام شده اشتباه است! ما در علم نوین مرجع نمی‌شناسیم. به همین دلیل هم آن‌ها که در ایران به دنبال «مرجعیت علمی» اند از علم نوین غافل‌اند و متصلب‌اند در مفاهیم پسانظامیه‌ای!

پس اگر کسی با نقّالی، یعنی روشِ نقل گفته‌های بعضی دانشگران، بخواهد گزاره‌ای را دانشی تلقی کند دارد روشی به کار می‌برد که وانمود ‌کند علمی است؛[۱]اسلایدهای سخنرانی خودم در باب بی روشی در شبه‌علم. و ارجاع به سخنرانی در اولین وبینار آموزش فیزیک در ایران. خیر! شبه‌علم است! همین روش شبه‌علمی هنگامی که بانیان آن به اهل قدرت وصل باشند، یا وابسته به طریقتی خاص، به تهمت و ارعاب و خلاصه گفت‌و شنودی سیاسی و اقتدارگرا و نه گفتمان تبدیل می‌شود؛ گاهی هم این روش‌های ارعابی جنبه آیینی به خود می‌گیرد، همان‌گونه که کشتار و خوردن خون انسان‌ها در قوم مغول جنبه آیینی داشت!

در زیر چند نکته مرتبط با تعریف و مصداق‌های شبه‌علم از کتابم مبانی تفکر در علوم فیزیکی نقل خواهم کرد. همچنین چند اسلاید به پیوست است که در آن به‌اختصار به موضوع شبه‌علم اشاره کرده‌ام. همچنین فایل سخنرانی مهدی گلشنی را در همایش دفاع از طب سنتی آورده‌ام.[۲]فایل سخنرانی آقای مهدی گلشنی این سخنرانی مصداقی است از روش‌های شبه‌علمی در دفاع از امری که قرار است علمی باشد. به‌عنوان تمرین در شناخت بهتر شبه‌علم و روش‌های شبه‌علمی، توصیه می‌کنم این سخنرانی را گوش کنید و از آن گزاره‌هایی را استخراج کنید که ربطی به علم ندارد اما از آن‌ برای اثبات علمی بودن یک سلیقه یا سابقه دانشی استفاده می‌شود که برامده از یک گفتمان در اجتماعی علمی نیست- شاید معرفتی فردی یا گروهی باشد- یعنی دانش علمی نیست. به‌ویژه، توجه کنید به نوع استفاده از ترکیب‌های طب کل‌نگر، طب مکمل، طب ایرانی، طب اسلامی، طب سنتی، مزاج، مکانیک کوانتومی، و نیز گزاره‌های «… نسیم تحولات غرب به گوششان نرسیده» و «عبدالسلام برنده جایزه نوبل فیزیک در ایران از من سراغ یک حکیم را می‌گرفت». گلشنی از این گزاره نتیجه می‌گیرد طب سنتی علم است. نقش شبه‌علم را در این گزاره‌ها روشن کنید!

این سخنرانی نمونه بسیار روشن از گزاره‌های شبه‌علمی است که در لفافه واژه‌های علمی پیچیده شده. از جمله نمونه‌های شبه‌علم نقل قول‌هایی است از دانشگران مشهور. فراموش نکنیم اساس علم توافق در اجتماع علمی است. فرد دانشگر می‌تواند هر اعتقادی به هر چیزی، از جمله خرافات داشته باشد؛ تا زمانی که در نوشته‌ها و مقاله‌هایش یعنی به‌هنگام مشارکت در گفتمان علم از روش‌مندی علمی تبعیت کند پذیرفته می‌شود و کسی کاری به اعتقاد او برای زندگی شخصی‌اش ندارد. اعتقاد شخصی دانشگرها هم هیچ‌گاه بخشی از دانش علمی تلقی نمی‌شود. از همین رو است که نقالی‌های گلشنی در نوشته‌ها و سخنرانی‌هایش، که مبتنی بر اعتقاد یا منش شخصی دانشگران است، از جنس شبه‌علم است و نه دانش علمی.

این‌گونه گزاره‌های شبه‌علمی را در ایران زیاد می‌شنویم که نشان از غفلت از درک تحولات بنیادی در تفکر بشر دارد. طُرفه این‌که این غفلت نه تنها میان حوزویان رایج است که شاید طبیعی است، در میان دانش‌آموختگان نوین هم خَلط علم با دانش علمی و خَلط دانش علمی با هر گونه معرفت فردی یا جمعی بسیار شایع است. همین تصلب فرهنگی است که دانش‌آموخته‌هایی مانند گلشنی را نیز هنوز در هوای قیود نظامیه‌ای و منش سلجوقیانیِ علم دینی و ارعاب و تکفیر نگهداشته؛ کسی که گفتمان علم را جدًی نمی‌داند، و متمایل به منشی طریقتی و سیاسی از نوع ارعاب و تکفیر و تهمت است در بهترین حالت در وادی شبه‌علم گام بر می‌دارد. از قضا شاهد گزاره‌هایی مشابه هم هستیم از مراجع حوزوی که بیشتر سیاسی است یا اخلاقی، در هر صورت بیانیه‌ای است طریقتی نه علمی [۳] http://entekhab.ir/002Ru1

متاسفانه صدا و سیما، و لابد بعضی اهل قدرت کنونی، به این نوع شبه‌علم، و بدتر از آن به توهمات بی‌دانشان دامن می‌زند. به پویانمایی حسابی و اینشتین[۴] پویا نمایی دانشمندان- حسابی. که در شبکه پویا تهیه و نشان داده شده بنگرید (پیوست) تا عمق فاجعه را درک کنید. این روش مقابله با مثلا تهاجم فرهنگی کارا نیست و بیشتر مَکِش فرهنگی ایجاد می‌کند؛ چه قصدی خیرخواهانه باشد، چه عامدانه در تحمیق مردم و جلوگیری از رشد علمی کشور! آیا تبلیغات گستردهء اخیر در مورد درمان کرونا با طب سنتی هم ریشه در این دست توهمات یا سودجویی اهل قدرت دارد؟ لابد دانشگران علوم پزشکی نظر خواهند داد.

 

همچنین بخوانید:  چرندیات دوران کرونا

 

برای توضیح بیشتر امر شبه‌علم، به چند نکته که به شکل پرسش در کتابم مبانی تفکر در علوم فیزیکی آمده توجه کنید:

الف) فصل ۱۰ بخش پرسش‌ها:

پرسش ۱۹. به این گزاره­‌های آشنا توجه کنید: علم به دنبال حقیقت است؛ علم (نوین) مبتنی بر تجربه (آزمایش) ‌است؛ گزاره‌­ای که قابل تایید تجربی نیست علمی نیست؛ نظریه‌­های چند-عالم (بخوانید چندالَم معادل multiverse ) و گاهی هم نظریه ریسمان به عنوان نمونه‌ای از فیزیک مطرح شده که تایید تجربی ندارند. عده‌­ای از فیزیک­دانان این نظریه­‌ها را ریاضی یا حتی ایده‌پردازی می‌دانند و آن را خارج از علم و فیزیک می‌دانند. فیزیک­دانان مدافع این نظریه­ها از علمی بودن این نظریه‌­ها دفاع می‌کنند. همین دفاع فیزیک­دانان باعث شده گروه­‌هایی که معمولا آن­ها را شبه‌­علمی می­نامیم، از جمله مسیحیان معتقد به آفرینش (آفرینش­گرایان) که سند انسان هوشمند را تنها حدود ۱۰۰۰۰ سال می دانند، یا طرفداران طرحِ هوشمند (intelligent design)، بگویند پس حرف آن­ها هم علمی است و احتیاج به اثبات تجربی ندارد. به مقاله But is it Science در وبگاه زیر نگاه کنید:

https://aeon.co/essays/post-empirical-science-is-an-oxymoron-and-it-is-dangerous

اگر به مدل­سازی به عنوان مبنای تفکر در علم مدرن توجه کنیم آیا این خَلط مبحث میان علم و شبه­‌علم حل می شود؟ بحث کنید.

و نیز پرسش ۲۰. در همان مقاله بالا از Lary Laudan نقل می‌شود که گفته ترکیب شبهِ‌علم بی‌معنی است. بیایید این معنی از شبهِ‌علم را بپذیریم: «منظور از شبهِ‌علم گزاره­‌هایی است که از مفهوم‌­های موجود در مدل‌­های علمی استفاده می‌کند اما زبان ریاضی و «نحو» یا دستور این زبان را نادیده می گیرد و فقط در گزاره­‌ها از نحو زبان واژگانی استفاده می‌کند.» حالا با این تعریف به مقاله­‌ای که در پرسش قبلی ذکر کردم مراجعه کنید و ببینید آیا می­‌توانید شُبهه‌­های مطرح شده در آن مقاله پیرامون نظریهء چندالم یا ریسمان را دست کم برای خودتان رفع کنید؟

ب) فصل ۱۲، پرسش ۶. موضوع شبه‌ِعلم را با استفاده از مبحث قراردادگرایی و نیز اجتماع علمی بحث کنید. چگونه می‌توان به طرفداران شبه‌علم نشان داد چرا اهل علم به آنها توجه ندارند؟ چگونه استدلال کنیم که حرف اشتباهی نزده باشیم؟ به مرجع زیر مراجعه بکنید:

http://barneybeins.com/methods/materials/char-pseudo.htm

با توجه به تعریف علم و مدل‌سازی در آن بگویید هر یک از موردهایی که در این نوشته مصداق شبه‌ِعلم است به کدام بخش از مفهوم مدل وابسته است؟ آیا مورد دیگری می توانید اضافه بکنید؟

به این تعریف من از شبه‌ِعلم توجه کنید: شبه‌علم هر گزاره‌ای است که از مفهوم‌های مدل‌های علمی استفاده کند اما به رابطه‌های ناشی از «زبان ریاضی» یا «زبان تجربی» بی‌توجه است یا آن‌ها را نقض می‌کند. با این توضیح، شما خرافات را تعریف کنید و روش تمایز خرافات را از شبه‌ِ‌علم مشخص کنید.

همچنین بخوانید:  «کرونایاب» در حد داستان‌های علمی تخیلی است

پانویس‌ها

۱ اسلایدهای سخنرانی خودم در باب بی روشی در شبه‌علم. و ارجاع به سخنرانی در اولین وبینار آموزش فیزیک در ایران.
۲ فایل سخنرانی آقای مهدی گلشنی
۳ http://entekhab.ir/002Ru1
۴  پویا نمایی دانشمندان- حسابی.
0 نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top
🌗